آرشیو دسته ها برای داستان های آسیب نخاعی

نقطه ی عطف زندگی من : یک گزارش تلویزیونی

یکسال بود از آسیب نخاعی من می گذشت . دیگه این موضوع را پذیرفته بودم که من هم جزو افراد نخاعی این جامعه هستم و باید با شرایطی که دارم خودم را تطبیق دهم .…

خیلی دوست دارم برم بیرون ، اما خیلی سخته !

من که در اثر تصادف دچار آسیب نخاعی شده ام و از ویلچر استفاده می کنم خیلی دوست دارم برم بیرون ، اما باور کنید که خیلی سخته ! … می دونید چرا ؟ چونکه…

خرابکاری

سعید از دوستان خوب من بود . در اثر تصادف دچار ضایعه نخاعی شده بود . بعد از مدتها رفته بودم خونشون ، ببینمش . به پیشنهاد من می خواستیم بریم پارک نزدیک خونشون و…

اولین ماموریت من

به عنوان یک تکنسین اورژانس ، تازه کارم را شروع کرده بودم . دوره های تئوری و عملی مربوطه را گذرانده و آماده خدمت بودم . اولین ماموریتم بود . مرکز تلفن اورژانس ، محل…

نگاه به زنبورها !

همیشه رفتن به بیرون از منزل برای من با دغدغه همراه بود . چرا ؟ خوب معلومه . دلیل اصلی اون مناسب سازی نشدن خیلی از پیاده روها و اماکن عمومی و ... بالاخره چه…