خاطرات افراد آسیب نخاعی

پرستار دلسوز آی سی یو یکی از خاطرات شیرین دوران بیمارستان مربوط به شبی است که یکی از پرستاران...

هرگز دو انسان قطع نخاعی را نمی یابید، که مشکلات شان دقیقا عین هم باشد. ولی بیشتر مشکلات جسمی...

سال ۱۳۸۳ به بیماری سرطان حنجره پدرم پی بردیم و با انجام عمل جراحی ،  حنجره  او برداشته شد ...

به اصرار یکی از دوستان نخاعی  خودم  تصمیم گرفتم خاطره نخاعی شدن خودم را برای شما تعریف کنم  ....

من بچه خیلی شلوغ و بازیگوشی بودم و دقیقه ای آرام و قرار نداشتم تا اینکه سیزده ساله شدم....

همیشه و همه جا صحبت از اشتغال، درمان، مسکن و نیازهای دیگۀ معلولین بوده ، اما ندیدیم راجع به...

سوار که شدم از آقای راننده تقاضا کردم واکرم را در صندوق عقب بگذارد. به راه که افتادیم راننده...

من از همسایه خودمان که یک جانباز بود ، می خواهم برای شما مطلبی را بیان کنم. ما در...