نقش رسانهها در آشنا نمودن جامعه با مشکلات و توانمندیهای معلولین ضایعه نخاعی
نقش رسانهها در آشنا نمودن جامعه با مشکلات و توانمندیهای معلولین ضایعه نخاعی
دکتر فریده حلمی
F_helmi@gsi.ir
Helmi_farideh@yahoo.com
تعریف رسانه عمومی و انواع آن
رسانههای جمعی یا عمومی و به تعبیر دیگر وسایل ارتباط جمعی معادل فارسی واژه «Medium» است که جمع آن «Media» است و به وسایلی گفته شده که مورد توجه تعداد کثیری قرار گیرند و حاصل تمدنهای جدید باشند. تعریف شاید دقیقتر و رساتر این باشد که رسانه به معنی هر وسیله ای است که انتقال دهنده فرهنگ ها و افکار عده ای باشد. و اکنون آن چه مصداق این تعریف است وسایلی همانند: روزنامه ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، سینما، ماهواره، اینترنت، CD ها یا لوح های فشرده، ویدئو و… غیره است.
ویژگی اصلی رسانهها (همه جا) بودن آن هاست. بر خلاف مدرسه و دیگر ارکان حیات انسانی، رسانهها امری فراگیرند آن ها می توانند یک کلاس بی دیوار با میلیاردها مستمع تشکیل دهند. رسانهها وظیفه حراست از محیط را به عهده دارند آن ها باید همبستگی کلی را بین اجزاء جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را به عهده دارند.
اهمیت کار رسانهها از آن جهت است که با کارکرد خود، و با استقاده از دو عنصر اطلاعات و پیام، به صورت امواج صوتی تصویری و غیره با هم در نوردیدن مرزها بر افکار و اذهان انسان ها اثر نهاده و به کنشها و رفتارهای فردی و اجتماعی آن ها جهت می دهند. پیام هایی که در قالب امواج صوتی، تصویری و یا کتاب و یا مجله در جهان امروز انتشار می یابد در برخی موارد سبب ظهور و شکل گیری حوادث، رخدادها و رویدادهای سیاسی مهمی در واحدهای سیاسی و در عرصه کشورها و حتی جهانی می گردند. به عنوان مثال تولید و نمایش یک فیلم سینمایی، یا یک مقاله و یا یک کتاب که جنبه ی توهین به اعتقادات و باورهای دینی یک آیین را دارد، در فاصلهی کوتاهی به یک پدیدهی سیاسی مهم تبدیل می گردد.
تلویزیون
پرمخاطب ترین رسانه در جهان، تلویزیون است و این آمار در ایران به مراتب بیشتر است و این تنوع و کثرت مخاطب به دلیل وجود صدا و تصویر به طور هم زمان است و در سال های اخیر شاهد توانایی پخش مستقیم و زنده نیز بر این جذابیت افزوده است. تلویزیون قابلیت تغییر فرهنگ جامعه را هم داراست.
رادیو
در سال ۱۳۱۹ رادیو وارد ایران شد. رادیو رسانه ای است صوتی که با استفاده از امواج به انتقال مطالب می پردازد. در ابتدا فقط یک شبکه رادیویی ملی در ایران وجود داشت اما اکنون هر استان دارای شبکه رادیویی محلی و اضافه بر آن شبکه های رادیویی سراسری متفاوتی از قبیل فرهنگ، معارف، قرآن، جوان و … وجود دارد. این تنوع شبکه ها فرد را در انتخاب آزاد می گذارد و طبعاً انتخاب راحت تر خواهد بود. رادیو با تمام فوائدش که از جمله آن، دسترسی همیشگی به آن (حتی بدون برق) است دارای نواقصی است، رادیو از نعمت تصویر بی بهره است و مسئولان و مجریان رادیو باید تمام توان و نیروی هنری خود را صرف صدا کنند تا از این طریق فضا سازی مناسبی در ذهن شنونده ایجاد کند. شنونده اگر از موسیقی برنامه خوشش نیاید دیگر رادیو کارآیی خود را از دست می دهد اما همین مسأله اگر در مورد تلویزیون بوجود آید با قطع صدا همه چیز را از دست نمی دهد بلکه می توان کماکان از تصویر استفاده کرد و لذت برد.
سینما
سینما در دنیای امروز یکی از کاربردی ترین رسانههای در اختیار فرهنگ است که می تواند تاثیرات فرهنگی گسترده ای داشته باشد اما همین رسانه برای تبلیغ کارکردهای خود، نیاز به ابزار دیگری به نام مطبوعات (رسانه در مفهوم خاص) دارد تا بتواند به هدف فرهنگی نهایی خود دست یابد. سینما به عنوان یک هنر- صنعت در کنار کارکردهای سرگرمی و اقتصادی خود ، دارای یکسری کارکردهای فرهنگی نیز هست که این کارکرد باید برای عوام تبیین شود تا عوام به عنوان مهترین قشر جامعه ای به این ابزار متصل شوند که این مهم می تواند از طریق مطبوعات و رسانهها محقق شود ولی سینما برای اینکه بتواند از این پتانسیل استفاده کند نیاز به شناسایی ظرفیت های رسانه دارد . سینما در دنیای امروز یکی از کاربردی ترین رسانههای در اختیار فرهنگ است که می تواند تاثیرات فرهنگی گسترده ای داشته باشد اما همین رسانه برای تبلیغ کارکردهای خود ، نیاز به ابزار دیگری به نام مطبوعات (رسانه در مفهوم خاص) دارد تا بتواند به هدف فرهنگی نهایی خود دست یابد.
ات
رسانه و مطبوعات به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای انتقال پیام و اخبار در دهکده جهانی نقش بسزایی در گسترش فرهنگ و نمودارهای فرهنگی دارند. رسانههای خبری در کنار مسئولیت اطلاع رسانی خود، هدف دیگری در راستای تعامل با سایر رسانههای فرهنگی از قبیل سینما و تلویزیون دارند تا بتوانند یاریگر این رسانهها در انجام مسئولیت فرهنگی خود باشند .
امروزه در عصر انفجار اطلاعات دیگر این حقیقت به خوبی اثبات شده است که از نظر کارکردهای آموزشی، رسانهها سهم و نقش قابل ملاحظه ای در انتقال میراث فرهنگی و فکری بشری در میان ملل و انسان ها داراند.
روزنامه رسانه ای است که به صورت روزانه جدیدترین اخبار و اطلاعات را در حوزه های مختلف فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی و اقتصادی به اقشار مختلف جامعه ارائه می دهند. همواره روزنامه ها به صورت مکتوب منتشر می شوند و این مکتوب بودن آثار مثبت و منفی فراوانی به دنبال دارد که مسئولین دست اندرکاران روزنامه ها به هدف دستیابی به آثار مثبت آن تلاش می کنند.
اینترنت
در اواخر دهه ۱۹۶۰ پدیده ای به نام اینترنت جهان را متحول کرد. تأسیس شبکه آرپانت در سال ۱۹۶۹ به عنوان منشأ پیدایش اینترنت شناخته شد. در حقیقت اینترنت مجموعه ای از میلیون ها کامپیوتری است که از طریق شبکه های مخابراتی به یکدیگر متصلند. ایجاد سایت ها، وبلاگها، ایمیلها یا پستهای الکترونیکی و امکان چت آسان و اغلب بیهزینه از امکاناتی است که اینترنت در اختیار کاربران خود در سراسر جهان گذاشته و میگذارد.
ماهواره
اولین ماهواره ها در سال۱۹۸۰ با ۱۲ هزار مدار تلفنی و تنها ۲ کانال تلویزیونی در مدار قرار گرفتند و نسل ششم آن ها با ۳ برابر ظرفیت نسل پنجم و با سیستم های دیجیتالی پیچیده و در سال۱۹۸۶ ساخته و بکار گرفته شد. ماهواره های تلویزیونی (DBS) ماهواره هایی هستند که در واقع به عنوان یک فرستنده پرقدرت تلویزیونی در فضا عمل می کنند. مهم ترین برتری یک ماهواره تلویزیونی آن است که می تواند تمامی نقاط کور یک کشور را که فرستنده های زمینی قادر به پوشش آن ها نیستند تحت پوشش در آورد. امروزه شبکه های ماهواره ای فراوانی بوجود آمده اند؛ از شبکه های علمی و تحقیقاتی و ورزشی گرفته تا شبکه های مبتذل رقص و پایکوبی در آن یافت می شود و شبکه های فارسی زبان نیز به خیل وسیع آن ها پیوسته اند این پایگاه ها که اکثراً متعلق به گروه های ایرانی خارج از کشورند برای جذب مخاطب بیشتر از انواع و اقسام حربه ها استفاده می کنند.
رسانههای عمومی از ابزارهای عمده بازنمایی و انتقال مسائل به مخاطبین هستند. منظور از بازنمایی در رسانه جنبه هایی از واقعیت ها همانند افراد، مکان ها، اشیا، اشخاص و هویت های فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد است.
پدیدار شدن یا تجلی بازنمایی می تواند به صور گوناگون چون فیلم یا تصاویر متحرک، روایت یا گفتار و نوشتار باشد، بنابراین مفهوم بازنمایی در واقع چگونگی نمودارشدن، تجلی یافتن و پدیدارشدن یک واقعیت یا مسئله اجتماعی است. واکاوی پدیده های اجتماعی و ارائه آنها در قالب فیلم و روایت با ایجاد سلسله تصاویر ذهنی مخاطبین را تحت تاثیر و چالش قرار می دهد.
و یکی از روش های این بازنمایی استفاده از روایت است. روایت های خبری از ساختار ویژه ای تبعیت می کنند که متناسب با فهم و منافع کارگزاران هر رسانه خاص شکل گرفت هاست .
مفهوم مسئله اجتماعی در فرایند بازنمائی، انگاره ها و پیش فرض های ذهنی برای مخاطب ایجاد می کند تا بتواند با نیازها و مفاهیم موجود، محیط پیرامون خود را بسازد و این ساخته را درک یا احساس کند .
در مورد تاثیر رسانههای گروهی بر زندگی فردی و اجتماعی انسان ها به طور عمده سه نظریه ی جامعه شناختی وجود دارد که عبارتند از:
• برخی بر این باورند که میزان تاثیر گذاری رسانه بر زندگی انسان نامحدود است.
• گروهی دیگر کارکرد رسانههای گروهی را بی تاثیر می دانند.
• عده ای معتقدند که تاثیر رسانههای گروهی مشروط است و میزان تاثیر گذاری آن را در محدوده ی شرایط محیطی ارزیابی می کنند.
نحوه تعامل رسانهها و مطبوعات با معلولان و معلولیت
معلولیت در واقع پدیده ای است که با آغاز زندگی انسان شروع شده و با رشد صنعت و ماشینی شدن انجام کارها و وقوع جنگها و حوادث طبیعی نظیر زلزله هر ساله بر شمار معلولین افزوده می شود. در در دنیای امروزی حدود ۶۵۰ میلیون نفر با ناتوانی های متفاوت زندگی می کنند که با احتساب شمار خانواده آنها حدود دو میلیارد نفر در جهان درگیر مسائل معلولینند اما متاسفانه مغفول و محروم از رسانههای دنیا هستند. آیا زمان آن فرا نرسیده که با توجه به درصد و سهم این گروه پر شمار به ویژه در صدا و سیما خودشان برنامه بسازند؟
با پذیرش حق مسلم هر انسان فارغ از رنگ و نژاد، ملیت و معلولیت در بهره مندی از موهبت های خدادادی ضرورت توجه به ابعاد انسانی و شناخت دنیای معلولین بیشتر احساس می شود. یک معلول تمامی نیازها و امیدهای همنوعان غیر معلول را داشته خواهان استقلال، جایگاه و منزلت اجتماعی مناسب شانش است و هیچگاه و در هیچ شرایطی رفتار ترحم آمیز را از اطرافیان بر نمی تابد.
امروزه تعداد جمعیت قابل توجهی از جهان یعنی حدود ده درصد آن به نوعی معلولند و برای گذراندن یک زندگی عادی به یاری سازمانها و مؤسسات ذیربط جامعه نیازمندند.
بازنمایی معلولین در رسانههای جمعی
متاسفانه معلولیت در جامعه به گونه ای نمایانده شده که این گروه اجتماعی را به حاشیه رانده و تاثیرات مخربی بر جایگاه اجتماعی آنان داشته تا حدی که گاه معلولیت به عنوان نقصی بزرگ قلمداد شده است. در جامعه ای که هنوز معلولان جزو جمعیت شهری و شهروندی بشمار نمی آیند تنها امید به رسانههاست تا با آثار زیبا و وزین توانمندی های شگرف این گروه را به دیگر همنوعان منعکس شود.
درک این نکته مهم است که اگرچه ممکن است فرد معلول با دیگران تفاوت داشته باشد، ولی تکیه بر ناتوانی فرد، نه تنها کمکی به وی نمیکند، بلکه بر مشکلات وی خواهد افزود. افراد معلول غالباً مشکلاتی دارند که مانع انجام برخی از فعالیت های آنها می شود یا احتمالاً آنها بعضی از کارها را به شکل دیگری انجام می دهند، اما اکثر افراد معلول نیز می توانند پس از آموزش لازم، بسیاری از فعالیت های عادی زندگی را با اندک تفاوت یا آهسته تر از دیگران انجام دهند. آنچه یک معلول نیاز دارد پذیرفتن و باورکردن توانایی های اوست.
نمیتوان از کنار برخی واژه ها و کلمات به آسانی گذشت، شایسته است به هدف بررسی تاثیر رسانهها بر اشاعه توانمندی معلولین از آن جمله معلولین ضایعه نخاعی به این مفهوم توجهی خاص شود. معلولین ضایعه نخاعی تنها کمیت نیستند آنها در واقع یک گروه اجتماعی با ابعاد فیزیکی و روانی گوناگونند که در کل جامعه در کنار سایر گروه ها زندگی می کنند، در سرشماری شرکت دارند و ظاهرا باید از حق و حقوق خاص خود بهره مند شوند.
معلولین نخاعی را نباید انسان های ناقصی قلمداد نمود بلکه درست است آنها را انسان های کامل با ویژگی های فیزیکی و حرکتی متفاوت بدانیم که در زندگی محروم از توانمندی در حرکت شده اما در مقابل این استعداد شگرف را داشته که با شناخت صحیح و پرورش درست سایر توانمندی هایشان بتوانند همگام با دیگر آحاد جامعه به تلاش و تکاپو پردازند.
رسانههای جمعی در برابر تمامی گروه های اجتماعی از آن جمله معلولین رسالتی دارند که تامین کننده نیازهای اطلاعاتی و بازتاب دهنده نوع نگاه و وضعیتشان باشد؛ رسانهها این توانایی را دارند که حس امیدواری و توانمندی یا امکان موفقیت را در معلولین افزایش دهند. با بهره گیری درست از ظرفیت ها و محتوی رسانههای جمعی همچون سینما، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و اینترنت می توان میان مردم، معلول با مردم، معلول با معلول، معلولین با مسئولین ارتباط درستی برقرار کرده تا منجر به شناخت نیازها و حقوق معلولین شود.
با ذکر این نکته که هیچگاه نمی توان تنها با بازتاب مسائل معلولین ضایعه نخاعی در رسانهها به واقعیات زندگی آنها پی برد.
بنظر میرسد تا خود معلولین در رسانههای جمعی حضوری پر رنگ نداشته باشند یا تا هنگامی که در نقش تهیه کننده، فیلمبردار، کارگردان، خبرنگار و حتی کارمند ضایعه نخاعی در تولید و محتوی رسانهها نقشی ندا شته باشند چگونه می توان در انتظار بازنمایی صحیح و درست توانمندی معلولین ضایعه نخاعی به جامعه بود؟
در این صورت است که مخاطب عام رسانهها متقاعد می شود که تصویر وتعبیرش از دنیای غیر معلول چندان درست نبوده و پی خواهد برد که دنیای مطلوب دنیای معلولین است و به واقع آنهایی معلول بوده و هستند که توانایی را داشتند اما از آن بهره لازم را نبردند.
چگونه می توان از غیر معلول انتظار درون فهمی جهان معلولان را داشت، در اینجاست که نیاز به مشارکت خود معلولین در آثار تولیدی خود را می نماید.
معلولین از رسانههای اجتماعی پر نفوذ و پر تاثیر تنها و تنها انتظار توجه و تمرکز بر توانمندی های متفاوتشان در کنار احترام به عزت نفس و شان انسانی دارند. نمایاندن معلولان در رسانهها نباید متفاوت از دیگر افراد جامعه باشد؛ بیشتر اوقات رسانهها آگاهانه یا ناآگاهانه این موضوع را به مخاطب القا می کنند که این گروه به دنبال امتیازات متمایزند یا خواسته های ویژه ای دارند حال آنکه اگر هم خواهان امتیاز یا خواسته خاصند در واقع به هدف برابری با سایر آحاد جامعه است، اینجاست که امتیاز دهی به معلولین یا توجه مضاعف به آنها نه تنها تمایز نیست بلکه وظیفه است.
معلولین در رسانهها یا مخاطبند یا سوژه؛ در هنگامی که معلولین برای رسانهها نقش سوژه را دارند اکثراٌ تداعی کننده افراد ناتوان و ناقص و نه افرادی با هویت مشخص و توانمند اند. مسئولیت رسانهها به عنوان فرستنده پیام یا امواج ذهنی برای اصلاح این ذهنیت و باور نادرست روزافزون است.
سینمای ایران و جهان در نقش رسانه فراگیر و تاثیر گذار بطور معمول چهره و الگوی منطبق بر واقعیات انسانی معلولین را ارائه ننموده است. بیشتر این گونه فیلم های اغلب کلیشهای خواسته یا ناخواسته القا کننده امواج منفی هستند؛ گروهی با ناتوانی مطلق، نیازمندترحم و دلسوزی، عجیب و غیر واقعی، گوشه گیر و در انزوا یا قهر با اطرافیان و اجتماع نمایه و سیمای معلولین دنیا و متاسفانه این مرز و بوم یا میهن اسلامی ماست.
بر خلاف تصور همگان دنیای واقعی و پر از رمز و راز سخت و دشوار معلولین از فیلمهای منتسب یا مرتبط به معلولین خیلی فاصله دارد؛ سخت باور داریم اگر شرایط مساعد وضعیت جسمانی معلولین فراهم شود اگر نه تمامی آنها حتماٌ بیشترشان در عرصههای گوناگون فعال و پویا خواهند بود.
منابع:
باقر ساروخانی: جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی
عباس گیلوری: اینترنت و جامعه
محمد کمالی: رسانه و ناتوانی (معلولیت( پژوهش های ارتباطی ۱۳۸۶شماره ۴۹
مجموعه گفتارهایی در مورد رسانه و معلولیت، روابط عمومی بهزیستی ۱۳۸۸
http://socialwork2007.blogfa.com
http://www.behzisti.ir/PDFs/Entesharat/Ketab/resane%20malooliyat.pdf
http://hamshahrionline.ir/news-76454.aspx
https://www.google.com/search
http://hamshahrionline.ir/news-10793.aspx
http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=6083
http://www.irantavana.com
منبع : مقاله “نقش رسانهها در آشنا نمودن جامعه با مشکلات و توانمندیهای معلولین ضایعه نخاعی” -مولف : دکتر فریده حلمی- -انتشار در دومین کنفرانس اینترنتی با عنوان آموزش جامعه در خصوص توانمندی ها و مشکلات افراد دچار آسیب نخاعی