۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

شهر مهربان با معلولان

تاکنون تعاریف متفاوتی از معلولیت از سوی سازمانهای مختلف از جمله سازمان بهداشت جهانی ارائه شده که یکی از تعاریف اخیر متوجه پیامدهای شرایط جسمی و میزان مشارکت فرد آسیب مند در اجتماع است. در واقع تعامل و تاثیر گذاری فرد و محیط مبنای این تعریف قرار گرفته است؛ تا جایی که ناتوانی افراد را تنها وابسته به شرایط جسمی او نمی داند و آن را به شرایط محیطی نیز مربوط می کند. بنابراین دو نفر با شرایط یکسان جسمی به لحاظ تناسب داشتن یا نداشتن شرایط محیط زندگی شان، ۲ نوع برخورد متفاوت دارند. پس توانایی های فرد با شرایط جسمی یکسان طبیعتا” در محیط مناسب بیشتر از توانایی فرد دیگر با همان شرایط در محیط نامناسب است.
مناسب سازی محیط به معنای ایجاد قابلیت دسترسی افراد آسیب مند به ساختمانهای عمومی و اماکن موجب برابری فرصت ها برای آسیب مندان به منظور حضور در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می شود.

مناسب سازی واحدهای مسکونی و محیط شهری، آرامش معنوی را برای فرد آسیب مند به همراه می آورد. فرد آسیب مند به علل مختلف دچار ضایعات و نقایص جسمی و روحی می شود و در اجرای نقش ها و وظایف خود با مشکل مواجه است. مشکلات فرد آسیب مند از یک دیدگاه صرفا” به موانع فیزیکی در خانه یا اجتماع مربوط است، اما وجود این موانع به مرور اثرات منفی خود را در روح و ذهن فرد معلول به جا می گذارد و به ایجاد مقاومت در ذهن فرد معلول نسبت به تحرک و فعالیت در زندگی روزمره منجر میشود. فردی که هر روز، هر ساعت و هر دقیقه در جریان فعالیت های روزانه با موانعی در تردد برخورد می کند، به مرور دچار خستگی ذهنی می شود و گوشه نشینی آسان را به تحرک پر دردسر و در مواردی عذاب آور رجحان می بخشد. در این گونه موارد کسالت روحی نه تنها خود فرد آسیب مند را دستخوش تحولات روحی منفی می کند، بلکه به دلیل به تعویق افتادن وظایف و کارکردهایش اثرات مهم و قابل توجهی را بر خانواده و اطرافیان او وارد می آورد. این اثرات را می توان در خانواده همسری ( همسر و فرزندان ) و در خانواده پدری ( پدر و مادر، خواهر و برادر) مشاهده کرد.

اثرات مناسب سازی محیط بر خانواده :
در تعریف خانواده می توان گفت گروهی است که از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده و دارای کارکردهای بسیار مهم در شکل بخشیدن به شخصیت فرد و اجتماع است. از سوی دیگر، هر یک از اعضای خانواده، نیز نقش و وظیفه یا نقش ها و وظایف مشخص و معین در محیط خانواده دارند. همزیستی و پیوند و یگانگی میان اعضای خانواده مستلزم حسن اجرای وظایف و کارکردهای هر یک از اعضای خانواده است. به این معنا، نقش پدر، مادر، فرزند و همسر از طرفی از یکدیگر متمایز می شود و از طرف دیگر، مکمل یکدیگر و عامل وحدت بخش و تداوم خانواده است.

در این میان، اگر نقش و کارکرد عضوی از گروه به عللی دچار اختلال و خدشه شود، دور از انتظار نیست که خانواده تعادل خود را از دست بدهد و در نتیجه قادر به انجام وظایف و کارکردهای خود نباشد. در واقع خانواده ای که در اثر عوامل مختلف از جمله وارد آمدن فشارها و استرس های گوناگون بر اعضاء تعادل خود را از دست داده است. با مشکلات زیادی در راه عمل کردن به وظایف خود مواجه می شود. فرد آسیب مند با از دست دادن اعضای بدن خود و کارکرد آنها یا از دست دادن قوای روحی و ذهنی خود در مقایسه با دیگر افراد جامعه از وضعیت طبیعی خارج می شود و قادر به ایفای نقش ها و وظایف خود به نحو احسن مطابق با دیگر افراد جامعه نیست. در نتیجه بر تعادل خانواده و نقش ها و کارکردهای آن نیز تاثیر می گذارد و لذا زمینه ایجاد مشکلاتی برای خانواده را فراهم خواهد آورد.
در بحث از عوامل بیرونی تاثیر گذار بر کارکرد اعضای خانواده، باید به جامعه ای اشاره کرد که امکانات فعالیت و داشتن کارکرد درست را از افرادی که به نحوی دچار ضعف جسمی یا روحی شده اند، سلب می کنند.

عضو فیزیکی که از بدن فرد جدا شده، یا کارکرد خود را از دست داده است، اکنون نیازمند جایگزینی با جسمی خارجی است که بتواند کارکردی مشابه با کارکرد عضو اصلی صدمه دیده داشته باشد. در چنین شرایطی، فضا و امکانات محیطی که فرد آسیب مند در آن زندگی می کند، بسیار موثر است. فردی که به علل مختلف از جمله مجروحیت جنگی، حادثه یا بیماری ناگزیر از جایگزین کردن ویلچر به جای پاهای خود برای حرکت و فعالیت است، باید زمینه ای مساعد برای حرکت چرخ های ویلچر نیز بیابد، وجود کوچه ها و خیابانها با فرش های غیر مسطح و ناصاف با موانع مختلف عبور و مرور نظیر فقدان سطوح شیبدار مناسب، پل های ارتباطی، وجود میله های مانع، کارکردهای اجتماعی فرد استفاده کننده از ویلچر را به تعویق می اندازد یا بکلی تخریب می کند.
صرف نظر از به تعویق افتادن کارکردهای اجتماعی، سیاسی فرد در چنین مواردی، نبود امکانات مناسب و زمینه مساعد برای خروج معولان جسمی، حرکتی از خانه، دیگر کارکردهای او را نیز به تعویق می اندازد.

کارکردهایی که در نظر اول آنقدر عادی و طبیعی جلوه می کند که در بسیاری اوقات به دست فراموشی سپرده می شود، نظیر؛
– پدری که با فرزند دلبندش برای گذراندن ساعتی از اوقات فراغت به پارک می آید.
– مردی که اوقاتی را با همسرش صرف مسافرت، گردش های خارج از شهر و مهمانی می کند.
– مادری که می خواهد همچون دیگر افراد با همسر و فرزندش زندگی عادی روزمره داشته باشد.
– فردی که می خواهد وظیفه طبیعی فرزند بودن را برای پدر و مادرش ایفا کند و صدها نمونه دیگر از این کارکردهای طبیعی اعضای خانواده که برای افراد بدون نقص جسمانی بسیار عادی است. ولی برای آسیب مندان گاهی حتی به شکل آرزویی دور و دست نیافتنی جلوه گر می شود.

مناسب نبودن محیط زندگی جانبازان و معلولان جسمی- حرکتی اعم از محیط داخل منازل آنها یا محیط شهری، موجبات کندی کارکرد و در بسیاری از موارد امحای کارکرد شخصی را فراهم می آورد تا آنجا که حتی در بسیاری از موارد روابط فرد در خانواده اش را دچار خدشه می کند؛ خدشه ای که گاه حتی تا از هم پاشیدن کانون خانواده نیز پیش خواهد رفت.

****


منبع: مقاله ” شهر مهربان با معلولان”-تهیه کننده : لیلا سنگلجی- روزنامه جام جم دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۸۷