۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

تو هم می توانی بایستی !

سی ودوسه سال بیشترنداشت و با وجوداینکه بیشتراز ۵ سال ازمدت آسیب دیدگی اش نمی گذشت ، اما خیلی شکسته شده بود. طوری روی ویلچر نشسته بود که هرکسی که به او نگاه می کرد درچهره اش ، درد و ناامیدی راحس می کرد.

همیشه با دیدن یک فرد ویلچری سعی می کردم با اوارتباط برقرارکنم ، چراکه می دانستم هرکدام ازافرادنخاعی تجربیاتی دارندکه به احتمال زیاد می تواند برای دیگران هم مفید باشد. وخودم چیزهای خیلی زیادی ازبرقراری این ارتباطات یادگرفته بودم . به همین خاطربه طرفش رفتم وسلام دادم :

– سلام
– علیک سلام .
– مثل اینکه حالتون خوب نیست.
– ببخشید . من عفونت ادراری دارم و عوارض آن تاب و توان را ازمن گرفته . هرچقدرهم درمان می کنم بازهم عودمی کند . دیگه خسته شده ام . نمی دونم چیکار کنم .
– به نظرم نمیاد عفونتت خیلی هم شدید باشه. زخم فشاری هم داری ؟
– خداراشکر. فعلا” که ندارم.
– معذرت می خوام چندساله که آسیب نخاعی شده ای ؟
– حدود ۵ ساله .
– دوست عزیز. راستش را بخوای . حال و روز من خیلی بدتر ازتو بود .
– اما ماشااله .الآن که خیلی سرحال بنظرمی رسید.

– اگه حال و حوصله داشته باشی . چنددقیقه ا ی وقتت را بگیرم . می دونم که حالت هم خیلی خوب نیست . اما فکر می کنم ارزشش را داشته باشد. اگه اجازه بدی داستان خودم را برات تعریف می کنم . شاید به دردت بخوره .

– خواهش می کنم . راستش فکرمی کنم شاید هیچکس به اندازه امثال ما نتونه وضعیت ما را درک کنه . به همین خاطر همیشه ترجیح میدم با افرادی مثل خودم هم صحبت بشم . اگه زحمتی نیست ، خوشحال می شم که صحبتهای شما را گوش کنم .

– راستش مدتی بعد از آسیب نخاعی مبتلا به عفونت ادراری شدیدی شدم. چندروزی بودکه ادرارم تیره رنگ شده بود.درآتش تب می سوختم وعرق می کردم و بدنم همچون بید می لرزید. آنقدرضعیف وبی حال شده بودم که تا چند روز قدرت و توان هیچ حرکتی را نداشتم . این وضعیت مرا واداربه استراحت مطلق کرد. اما این تازه آغازگرفتاری من بود . چراکه باعث گردید دراین مدت یک زخم فشاری برای من به وجود آید که بعدها تا استخوانم پیشرفت و تبدیل به عفونتی شدید شد که دکترها به آن استئومیلیت ( عفونت استخوان) می گفتند. زخم من به حدی عمیق بود که قسمتهای استخوانی آن از قسمت باز زخم قابل مشاهده بود و منظره آن آنقدردلخراش بود که چهره هر ببیننده ای با تماشای آن درهم می پیچید. هم اتاقی های من که آن را دیده بودند اسم “چاله آخرت ” رابرای آن گذاشته بودند . چون می گفتند: ” زخم هرکی به این وضعیت برسه ، دیگه باید غزل خداحافظی رابخونه “. راستش خودم هم خیلی خیلی ترسید ه بودم . پزشکان تصمیم به جراحی من گرفتند . بعدازعمل جراحی آنها مجبوربودند برای سرعت دادن به بهبودی زخم من، مکررآنرا تخلیه کنند وتا ۳ ماه بطورمرتب آنتی بیوتیک وریدی تزریق می کردند . اما خوشبختانه با تلاش آنان وپرستاران حالم بهترشد و من هم با بهبود نسبی استئومیلیتم مجبوربودم که توجه خیلی دقیق تری نسبت به زخم خودم داشته باشم .

ازاینکه مدت زیادی را دربستر می گذراندم ومجبوربه استراحت مطلق بودم خسته شده بودم . دوست داشتم که از این وضعیت نجا ت پیدا کنم . یکی ازبهترین سرگرمی های من این بود که با نوت بوک خودم مرتب در سایتهای مختلف جستجو می کردم . تا اینکه درمورد یکسری از” وسائل کمکی برای قرارگرفتن دروضعیت ایستاده ” اطلاعاتی را بدست آوردم. بارقه ای ازامید دردلم روشن شد . فهمیده بودم که حذف فشار مهمترین رکن درمان زخمهای فشاری است . وبرای این کار چه چیزی بهترازوضعیت ایستاده ؟ جان تازه ای گرفتم . پیش خودم گفتم : آخ جون ” من هم می توانم بایستم !” .

آنقدر غرق درصحبت های من شده بود که دستش ازروی دستگیره ویلچرسرخوردوپائین افتاد . انگارتلنگری به او زدند . بلافاصله خودش را جمع وجورکرد وگفت :

– ایستادن !. چه جالب . خوب . بعدش . چی کار کردی ؟

– سریع با پزشک وفیزیوتراپم تماس گرفتم .هردوی آنها موافق کلیات این کار بودند و دراینکه وضعیت ایستاده برای بهبود زخم بسترم موثرخواهدبود، اتفاق نظرداشتند .اما گفتند حتما” بایستی یکسری ارزیابی های اولیه صورت گیرد. برای این منظوروقت ملاقاتی را هماهنگ کردم و پیش اورفتم ، پزشک من ابتدا وضعیت انعطاف ماهیچه های پاهایم را بررسی کرد و گفت : ” لازم هستش که مدتی آنها راتحت کشش قراربدیم” . به همین خاطرحدود ۱۰ جلسه فیزیوتراپی برایم تجویزکرد. من هم بدون اتلاف وقت ، بی مهابا کاررادنبال کردم . بعد از فیزیوتراپی ها بدنم به وضعیتی رسید که وقتی برای اولین بار روی دستگاه مستقرشدم ، توانستم بدون هیچ مشکلی ۱۰ دقیقه بایستم . احساس من درلحظه ایستادن غیرقابل وصف است ونقطه عطفی درزندگی من محسوب می شود. ناخودآگاه یادسئوال یکی ازدوستانم افتادم که سالها پیش از من پرسیده بود . وقتی اوازمن پرسید که :” چه آرزوئی داری ؟ ” درآن موقع بدون معطلی جواب دادم : ” آرزودارم بتوانم فقط یک دقیقه روی پاهای خودم بایستم “. اگرچه دستگاه این حالت را برای من به وجود آورده بود ، اما احساس کردم آرزویم درحال برآورده شدن است. ازاینکه بعدازمدتها توانسته بودم درحالت ایستاده قراربگیرم وخودم را درارتفاعی هم سطح دیگران ببینم ، احساس فوق العاده ای داشتم .

دهانش بازمانده بود .با چهره ای حیرت زده غرق درحرفهای من شده بود. یک لحظه مکث کردم تا آب دهانم راقورت بدهم . اما بلافاصله  بعد ازمکث من گفت :

– خوب . بقیه اش .

– با حالت شوخی و درحالیکه چند تا نفس عمیق کشیدم ، گفتم : ” رفیق جون اجازه بده آب دهانم را قورت بدم . راستش من گذاشتم روی رگبار و همین جور یه ریزدارم حرف می زنم . گلوم خشک شد . بذاز یه نفس بگیرم “.

– ببخشید. آخه حرفاتون برای من خیلی جالبه . تاحالا من که هیچ امیدی به ایستادن نداشته ام، به همین خاطرهم تا حالا به این موضوع فکرنکرده بودم .

– خوب نه تنها هیچوقت نباید ناامید بشی ، تازه باید هرروزامیدوارترهم باشی . چراکه امروزه علم وتکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت هستش و هرروزیک وسیله ی جدید داره اختراع می شه . ما هم نباید بنشینیم وزانوی غم به بغل بگیریم. حداقلش باید درجستجوی این باشیم که ببینیم دراین دنیا چی می گذره.

– راستش صحبت های شما طوریه که من حال بدمو  فراموش کردم.

– شما لطف دارید .خوب پس اگه این جوریه ، گوش خودتوآماده کن برای رگبارهای بعدی .

– خواهش می کنم .

– پس بروکه بریم . وقتی فیزیوتراپ من احساس کردکه من توانائی استفاده ازدستگاههای ایستادن رادارم ، تصمیم گرفت که یکسری برنامه های اختصاصی را برایم مرحله بندی کند. با آغازبرنامه ایستادن ، سرعت بهبود زخم فشاریم به طور محسوسی افزایش یافت و طوری جوش خورد که دیگر هرگز باز نشد. عفونت ادراری که مدتها بود ، واقعا” من را آزارمی داد ، کاهشی چشمگیرپیدا کرد .چراکه به خوبی احساس می کردم که تخلیه ادرارم درحالت ایستاده خیلی راحت تروبهترانجام می شود. حتی از شدت اسپاسم های مزاحمی که گهگاه به سراغم می آمدند، تا حد قابل توجهی کم شد . با مشاهده این نتایج مفید ، فیزیوتراپم تصمیم گرفت برنامه های من را به مدت ۲ ماه دیگرتمدید کند. من فقط به دنبال این بودم که تا آنجا که می توانم با قرارگرفتن درحالت ایستاده فشاررا ازروی قسمت های مختلف بدنم بردارم . اما نه تنها به این هدف رسیدم ، بلکه دهها دریچه رحمت دیگرهم به روی من باز شد .

بعدازمدتی چون می توانستم دستهایم را حرکت دهم ، فیزیوتراپ من برنامه های ایستادنم را توسعه داد ،بدین صورت که من را مجاب به استفاده ازدستگاهی بنام gliding standing frame نمود . با این دستگاه ضمن قرار گرفتن در وضعیت ایستاده ، می توانستم دستهایم را نیز با استفاده از دو محور جانبی آن که دارای دستگیره بود، حرکت دهم . هرچه بیشتر می گذشت ، حال عمومی وضعیتم بهترمی شد. نظرفیزیوتراپم این بودکه ایستادن همراه با حرکت دادن اندامها می تواند باعث ارتقای سطح سلامت عمومی و تقلیل بسیاری از عوارضی شود که بیماران نخاعی ممکن است ، آنها را تجربه کنند وانصافا” هم همین طوربود.

دراوایل، تنظیم توازن و کنترل بالاتنه ام در حالت ایستاده کمی مشکل به نظرمی رسید، اما برای من که اثرات معجزه آسای ایستادن رادیده بودم ، حاضربودم هر سختی را به جان بخرم . بالاخره با تنظیم دقیق اندازه ها و وضعیت تکیه گاهها ، توانستم تعادل ووضعیت مطلوب بدنم را تصحیح کنم . به دنبال آن تمرینات منظمی را شروع کردم ودرمدت کوتاهی ازنظرقدرت بدنی بهبودی قابل ملاحظه ای را درخودیافتم ومتعاقب آن، انجام فعالیتهای روزمره زندگی ، مهارتهای جابجائی وحتی کنترل ویلچرم روزبه روز بهتر وبهتر شد.

زمانی که دراستراحت مطلق بسرمی بردم ، متوجه شدم که مفاصل ران، زانوها و قوزک پا هایم درحال نوعی سفتی و خشک شدن هستند. اما بعداز گذشت مدتی اززمان تمرینا ت ایستادن ، احساس کردم این حالت کم کم از بین رفت ، بطوری که بهبود وضعیت آنها برایم کاملا” محسوس بود. درواقع درحالت ایستاده جریان خون بهترانجام می شود و تاندون ها تحت کشش قرارمی گیرند.

بعدازگذشت ۶ ماه از برنامه ایستادن که همراه با حرکات دستها (Gliding) انجام شد، بهبود فزاینده وضعیت قلبی عروقی خودم را کاملا” حس می کردم. عضلات پشت و گردنم را به خوبی تحت کشش قرار گرفته بودند. حتی فشارخون من بهبود یافت. همچنین قوای عمومی بدنم برای انجام فعالیت های شدیدتر تقویت پیدا کرد.

– پس با ایستادن عفونت ادراری ، زخم فشاری ، اسپاسم ،قوای بدنی ، وضعیت قلبی عروقی ، وضعیت مفاصل پاها ی تان خوب شد؟

– نه .

– نه ! . اما خودتون گفتید.

– نه ، به خاطراینکه بهبود وضعیت تعادل و جابجای هایم را فراموش کردی به آنها اضافه کنی .

– ازاین که شوخی می کنید ، احساس خوبی می کنم وفکرمی کنم شوخ طبعی، حال من وا مثال من را بهترمی کند.

– شما لطف دارید . من هم همینطور فکرمی کنم . ما بیشتر ازهرچیزی نیاز داریم که از نظر وضعیت روحی درشرایط خوبی باشیم . یادت نره که هر اقدام مثبتی که بتواند استرس، افسردگی، اضطراب یا درد را کمتر کند، باعث آسانتر شدن دوره ایستادن خواهد شد. اما یک چیز خیلی مهمی که با ایستادن نصیب ما می شود ، حفظ تراکم استخوانی ما هستش. راستش حدود سی چهل روز پیش بود که داشتم اتاق خودم را مرتب می کردم ، چشمم به نتیجه آزمایشی (آزمایش تراکم استخوان) افتاد که حدود ۶ هفته بعد ازآسیب نخاعی ام ازمن گرفته بودند، ودرآن مشخص بود که حدود ۵/۷ درصد از توده استخوانی من در استخوانهای درشت نی و پاشنه کاهش پیدا کرد ه بود ودرجائی هم خوانده بودم که کاهش توده استخوانی درافراد نخاعی طی ۲ سال اول بعد از آسیب نخاعی به بیشترین حد خود می رسد . یاد صحبت های فیزیوتراپم افتادم که می گفت :” ایجاد وضعیت ایستاده وحرکت اندامها ، می تواندبا کاهش تراکم استخوانی مقابله کند”. درآن لحظه به ذهنم رسید که هرموقع پیش دکترم رفتم ازاو بخواهم که یک آزمایش تراکم استخوان برای من بنویسد. که بعدازانجام آن همانگونه که انتظارمی رفت ، روند کاهش تراکم استخوانی من به نحو چشمگیری متوقف شده بود” . یادم می یاد وقتی دیدم که چقدر نتیجه خوب بود ، همان موقع عین آدمای خوره رفتم روی دستگاه قرارگرفتم وازخوشحالی دلم نمی اومد که ازروی آن پائین بیام .

– پس ! مقابله با کاهش تراکم استخوانی را هم باید به اون ۷ تا مزیت اضافه کنم .

– دقیقا” . آفرین . معلومه که خوب به حرفم گوش می کنی .

– ببخشید . شما الآن چند وقته و روزی چقدرمی ایستید.

– الآن حدودا” نزدیک یک سال و نیمه که می ایستم وروزانه هم یک ساعت و بسته به حال ووضعی که دارم گاهی اوقات هم بیشتر.

– خوب . من واقعا” فکرنمی کردم که ایستادن اینقدربتواند مفیدباشد.

– راستش خیلی چیزها را هنوز نگفته ام . مثلا” درحالت ایستاده ازاینکه درسطح مناسبی قرارمی گیری و مخاطبینت روبه پائین به تو نگاه نمی کنند، و ازاینکه درحد قد دیگران قرارمی گیری، احساس خوبی به شما دست خواهد داد . درنتیجه با همنشینان و خانواده خودت می تونی ارتباط موثرتری برقرارکنی. حتی خانواده من اعتقاد دارند که وقتی در حالت ایستاده قرارمی گیرم ، خوش تیپ تربه نظرمی رسم . من خیلی دوست دارم که بتوانم با خانواده ام به صورت رو در رو صحبت کنم و با چشمان آنان نگاه کنم. یادت باشه که اگه تصمیم گرفتی که بایستی ، بعدا” ازاحساس هیجان خودت و خانواده ات برایم بگو . یادم می یاد که خانواده ام وقتی دیده بودند که بعد از یک مدت طولانی در حالت ایستاده قرارگرفتم ،‌خیلی شاد شده بودند. من هم فکر می کنم ازاون موقع که می تونم بایستم اجتماعی تر شده ام وازدستگاهم بیشتردرسالن خانوادگی منزلمان یعنی جائی که همه اعضای خانواده یا میهمانان جمع می شوند، استفاده می کنم.

– ببخشید . اما یه سئوالی به ذهنم رسید. جابجا شدن ازروی ویلچرتان به روی دستگاه برای خودتان یا احتمالا” مراقبتتان مشکل نیست؟

– نه . دستگاه من از اون دسته دستگاههائی است که به آسانی وبه وسیله یک کنترل ازحالت نشسته به ایستاده وبالعکس تبدیل می شود. به همین خاطرجابجا شدن من روی آن خیلی راحت است . ازطرفی چرخ های مناسب آن باعث شده که بجای اینکه در یک نقطه ثابت بماند، می تواند در همه جای خانه به آسانی جابجا شود. ما هر وقت که بخواهیم می توانیم آن را به وسط سالن یا هرجای دیگه ببریم . درضمن درجلوی دستگاه یک سینی وجوددارد که لایه محافظ آن درقسمت سینه کمک می کند تا احساس امنیت کنم . الآن استفاده ازآن برای من خیلی آسان شده است. راستش من اونو خیلی دوست دارم. تماشای منزل، اسباب واثاثیه ، تلویزیون و آدمهای دیگر در وضعیت ایستاده ، احساس خیلی خوبی به من می ده . گاهی اوقات درحالت ایستاده مطالعه می کنم و یا یکسری کارهای روزمره ام رابدون اینکه متوجه شوم ، می توانم حتی تا ۲ ساعت انجام دهم. استثنائی ترین خاطره ای که درمورد ایستادن دارم ،این بوده که در یکی ازروزهای عید کنار همسرم ایستادم و بر خلاف همیشه که نشسته بودم یک عکس گرفتیم وآن را برای اقوام خودمون فرستادیم. اما درهرحال یادت باشه که روشها و دستگاههای مختلفی برای ایستادن وجود داردکه هرکدام از آنها می توانند با توجه به اهداف و وضعیت اشخاص مورداستفاده قراربگیرند.

– پس با این همه مزایا فکرنکنم روزی را بدون ایستادن بگذرانی .

– راستش همین جوره . اما حالامن که مزایای ایستادن را تجربه کرده ام وفواید آن رادیده ام ، به دنبال این هستم که آستانه تحمل خودم را تا آنجاکه می توانم بالا ببرم تا بتوانم بیشتربایستم. طی پیگیریها و مطالعاتی که داشته ام ومشورتهائی که با پزشک وفیزیوتراپم کرده ام ، متوجه شده ام که وقتی برنامه ایستادن به کمک تجهیزات خاصی با تحریک الکتریکی عصبی- عضلانی (NMES) توأم باشد، می تواند باعث بروز یکسری انقباضات عضلانی شبیه انقباضات طبیعی اندامها شود . NMES برای عضلات پائین تنه ای بکار می رود که طی فعالیتهای ایستادن می توانند به بیماران کمک کنند تا عکس العملهای فیزیولوژیکی آنها تنظیم شود. درنتیجه آستانه تحمل فردجهت ایستادن قائم بطورمشخصی بهبود پیدا می کند.


انجام برنامه های مربوط به تحریکات الکتریکی در عضلات ساق پا (gastrocnemius) ، ماهیچه های قدامی درشت نی(tibialis anterior)، ماهیچه های چهارسر ران(quadriceps) و زردپی اطراف پشت زانو (hamestering) باعث ایجاد فعالیت درآنها می شود ، بطوری که فرد می توانددر وضعیت ایستاده قائم قرار گیرد . در نتیجه قادرخواهدبوددر برنامه های توانبخشی بطور فعال تری شرکت داشته باشد.
– حرکت دادن دستها چطور؟ برای شما سخت نبود که همزمان با ایستادن دستهایتان را هم حرکت دهید؟.

– برای من که مشکل خاصی وجودنداشت . اما اگرهم کسی نتواند حرکات دست (( Gliding را خودش انجام دهد، می تواند از یکسری دستکش های مخصوص استفاده کند و یا از گروه درمانی خود کمک بگیرد. اما همانطورکه گفتم حرکات Gliding می تواند به فعالیت های عضلانی کمک کند تا واکنش های فیزیولوژیکی جهت انجام وضعیت های مربوط به ایستادن مستقیم فعال ترشوند. همانطورکه گفتم ایستادن همراه با حرکت دادن اندامها ، با استفاده ازدستگاه standing frame که دارای glider است ،می تواند باعث ارتقای سطح سلامت عمومی و کاهش سرعت بروزپیری و تقلیل بسیاری از عوارضی شود که احتمالا”بیماران نخاعی آنها را تجربه می کنند.

نگاهی به ساعتش انداخت . احساس کردم خسته اش کرده ام . اما ازآن رخوت وافسردگی قبلی که درچهره اش دیده می شد ، خبری نبود. ته دلش رضایت خاصی احساس می کرد.ازاو پرسیدم:

– ببخشیدکه وقتت رو گرفتم . راستش ازاونجائی که ایستادن زندگی منومتحول کرده ، سعی می کنم فواید اونوبه هرکسی که مثل خودم است ، بگویم.

– من نمی دونم ازشما چه جوری تشکرکنم که این همه تجربه خودتون رو  رادراختیارمن قراردادید. درواقع شوروهیجان عجیبی درمن ایجاد شده است واحساس می کنم ، من هم باید مثل شما باعجله دنبال کار رو  بگیرم .

– به هرحال اگه دوست داری درمورد ایستادن چیزهای بیشتری یاد بگیری، ابتدا باید با متخصصینی مثل فیزیوتراپ یا پزشک خود مشورت کنی تا مشخص شود که آیا ایستادن از نظر پزشکی برای شما مناسب وایمن هست یا نه. درهرصورت استفاده و تهیه دستگاه بایدبا تشخیص و تائید متخصصین توانبخشی انجام شود.

– اما فکرمی کنم تهیه چنین دستگاهی هزینه زیادی هم داشته باشه .درسته؟

– واقعیت اینه که ازهمان ابتدا پیش خودم فکر می کردم که تهیه چنین دستگاهی برای استفاده در منزل ممکن است هزینه زیادی برایم داشته باشد. اما وقتی ازیک طرف به مزایا وبه خصوص تاثیرات شگرف آن برروی بهبود عوارض ثانویه ضایعه نخاعی توجه کردم و ازسوی دیگرهزینه هائی که این عوارض به من تحمیل کرده بودندرا ازذهن گذراندم، به این نتیجه رسیدم که در مجموع خیلی مقرون به صرفه است . هیچوقت یادم نمی رود که برای درمان عفونت ادراری و جراحی زخم فشاریم غیراززحمات ورنج وعذابی که کشیدم ، هزینه خیلی زیادی هم پرداخت کردم . حالا مسائل روحی روانی و چیزهائی مثل افزایش اعتمادبه نفس، افزایش علاقه به زندگی ، ارتباط موثر با سایرین و ازاین جورچیزها که جای خوددارد. به همین دلیل اگر یک حساب سرانگشتی هم بکنی ، می بینی که ایستادن چقدردرکاهش هزینه ها به شما کمک خواهدکرد. من که برای خرید آن حتی ازدوجا وام هم گرفتم ونه تنها پشیمان نیستم بلکه به فکرتامین بودجه ای هستم که دستگاهم را ارتقاء دهم. بنابراین اگه انشاء اله پزشکت استفاده ازآن راتائید کرد ، سعی کن هرجوری که شده حتی با قرض گرفتن هم که شده ، اونوتهیه کنی.

– فکرمی کنید من هم بتوانم بایستم ؟.

– من که توانستم ! فکر می کنم تو هم بتوانی !

– اما اگه چیزهائی که گفتم در ذهنت مرور کنی قطعا” موفق خواهی شد . پس یادت نره : بهبود بسیاری از عوارض حاصل از ضایعه نخاعی ات ( زخم فشاری ، عفونت ادراری ، اجابت مزاج ، اسپاسم ها و…) ،تقویت قوای عمومی بدن ، ارتقای سطح سلامت عمومی، کاهش سرعت بروزپیری ، بهبود فزاینده وضعیت قلبی عروقی، بهبود فشارخون ، تنظیم توازن و کنترل بالاتنه ، توانائی انجام فعالیتهای ورزشی، بالابردن اعتماد به نفس ، افزایش علاقه به زندگی و…….

درحالی که همین جور به صحبتهایم ادامه می دادم ، ازاو دورمی شدم و دستم را به نشانه خداحافظی بالا نگه داشته بودم . اوهم با لبخندرضایت بخشی که در چهره داشت ، ازمن خداحافظی کرد. بعد ها اویکی ازدوستان صمیمی من شد ودیگرازچهره خمود اوخبری نبود. ازاینکه هرروزمدتی رامی ایستاد وحالش روزبه روزبهترمی شد،خیلی خوشحال بودم .

منبع: نوشته «مهندس عباس کاشی»، انتشار: مرکز ضایعات نخاعی جانبازان