۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

کلستومی ، خجالت یا راحتی

همیشه ازشنیدن نام کلستومی دچاروحشت می شدم . ظاهرا” وصل بودن یک کیسه محتوی مدفوع برای هر کسی می تواند مشمئز کننده باشد و حمل کننده آن ممکن است دچارنوعی خجالت و شرمندگی شود. به همین خاطر کمترکسی متقاعد می شود که ازآن استفاده کند. اما من که دچارآسیب نخاعی بودم وبرای انجام اجابت مزاج با مشکلات خیلی زیادی مواجه می شدم ، همیشه به دنبال راه حلی می گشتم که مشکلات خودم را تا آنجا که می توانستم کم کنم . یبوست وانباشتگی مدفوع یکی ازآن مشکلاتی بود که به دلیل عدم آگاهی از نحوه مقابله با آن ، مدت زیادی باعث آزارمن می شد و به همین دلیل هم هر ازگاهی دچار خونریزی از مقعد می شدم . با وجود تدابیرمختلفی که برای رفع یبوست بکاربرده بودم : ازجمله مصرف رژیم غذائی غنی ازفیبر، انجام فعالیت بدنی ، نوشیدن مایعات کافی و اجرای یک برنامه منظم وزمان بندی شده و …، برای من که به کار تدریس دردانشگاه اشتغال داشتم ، برنامه اجابت مزاج یک نگرانی خاص محسوب می شد. استفاده از شیاف ، اجرای ماساژو کشش ، تحریک انگشتی واستفاده ازداروهای مختلف اگرچه کمک زیادی به من می کرد ، اما ازآنجائی که این کارها وقت زیادی ازمن می گرفت ، همیشه دچار نوعی استرس بودم .

چندبارهنگام گذاشتن شیاف به دلیل خم شدن به سمت جلو وبه هم خوردن تعادلم زمین خورده بودم که با خوش شانسی جان سالم به دربردم . تحریک انگشتی هم که برایم واقعا” مشکل بود ، چراکه هم وقت زیادی ازمن می گرفت و هم اینکه پوشیدن دستکش و چرب کردن آن وحرکت چرخشی انگشت وماساژمقعد وتحریک قسمت تحتانی روده نه تنها برای من مشکل بود ، بلکه چندین باربه مرورباعث آسیب بافت مقعد و خونریزی من شده بود.

و ادامه چنین وضعی باعث وخیم تر شدن اوضاع هموروئید (بواسیر) من می شد. جابجا شدن من بین ویلچروتوالت هم که جای خودداشت واحساس می کردم اگر به همین منوال ادامه دهم ، تمام مفاصل دست وشانه هایم به دلیل تحمل وزن بدنم دچارآرتروزمی شدند.

ازهمه بدترتنظیم زمان دقیق برای اجرای برنامه دفع بود.این موضوع برای به حداقل رساندن مشکلات ناشی ازتخلیه نامناسب ازاهمیت زیادی برخورداراست وبا تغییرزمان وتکرارآن ، مجبوربودم حداقل ۲ تا ۳ هفته وقت صرف کنم تا خودم را با برنامه جدید تطبیق دهم. ضمن اینکه شرایط من به سمتی می رفت که مجبوربودم زمان زیادی را برای اجابت مزاج صرف کنم .این زمان گاهی اوقات درطول روزحتی به ۴ ساعت و بیشتر هم می رسید . تجمع مدفوع درروده هایم احساس بسیار ناخوشایندی را در من ایجاد می کرد.

تقریبا” تمامی روش های دفع راتجربه کرد ه بودم وموضوع اجابت مزاج داشت برایم به یک کابوس تبدیل می شد. باید فکری می کردم . قبلا” با پزشکان زیادی مشورت کرده بودم ، آنها هم بیشترسعی می کردند مرا به روشهای جاری سوق دهند ، ضمن اینکه کلستومی راهم به من پیشنهاد می دادند.اما همانطور که گفته بودم نمی دانم چرا با شنیدن این کلمه ، ناخودآگاه احساس ناخوشایندی به من دست می داد . اما خوب به هرحال شرایط کاری و روش زندگی من به گونه ای بود که روشهای جاری نمی توانست مشکل مرا  حل کند . به خوبی احساس می کردم که با ادامه این روند زندگی ام به چالشی بزرگ کشیده خواهد شد. درموردکلستومی چیزهای زیادی شنیده بودم ، اما حالا اوضاعم را به گونه ا ی می دیدم که باید کاری می کردم. تا اینکه تصمیم خودم را گرفتم . با مطب پزشکم تماس گرفتم .

– الو ! سلام . ببخشید یک وقت می خواستم . البته هرچه زودترباشد ممنونتان خواهم بود .
– حتما” . اجازه بدید. هفته آینده روز چهارشنبه خوبه !
– معذرت می خوام . من مبتلا به آسیب نخاعی هستم . کارم هم خیلی اورژانس است اگر امکان دارد بین مریض ها هم شده وقتی به من بدید.
– پس اگه این جوریه که می گید ، می تونید امروزآخروقت بیائید؟.
– حتما” . خیلی خیلی از شما ممنونم که وضعیت امثال ما را به خوبی درک می کنید .

هوا خیلی خوب بود . همه چیزوفق مراد بود. داشتم خودم را به سمتی سوق می دادم که نقطه عطفی در زندگی من به حساب می آمد. دعا کردم وبه سمت مطب راهی شدم . وقتی به مطب رسیدم .منشی دکتر به گرمی ازمن استقبال کرد. مشخص بود که آموزشهای لازم رادرمورد نحوه برخورد با مبتلایان به ضایعه نخاعی وافراد ویلچری دیده است واین چیزی بود که با داشتن اضطراب به شدت به آن نیاز داشتم . منشی با لبخند ازمن خواست که وارداتاق پزشک شوم.

– سلام .آقای دکتر.خسته نباشید.
– سلام عزیزم .
– آقای دکتر.اگه خاطرتون باشه قبلا” درمورد کلستومی با شما صحبت کرده بودم .اما حالا می خواستم مجددا” با شما مشورت کنم و درصورتی که صلاح می دانید این کاررا انجام دهم .

– خیلی خوب . حالا که واقعا” تصمیم خودت را گرفته ای اجازه بد ه اول کمی در مورد وضعیت خودت یه توضیح کوتاه بدم . همانطورکه می دونی روده بزرگ یا کولون شما با توجه به ضایعه ای که داری ، دچاریکسری تغییرات شده است. درواقع اززمان آسیب نخاعی به دلیل قطع نظارت مغز، قسمتهای مختلف دستگاه گوارش شما دچارنوعی خودمختاری شده یعنی خودش بدون هماهنگی با مغز عمل می کند . ازطرفی حرکات روده شما که به آن حرکات دودی می گویند کاهش پیدا کرده است و درمجموع بین حرکات روده بزرگ و راست روده و مقعد ناهماهنگی دیده می شود. نتیجه این مشکلات باعث شده که شما حالا با مشکلاتی نظیربی اختیاری درخروج مدفوع وگاز روده ، تنبلی روده ها به دلیل کاهش حرکات منظم ، یبوست ، احساس نفخ وسنگینی درشکم (کمترین عارضه)، زخم مخاط مقعد (شقاق یافیشر) ، بواسیر یا هموروئید (گشادشدن وریدهای داخل مقعد) ، خونریزی ازمقعد که درطولانی مدت می تواند منجر به کم خونی شود، انباشت مدفوع وگشادشدن روده بزرگ مواجه شوید . حتی ادامه این وضعیت ممکن است باعث سرطان هم بشود. حالا همانطورکه شرایط شما ایجاب می کند وروشهای متداول دفع برای تان مشکل شده ، با توجه به بررسیهائی که قبلا” انجام داده ایم وبا درنظرگرفتن تمام جوانب ، صلاح می بینم که این کارراانجام دهید.

– ببخشید می شه فقط کمی درمورد نحوه عمل توضیح بدهید.

– حتما” . ببینید کلستومی یعنی بازکردن قسمتی ازروده بزرگ به سطح پوست شکم . دراین عمل قولون شما را برش داده وازدیواره شکمی به سمت خارج هدایت می کنیم و یک دهانه مصنوعی بنام استوما ایجادمی کنیم. سپس یک کیسه به این دهانه وصل می شود تا مدفوع در آن جمع آوری شود. شما می دونید که یکی از چیزهائی که به رفع مشکلات تخلیه کمک زیادی می کند ، منظم بودن تخلیه روده است .

– معذرت می خوام . اگه می شه درمورد فوائد آن نیز توضیح بدهید.

– با انجام کلستومی ، مدفوع زودترازبدن خارج می شود، بناربراین فرصت سفت شدن پیدانمی کند ، درنتیجه بیمار ازتمام عوارض بی اختیاری مدفوع نجات می یابد. با این کار شما دیگر مشکلاتی را که گفتم نخواهیدد اشت .شاید مهمترین مزیتش این باشد که با اینکارازاتلاف وقت شما خیلی جلوگیری می شود . همچنین اگر برای اجابت مزاج نیاز به کمک داشته باشید،‌ باعث حفظ استقلال شما می شود. بااین عمل شما از وضعیت خودتان آگاهی پیدامی کنید، و به راحتی متوجه می شوید که دفع مدفوعتان انجام شده ، درنتیجه آنچه که لازم است را می توانید انجام دهید.

– آقای دکتر شما فکرمی کنید که من به راحتی می توانم با کلستومی کنار بیایم ؟
– ببین عزیزم . همون جوری که توبا کیسه ادرارت کناراومدی و همون جوری که با برنامه اجابت مزاج و بی اختیاری دفعت وعوارض آن کنار اومده ای ، مطمئن باش که با کیسه کلستومی ات هم کنار خواهی آمد، شاید هم راحت تر. به هرحال تاحالا که شما مثل آدمهای سالم نبوده اید که حالا بخواد وضعیت تان ازحالت طبیعی خارج شود.

– اما ببخشید آقای دکتر.من فکرمی کنم که کیسه کلستومی ممکن است خیلی ناراحت کننده باشد.
– نه . عزیزدلم .این جوری ها هم که فکر می کنی نیست . فقط اجازه بده درمورد کیسه یادآوری کنم که بطورکلی دونوع کیسه داریم : ته باز وته بسته . نوع ته بسته به محض پرشدن ازمدفوع وگاز بایستی تعویض گردد. نوع ته بازبایک کلیپس بسته می شودوخصوصا درزمان جمع شدن گازمی توان کلیپس رابازوگاز راتخلیه کرد.بدین ترتیب روزانه یکبارنیازبه تعویض کیسه می باشد.

– معذرت می خوام . ازکیسه بوی بد خارج نمی شه ؟
– به هیچ وجه . مگراینکه زمان تخلیه کیسه ویا تعویض ان به تاخیر بیفتد، یا سوراخ شود یا اینکه چسب یا کلیپس آن راخوب نچسبانده باشید.

– موقعی که بخوام برم حمام ، چی ؟
– قبل از شروع استحمام کیسه را بایدازبدنت جداکنی. چون چسب ضدحساسیت آن پس از خیس شدن به راحتی از بدن جدا نمی شود.درحین حمام می تونی مکررمحل را با آب ولرم بشویی. درخاتمه درزمانی که مدفوع ازکلستومی خارج نمی شود ، سریعا با یک گازغیراستریل دهانه کلستومی راخشک نموده وکیسه ای را که از قبل اماده کرده اید به محل بچسبانید.

– آیا درمورد غذامحدودیت خاصی دارم ؟
– خوب اینوباید بدونی که غذاهای نفاخ وفیبردارمثل حبوبات، سبزیجات (خصوصا کلم)،شیر،نوشابه گازدارسبب پرشدن سریعترکیسه کلستومی خواهندشد. یه نکته هم باید یادآوری کنم که اگرمتوجه شدی که دچاراسهال شده ای ، سریعا” به پزشک مراجعه کن . به هرحال تا زمان قطع شدن کامل اسهال باید مکررکیسه را عوض کنی.

– باعرض معذرت آقای دکتر یه سئوال دیگه به ذهنم رسید . آیا اگه بخوام بازهم می توانم کلستومی ره به حالت اول بازگرداند؟

– خیر . دراکثرموارد برای افراد نخاعی این عمل یک اقدام دائمی خواهدبود. حالا بیا این برگه روبگیر وببربیمارستان تا کارهای بستری شدنت را انجام بدهند تابه امیدخدا هرچه زودترعمل شوی.

راهی بیمارستان شدم . شوروهیجان عجیبی احساس می کردم . با توجه به وضعی که داشتم و حرفهائی که دکترزده بود، احساس خوبی داشتم . فکرمی کردم که یکسری از مشکلات من بزودی برطرف خواهند شد . بالاخره روزعمل رسید و من کلستومی شدم .

الآن‌ چندماهی هستش که ازعمل من می گذره . دربرنامه های کاری وزندگی روزمره به نظم دلخواه ام رسیده ام . می توانم به استخر بروم . شنا می کنم ولذت می برم ، اما درموقع شنا ازکیسه های کوچک ترمخصوصی استفاده می کنم ، چراکه می توانم آن رازیرمایوی خودم مخفی کنم . احساس راحتی می کنم . ازاسترس های گذشته که با حضوردرکلاس درس ومحیط های اجتماعی به سراغم می آمدند ، خبری نیست . ای کاش زودتراین کاررا کرده بودم . درسته که ظاهرا” خوب به نظرنرسه ، اما برای من که خیلی خیلی راحته !یک سری از شرکت هایی که درزمینه استوما تخصص دارند را شناسائی کرده ام . آنهاکارشناسانی دارندکه می توانند توصیه ها و کمک های لازم را به من ارائه دهند.

هرموقع به کلستومی خودم نگاه می کنم بدون احساس خجالت می گویم : ” خداراشکرراحت شدم.”

منبع: نویسنده: «مهندس عباس کاشی»، انتشار: مرکز ضایعات نخاعی