پست های وبلاگ

بایگانی برچسب برای داستان

سرگذشت نخاعي شدن مادرم – قسمت دوم

پرستار دلسوز آی سی یو یکی از خاطرات شیرین دوران بیمارستان مربوط به شبی است که یکی از پرستاران شیفت شب قسمت آی سی یو یک حرکت جالب در جهت روحیه دادن و عوض کردن…

رانندگی-1- خودرو بدون سرنشین

برق خیابان ما قطع است.باوجود خستگی کارروزانه ونیازبه درازکشیدن پس ازهفت ساعت نشستن روی ویلچر(جلوگیری اززخم بستر ورسیدگی به اموری دیگر..)ناچارم توماشین بشینم تابرق بیاد. برق که میره مصیبت داریم.