۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

نگاه های کلیشه ای به معلولان در مستندنگاری مبتنی بر عکس

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ عکس ازجمله تأثیرگذارترین هنر هاست که می‌تواند خفته‌ترین وجدان‌ها را بیدار کند و به تأمل وادارد. در تاریخ عکاسی مثال‌های متعددی را می‌توان یافت که با تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی به تغییرات بزرگ اجتماعی، سیاسی یا زیست محیطی دست زده اند.

به عنوان مثال، عکسی از کودک سوری غرق شده در سواحل یونان رسیده بود یا عکسی از کوین کارتر که به کودک و کرکس معروف شد و کودک گرسنه آفریقایی را نشان می‌داد که کرکسی در انتظار مرگ او نشسته بود. به مناسبت هفته معلولان، جمعی از عکاسان مشهدی نیز در نمایشگاه گروهی عکس معلولان با عنوان «یارا» که در تهران برگزار شده است، شرکت کرده اند.

به همین بهانه به سراغ چند نفر از عکاسان مشهدی رفتیم و درباره نمود مشکلات معلولان در عکس و ظرفیت‌های این رسانه برای بیان مشکلات و ترسیم دنیای آن‌ها گفتگو کردیم. آنچه عکاسان حاضر در این گفتگو‌ها بر آن تأکید و نقد دارند، نگاه کلیشه‌ای برخی عکاسان به معلولان با هدف جلب توجه مخاطب به موضوع معلولیت فیزیکی این افراد و قلقلک دادن احساسات او از این طریق است.

نگاه های کلیشه ای به معلولان در مستندنگاری مبتنی بر عکس

عکاس می‌تواند فرهنگ سازی کند

سیدجلیل حسینی زهرائی، عکاس پیشکسوت مشهدی، با یک عکس در این نمایشگاه شرکت کرده است. او عکس را از تأثیرگذارترین رسانه‌ها برای جلب توجه افکار مردم و مسئولان می‌داند و می‌گوید: در موضوع معلولان، عکس گذشته از اینکه می‌تواند رسانه‌ای برای بیان مشکلات این افراد باشد، می‌تواند در جهت آگاهی دهی و هشداردادن از بروز رفتار‌های پرخطر که منجر به معلولیت می‌شوند نیز فرهنگ سازی کند.

عکاس به عنوان یک هنرمند باید در این زمینه دغدغه داشته باشد. این هنرمند ادامه می‌دهد: حضور گاه به گاه عکاس در مراکز نگهداری معلولان، گذراندن ساعتی در کنار آن‌ها و هم صحبت شدن با این افراد می‌تواند در ایجاد این دغدغه مؤثر باشد. یکی از راه‌های تولید اثر هنری، زندگی کردن با سوژه در فضایی اجتماعی است که او در آن قرار دارد. من وقتی به این مراکز می‌روم و با معلولانی صحبت می‌کنم که با وجود محدودیت، تلاش کرده اند و به موفقیت در رشته‌های مختلف هنری، ورزشی یا علمی رسیده اند، خیلی انگیزه و انرژی می‌گیرم و سعی می‌کنم این روحیه آن‌ها را در عکس هایم نشان دهم.

عکاس رنج‌ها را به تصویر می‌کشد

مجید فکری، خبرنگار و عکاس پیشکسوت رسانه‌های مشهد و مدرس دانشگاه، نیز با دو اثر در نمایشگاه «یارا» شرکت کرده است. او درباره این عکس‌ها که در یکی از آسایشگاه‌های معلولان مشهد تهیه شده است، می‌گوید: سعی کردم به معصومیت معلولان بپردازم. متأسفانه هنوز دیدگاه‌هایی وجود دارد که در خوش بینانه‌ترین حالت برای معلولان دل سوزی می‌کنند. تلاشم این بود در این عکس‌ها نیاز معلولان به همدلی و نه هم دردی را منعکس کنم. او ادامه می‌دهد: عکاس هم یک هنرمند است و مانند دیگر هنرمندان اگر نخواهد در عرصه هنر برای هنر فعالیت کند و به «هنر برای مردم» قائل باشد که من هم به آن باور دارم، به شکل طبیعی باید به چالش ها، کمبود‌ها و آسیب‌های اجتماعی نگاهی هنرمندانه داشته باشد.

عکاس باید از دریچه‌ای به این مشکلات نگاه کند که مردم عادی آن‌ها را نمی‌بینند یا کمتر به آن‌ها توجه می‌کنند. این هنرمند می‌افزاید: سعی کردم با خوب دیدن و سوژه یابی مناسب، بگویم همان طور که از عنوان معلولان برمی آید، این افراد علت نیستند و معلول هستند. به همین دلیل بی گناه اند و نیازمند خدمت رسانی و توجه ویژه مسئولان و مردم هستند. در این زمینه خیلی کم کاری شده است، به ویژه در موضوعات مربوط به استخدام این افراد کوتاهی‌های زیادی از سوی دستگاه‌های دولتی وجود دارد. همچنین، این افراد در خدمات شهری و رفاهی نیز مشکلات زیادی دارند.

من در مقام عکاس سعی کردم با نگاهی تیزبینانه‌تر از افراد عادی به این چالش‌ها بپردازم. برای مثال در یکی از پروژه‌های عکاسی در این حوزه سعی کردم خودم را جای یک فرد نابینا بگذارم و با چشمان بسته از خدمات شهری استفاده کنم تا بتوانم مشکلات آن‌ها را تاحدی به صورت واقعی درک کنم و به تصویر بکشم.

فکری آثار هنری را میان بر‌هایی برای تأثیرگذاری بر مخاطب می‌داند و می‌گوید: عکس در این مقام می‌تواند خیلی سریع‌تر از استدلال و مذاکره روی مخاطب یعنی مردم و مسئولان تأثیر بگذارد. زمانی که کار گزارشگری مکتوب انجام می‌دادم، این را به تجربه دریافته بودم که تأثیر گزارش‌های تصویری خیلی بیشتر از نوشتاری است و چه بهتر که این گزارش‌ها را با گزارش‌های تصویری تلفیق کنیم تا تأثیر بیشتری بگذارند. کاش هنرمندان عکاس این دغدغه‌ها را کنار نگذارند و سراغ عکاسی‌های جشنواره‌ای نروند.

او تأکید می‌کند: هنرمندان به عنوان گیرنده‌های حسی اجتماع بیش از افراد عادی دغدغه‌مند هستند، آسیب‌ها را بهتر می‌بینند و در نتیجه بیشتر رنج می‌کشند. پس به شکل طبیعی می‌توانند این رنج‌ها را برجسته کنند، به تصویر بکشند و توسط رسانه‌ای که در آن تخصص دارند، به مؤثرترین شیوه به مخاطب اطلاع رسانی کنند.

این عکاس می‌افزاید: در بحران سوریه در چند سال پیش و در بحران فعلی در غزه ببینید عکس چه می‌کند! تقریبا بیشتر مردم اروپا علیه رژیم جنایت کار صهیونیستی موضع گرفته اند و پرچم فلسطین را جلو خانه هایشان آویزان کرده اند. این به دلیل عکس‌ها و فیلم‌هایی است که از این جنایت منتشر می‌شود. اگر چندین هزار کلمه از جنایت‌های این رژیم بنویسید، تأثیر یک فریم عکس از کودک غرق شده سوری در ساحل را ندارد که چند سال پیش منتشر شد و دنیا را منقلب کرد.

او تأکید می‌کند: با عکس و اساسا با هنر خیلی می‌توان به آسیب‌های اجتماعی پرداخت و وجدان به خواب رفته مردم و مسئولان را بیدار کرد. در قبال کاستی‌ها و مشکلات اجتماعی ازجمله موضوع معلولان همیشه هنر عکاسی مؤثر است؛ ولی ذهن باز و روح حساس یک هنرمند باید همیشه آسیب‌های این چنینی را مدنظر قرار دهد، نه فقط روز معلولان به یاد آن‌ها بیفتد. این ایراد به خود عکاس‌ها هم وارد است، اما حمایت مسئولان را می‌طلبد.

فکری با بیان اینکه فضا‌های تبلیغات محیطی زیادی در شهر داریم که در بسیاری مواقع خالی هستند، می‌گوید: در هماهنگی با مدیریت شهری می‌توانیم دست کم ماهی یک بار در بیلبورد‌های مطرح شهر موضوع معلولان را به مردم و مسئولان یادآوری کنیم و بگوییم این افراد بخشی از جامعه هستند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.

در واقع کار هنرمند این است که مکثی در دل مخاطبی ایجاد کند که دارد با سرعت از کنار رویداد‌های زندگی می‌گذرد و به او بگوید لحظه‌ای تأمل، احساس، فکر و کمک کند. همچنین، از او بپرسد نقش او در قبال معلولان چیست. ضمن اینکه معلولان به دل سوزی نیاز ندارند و آثار هنری باید به گونه‌ای باشد که صرفا معلولیت‌های معلولان را به رخ مردم و مسئولان نکشد. ما معلول موفق در جامعه زیاد داریم و یکی از وظایف مهم هنرمند، یافتن این افراد و به رخ کشیدن آن‌ها برای سایر معلولان به عنوان یک سرمشق و انگیزه دهنده است.

نگاه دل سوزانه در عکس‌های معلولان اشتباه است.

اما به باور امین خسروشاهی، عکاس مشهدی حوزه خبر، موضوع معلولان از نگاه عکاسان تاحدی فراموش شده است. او در این نمایشگاه عکس ندارد، اما از نگاه کلیشه‌ای برخی عکاسان در این حوزه انتقاد می‌کند و می‌گوید: در آن بخش‌هایی هم که ما عکاسان به معلولان می‌پردازیم، بیشتر اسیر سوءتفاهم در فهم دنیای معلولان هستیم؛ از این نظر که فکر می‌کنیم هرچه به معلولیت ظاهری معلولان بپردازیم و هر چقدر آن‌ها را در عکس هایمان ناراحت کننده‌تر به تصویر بکشیم، بیشتر به این افراد کمک کرده ایم. درحالی که این نگاه اشتباه است. اگر نگاه مستندگونه و اصلاح طلبانه داریم، نیازی نیست با این رویکرد به موضوع معلولان نگاه کنیم.

او به تبعیضی که ناخودآگاه در نگاه به انواع معلولیت‌ها در دید عکاسان اتفاق می‌افتد، اشاره می‌کند و می‌گوید: نگاه بیشتر عکاسان معطوف به معلولان جسمی حرکتی و مشکلات آن هاست، درحالی که معلولان ذهنی با اینکه با مشکلات عمیق تری روبه رو هستند، مغفول می‌مانند و

آنجایی هم که از آن‌ها استفاده می‌شود، بیشتر با هدف تحت تأثیر قراردادن مخاطب از نظر عاطفی است. این دست کاری احساسی مخاطب و نشان دادن تصاویر ناخوشایند از این افراد، از نظر من خیلی خوشایند نیست.
خسروشاهی می‌افزاید: در کشور‌های توسعه یافته قوانین سختی در عکاسی و انتشار تصاویر معلولان وجود دارد. من نقد را بیشتر متوجه عکاسان و مدیریت این مجموعه‌ها می‌بینم که خیلی به اینکه نتیجه این تصاویر چه خواهد بود و اینکه چنین عکس‌هایی صرفا می‌توانند دل سوزی ایجاد کنند، بدون اینکه آگاهی و راهکار نشان بدهند، توجه نمی‌کنند. نگاه عکاس باید برگرفته از فرهنگ عامیانه مردم باشد و باید بتواند فرهنگی مترقی‌تر را به فرهنگ عمومی تزریق کند، اما آن قدر عکس‌های ناراحت کننده از معلولان به مردم نشان می‌دهیم که حتی دیگر آن دل سوزی هم اتفاق نمی‌افتد. این ورود عکاس به سوژه، اشتباه است.

این عکاس ادامه می‌دهد: نگاه سانتی مانتال به این قشر نه تنها هیچ کمکی به آن‌ها نمی‌کند، بلکه دورادور هم می‌شنوم خود این معلولان حس خوبی از انتشار عکس هایشان ندارند. اساسا دل سوزی کردن کاری اشتباه است. این‌ها انسان‌هایی قوی و قدرتمند هستند، روحیات مثبتی دارند و مانند هر آدم عادی دیگری باید به زندگی آن‌ها نگاه کرد.

اگر قرار است هنرمندی به موضوع معلولان وارد شود، بهتر است رفتار شهروندان عادی نسبت به معلولان را نقد کند. یعنی من ترجیح می‌دهم دوربین را به سمت شهروند سالم بچرخانم، از این نظر که چرا از مسئولان نمی‌خواهند امکانات زندگی عادی معلولان را به عنوان شهروندان عادی فراهم کنند یا چرا به فرزندانشان نمی‌گویند معلولان به دل سوزی نیاز ندارند.