۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

شیوه هایی علاقمندی افراد آسیب نخاعی به ورزش

شیوه هایی علاقمندی افراد آسیب نخاعی به ورزش

مهدی اسکندری
وحید بحرینی
معصومه حاجیانی
طیبه حیدری
الهام فرید

مقدمه

ورزش در مراکز ضایعات نخاعی ، معمولا” بخش مهمی از برنامه های توانبخشی بیماران را تشکیل می دهد. به همین علت بسیاری از افراد مبتلابه آسیب نخاعی باید در پی  شناسائی علاقه مندی خود نسبت به رشته های ورزشی مختلف باشند، تا بتوانند به وسیله آن انگیزه و سلامتی خود را افزایش دهند. ممکن است موضوع ورزش معلولین از نظر افراد عادی از جذابیت کمتری برخوردار باشد، به همین دلیل این افراد بیشتر به دنبال ورزشهائی هستند که بتوانند با غیر معلولین رقابت نمایند.

همه افراد یک جامعه نیزبه ورزش کردن علاقمند نیستند به طوری که خیلی ها ار تماشای بازی لذت می برند و یا بعضی ها نیزعلاقمند به فعالیت های تفریحی درفضاهای باز از جمله باغبانی و گلگاری هستند.

بهرحال کسانی که به ورزش و تفریح علاقه بسیار زیادی داشته باشند ،تحت هر شرایطی به این فعالیت ها خواهند پرداخت.

 

ورزش و توانبخشی

این اندیشه که “ورزش باید بخش مهمی از برنامه های بازپروری معلولین ضایعه نخاعی باشد” ،اولین بار در سال ۱۹۴۴ به فکر شخصی بنام “دکترارودیک گاتمن”(Dr Ludwing Guttman )رسید.

او که به تازگی کارش را در مرکز ضایعات نخاعی بیمارستان استوک مندویل انگلستان آغاز کرده بود، متوجه شد که یکسری از ورزشهای خاص همراه با فیزیوتراپی و سایر برنامه های توانبخشی و جسمی اهمیت فوق العاده زیادی برای معلولین می تواند داشته باشند.

همچنین پی برد که تاثیر روحی و روانی ورزش های رقابتی نیز از ارزش بسیار زیادی برخوردار است. اولین ورزشی که افراد دارای آسیب نخاعی در استوک مندویل بازی کردند،ورزشی بنام “ویلچر پولو “(wheelchairpolo)بود که بعدها جای خود را به بسکتبال با ویلچر داد.

این ورزش در طول سالیان متمادی اهمیت وارزش خود را به اثبات رساند. به طوری که امروزه به یکی از محبوبترین و موثرترین رقابت ها میان ورزشکاران معلول مرد و زن تبدیل شده است.

در سال ۱۹۸۴ دکتر گاتمن به فکر تاسیس سازمان ورزش معلولان افتاد. در آن سال در بیمارستان استوک مندویل مسابقه ای برگزار شد که ۲۶ ورزشکار در آن شرکت کردند. بعدها این سری رقابت ها به یک مسابقات سالانه تبدیل شد و در سال ۱۹۵۲ شکل بین المللی به خود گرفت.

ورزش های با ویلچر : ورزش های با ویلچر با گذشت سالها بطور چشمگیری توسعه یافته اند و منجر به ایجاد سازمانهای ورزشی ملی و بین المللی زیادی گردیده اند . بنیاد خیریه ای معرو ف به “صندوق خیریه ورزش معلولین “جهت برگزاری اولین مسابقات استوک مندویل کمک مالی نمود. این سازمان به مرور زمان تحولات بسیاری کرد، تا جائی که امروزه با عنوان” بنیاد ورزشهای با ویلچر انگلستان” شناخته شده است. BWSFBWSF یکی از مهمترین سازمانهای کشور انگلستان در زمینه ورزشهای با ویلچر می باشد که در سال ۱۹۷۲ تاسیس شده است و بیش از ۲۷ انجمن مربوط به ورزشهای مختلف تحت پوشش آن قرار دارند.

این سازمان از طریق واحدهای ذیربط برای افرادی که به  تازگی نخاعی شده اند ، فرصتهای ورزشی مهیا می کند. همچنین کار سازماندهی مسابقات قهرمانی را در سطح ملی برای انجمن های ورزشی مختلف بعهده دارد. BWSF در واقع میزبان مسابقات بین المللی با ویلچر است.

امروزه زمینه های ورزشی ایجاد شده توسط BWSF بسیار عالی است و این موضوع به علل زیر به وجود آمده است: ایجاد زیر بنای بهتر رقابت و مسابقه، تبلیغات بهتر، تکنیک های آموزشی بهتر و کمیت و ارتقای کیفیت تجهیزات مورد استفاده افراد معلول.

مارک کلینگلد(mark kleingled) که ازافرادمبتلابه آسیب نخاعی است می گوید: “هنگامی که جوانتر بودم در فعالیتهای ورزشی بسیارزیادی شرکت داشتم.

بمدت ۳ سال عضو تیم فوتبال مدرسه آلنیز(Alleyns) بودم. در رشته ورزشی تنیس رده زیر ۱۸ سال همیشه در رتبه های اول قرار داشتم. بعد از شکسته شدن مهره کمری ام در سن ۱۸ سالگی ، اولین کاری که می خواستم بعد از ترخیص از بیمارستان انجام دهم ،پرداختن به یک رشته ورزشی بود.

گاهی اوقات برای ایجاد انگیزه مجدد در اشخاص باید مدت زمانی سپری شود. معمولا” اولویتهای اصلی بعد از ترخیص از بیمارستان خانه داری، تحصیلات و اشتغال هستند و اغلب ورزش در پائین لیست اولویتها ی این افراد قرار می گیرد.

نقطه عطف زندگی من چند سال بعد آغاز شد و آن وقتی بود که فیلمی از مسابقه تنیس با ویلچر را می دیدم که در آن ۲ تنیس باز آمریکائی بنام های بریدپارکز(Brad Parks) و رندی اسنو(Randy Snow) که از نوآوران بازی تنیس با ویلچر هستند،نمایش جالبی را از خود به نمایش گذاشته بودند  و از آن لحظه به بعد من سریعا” در مسیر بازی تنیس با ویلچر قرار گرفته و پیشرفت کردم.

بهر حال به عنوان یک نصحیت عرض می کنم که: “انتظار نداشته باشید که همه چیز را دو دستی تقدیمتان کنند”. بعضی چیزها را باید بخواهید و یا حتی برای آنها بجنگید. اگر محل تفریحات شما متناسب با نیازهای شما نیست وظیفه شما است که از مسئولین نیازهای خود را بخواهید مثلا” برای شما یک رمپ قرار دهند. نزدیک استخر شنا بالابر قرار دهند وتغییرات مناسبی را در ایجاد کنند. در واقع آنها نمی دانند که شما به چه چیزهایی نیاز دارید. بنابراین شما باید به آنها بگوئید . “پارالمپیک بین المللی : در ۲۸ جولای سال ۱۹۴۸یعنی همزمان با مراسم افتتاحیه المپیک ۱۹۴۸ لندن، بازیهای استوک مندویل پایه گذاری ودرواقع اولین رقابت ورزشکاران با ویلچر آغاز گردید.

در سال ۱۹۵۲، افسران بازنشسته هلندی نیز به این حرکت پیوسته و کمیته بین المللی مسابقات استوک مندویل را تشکیل دادند. در سال ۱۹۶۰ با حمایت فدراسیون جهانی بازنشستگان یک گروه بین المللی بمنظور مطالعه مشکلات ورزش معلولان شکل گرفت و حاصل فعالیت آنها بعد از ۴ سال یعنی در سال ۱۹۶۴ منتج به ایجاد فدراسیون بین المللی ورزش معلولان بنام ISOD گردید.

(Intematimal sport organization for the Disabler) ISOD فرصتهایی را برای آن دسته از ورزشکارانی که نمی توانستند به هردلیلی به ISMGF بپیوندند ،فراهم نمود.

این افراد شامل نابینایان، افراد قطع عضوی ، فلج های مغزی و پاراپلژیها بودند. در آغاز، ۱۶ کشور به ISOD ملحق شدند و این سازمان در این راستا تلاش بسیاری کرد تا اینکه نابینایان و افراد قطع عضوی در مسابقات پارالمپیک ۱۹۷۶ تورنتو و افراد مبتلا به فلج مغزی نیز در مسابقات ۱۹۸۰ آرنهم شرکت نمودند.

بطور کلی برای اولین بار نمونه بازیهای المپیک برای معلولان در سال ۱۹۶۰ در رم برگزار گردید. بطوری که این مسابقات فقط خاص معلولان جسمی ناشی از ضایعه طناب نخاعی بود.

پنجمین مسابقات بین المللی که در آن افراد نابینا و قطع عضوها نیز شرکت داشتند ،به سال ۱۹۷۶ در تورنتو انجام و در سال ۱۹۸۰ در آرنهم هلند ورزشکاران مبتلا به فلج مغزی نیز به این مسابقات پیوستند.

چهار سازمان بین المللی در سال المپیک جهت هماهنگی مسابقات مذاکراتی بعمل آوردند که در نهایت منتج به تشکیل کمیته بین المللی هماهنگی ورزش معلولان در جهان ( ICC ) شد. International co-ordinatig com mittee fo soportis the pisabled in the hlorldاین کمیته نیز در سال ۱۹۸۹ جای خود را به کمیته بین المللی پارالمپیک داد.

سازمانهای پشتیبانی ورزش افراد نخاعی : در سال ۱۹۸۴ قهرمان اسکی آزاد انگلیس و اروپا یعنی مایک نمسواری (Mike Nemesvary ) در جریان مسابقه ترامپولینینگ ( Trampolining ) مجروح شد.

مایک پس از بهبودی با همکاری دوستانش یک انجمن خیریه تشکیل دادند تا بمنظور ایجاد انگیزه ، تقویت روحیه و حفظ استقلال افراد از طریق ورزش و فعالیتهای تفریحی به مردم کمک نمایند.

این انجمن به منظور توسعه ورزش اسکی میان افراد آسیب نخاعی، طراحی اسکی های مخصوص برای آنان ، فراهم نمودن امکانات مورد نیاز جهت آموزش افراد در شیب های خشک، و برگزاری دوره های چند هفته ای در تفرج گاههای کوهستان آلپ ،تلاش های بسیار زیادی را انجام داد.

این انجمن به همراه “کالورت تراست”(calvert Trust) که یک مرکز آمورشی تفریحی خارج از شهراست، افراد مبتلا به ضایعه نخاعی را با ورزشهایی چون اسب سواری، قایق سواری، کوهنوردی و جهت یابی آشنا می نماید.

ورزش های معمول جامعه: بعضی از ورزش ها مخصوص معلولانی هستند که منحصرا” از ویلچر استفاده می کنند. مثل تنیس با ویلچر، بسکتبال با ویلچر و غیره . با این وجود، ورزش های زیادی نیز وجود دارند که افراد معلول می توانند هم سطح ( یا تقریبا” هم سطح ) افراد سالم به آنها بپردازند.

اما اختلاف اصلی در تفاوت اجتماعی است. در ورزش های با ویلچر افراد تمایل دارند با افراد معلول دیگر رقابت و رویارویی نمایند. در حالی که اکثر شرکت کنندگان در ورزشهای معمولی را افراد سالم تشکیل می دهند. بنابراین بسته به سلیقه و دیدگاه افراد می تواند جنبه های مثبت و منفی داشته باشد.

در این میان ورزش هایی وجود دارد که افراد معلول می توانند همراه افراد سالم در آنها شرکت کنند. از جمله این ورزشها می توان به تنیس با ویلچر اسنوکر، دریا نوردی و حتی مسابقاتی مثل ماراتون (ماراتون لندن) اشاره نمود.

مالئن بوئن : ( Melanie Bowen ) که در ناحیه T4,T5,T6 ضایعه کامل دارد چنین می گوید: “من به شرکت در مسابقات واحد نخاعی ترغیب شده بودم. از نظر بیمارستان اگر من ورزش نمی کردم، می پوسیدم و می مردم.

به همین دلیل پیوسته تشویق می شدم که حتما” به یک رشته ورزشی مثل تنیس روی میز، بسکتبال، تیراندازی با کمان ،پرتاب وزنه و ….. بپردازم.

با خود فکر می کردم که ورزش اجباری، وحشتناک است. من که قبل از تصادفم از ورزش متنفر بودم. وحتی وقتی که دوتا پا داشتم هیچگاه ورزش نمی کردم، چگونه می توانستم حالا با ویلچر اینکار را بکنم؟ به همین دلیل من همه چیز را امتحان کرده بودم غیر از ورزش.

بدترازهمه این بود که در واحد نخاعی عده ای در حال ورزش مرا محاصره کرده بودند. زندگی در یک واحد نخاعی حول ورزش می چرخد.

بنابراین فضای آن مرا دائما” منزجر می ساخت . در حال حاضر من به رشته تیراندازی با تفنگ می پردازم. این ورزش برای من جذابیت زیادی دارد ،زیرا باعث می شود من فکرم را متمرکز کنم. با وجود اینکه این ورزش تیمی نیست ولی ورزشی منظم و دقیق و یک تلاش فردی است.

باشگاه من ، باشگاه تخصصی تیراندازی با تفنگ است و به معلولیت افراد هم هیچ ربطی ندارد و من می توانم با سایر افراد سالم در یک سطح رقابت کنم. مخصوصا” با مردان! اما قبل از آن تصور نمی کردم که بتوانم در چنین ورزشی شرکت داشته باشم.

۱۴ سال طول کشید تا سرگرمی و تفریحی پیدا کنم که در آن ناتوانی ام مانعی برای من ایجاد نمی کند و ازطرفی هیچ مزیت خاصی هم برایم ندارد. اگر شما ورزش را دوست ندارید یا از آن متنفرید ،هیچوقت از روی اجبار به آن بپردازید . ممکن است خیلی ها به شما بگویند ورزش تنها راه حل است که البته این حرف مهمل است و شما باید به خانه بروید و به زندگی ادامه داده و آنچه که دلتان می خواهد، انجام دهید. “علاوه بر ورزش چیزهای زیاد دیگری هم وجود دارد. ورزش کردن از روی اجبار بیشتر از این که مفید باشد مضر است، زیرا اگر شما اهل ورزش نباشید، احساس شکست خواهید کرد. سعی کنید مثبت باشید و فقط کارهایی را انجام دهید که به شما احساس نشاط بدهد. من با تیراندازی تفنگ این احساس را بدست می آورم. فکر داشتن یک اسلحه خوشحالم می کند و دلم می خواهد به آنهایی که سالهای قبل می خواستند من را وادار به ورزش کنند ،تیراندازی کنم.

پیشگیری بهتر از درمان

پیشگیری بهتر از درمان است این جمله را بارهای بار شنیده‌ایم اما ، عملا چقدر به این مهم توجه داریم. امروز زندگی ماشینی و نپرداختن به فعالیت بدنی مشکلات فراوانی را برای جامعه ایجاد کرده است.

دیابت، مشکلات قلبی و عروقی، ناهنجاری‌های حرکتی و… از جمله عوارض ورزش نکردن است.

در حالی که می‌توان با پرداختن به ورزش از این بیماری‌ها پیشگیری کرد، چه دلایلی وجود دارد که ما ایرانی‌ها علاقه‌ی چندانی به ورزش کردن نداریم.

نتایج یک تحقیق نشان داد که ایرانی‌ها ‌٢۴ هزار و ‌۴۴٢ میلیارد تومان برای درمان بیماری‌های خود هزینه می‌کنند در حالی که تنها ‌۶۵ میلیارد تومان به ورزش اختصاص می‌دهند.

عسگریان و جعفری هزینه‌های ورزشی و درمانی خانوار ایرانی را با هم مقایسه کرده‌اند. یکی از شاخص‌های مهم موفقیت و توسعه یافتگی یک کشور، داشتن جامعه‌ای سالم است.

امروزه به دلیل افزایش آگاهی مردم از بهداشت و سلامتی و کوتاه شدن زمان کار در بیشتر کشورهای توسعه یافته، ورزش اهمیت بیشتری پیدا کرده است و به عنوان یکی از مهمترین عوامل افزایش سلامتی و کاهش هزینه‌های درمان، موجب توسعه برنامه‌های ملی و افزایش نسبت جمعیت و نیروی کار شده که فرد و دولت از آن بهره می‌برند.

دولت استرالیا به دلیل مشارکت تنها ‌١٠ درصد از جامعه بزرگسالان این کشور در تمرین‌های ملایم و اثربخش، سالانه ‌۶٠٠ میلیون دلار از بودجه بهداشت و درمان کشور را ذخیره می‌کند. در کشور نیوزیلند نیز به دلیل مشارکت ‌١۵ تا ‌٢٢ درصد از بزرگسالان در برنامه‌های فعالیت جسمانی، سالانه ‌١۶٣ میلیون دلار از هزینه‌های درمانی این کشور کاسته می‌شود. از سوی دیگر افزایش سلامتی روحی و جسمی افراد در نتیجه ورزش، موجب کاهش غیبت، افزایش عملکرد و بهره‌وری کارکنان شده که این امر خود بر اقتصاد کشور تاثیر مثبت می‌گذارد.

تحقیقات حاکی است کارکنانی که در برنامه‌های ورزشی شرکت می‌کنند، ‌٢٠ تا ‌۵٠ درصد کمتر از سایرین، از محل کار خود غیبت می‌کنند.

دولت کانادا هم با بررسی افزایش ‌٢۵ درصدی شرکت کارکنان در فعالیت‌های جسمانی، میزان تاثیر عملکرد کارکنان را در اقتصاد کشور ‌٢۵/٠ تا ‌۵/١ درصد افزایش اعلام کرده است. کانادا تحقیقات گسترده‌ای را بر ارزیابی تاثیرات غیر مستقیم ورزش نیز انجام داده است.

بر اساس مدارک موجود کلیه هزینه‌های درمانی مستقیم مانند هزینه‌های دارو، پزشک، بیمارستان و آزمایش در سال ‌١٩٩٣ معادل ‌۴۴ میلیارد دلار برآورده شده است، که چنانچه هزینه‌های درمانی غیر مستقیم مانند ناتوانی‌هایی که در کوتاه مدت یا طولانی مدت عارض می‌شود، به آن اضافه شود، این مبلغ، افزون بر ‌١٢٩ میلیارد دلار شده که حدود ‌٢١ درصد GDP است نتایج بدست آمده حاکی است هزینه‌های ورزشی خانوار ایرانی در سال ‌١٣٨٠ معادل ‌۶۵١ میلیارد ریال است که تنها ‌١٧/٠ درصد کل هزینه خانوار و ‌٠٩/٠ درصد GDP کشور را به خود اختصاص می‌دهد. بیشترین هزینه فراگیری ورزش‌های مختلف (‌١٣/١۴ درصد است.

سرانه‌ی ورزش هر خانوار و فرد ایرانی در سال ‌١٣٨٠ به ترتیب برابر با ‌۴۴٧٩٣ ریال و ‌١٠٠٢٩ ریال برآورد شد. این در حالی است که هزینه‌های درمانی خانوار در سال مزبور ‌٢۴۴٢٨ میلیارد ریال بوده که ‌۵٢/٧ درصد از کل هزینه خانوار و ‌٣٠/٣ درصد GDP کشور را تشکیل می‌دهد و حدود ‌۵/٣٧ برابر هزینه‌های ورزشی خانوار است. بیشترین هزینه‌های درمانی خانوار به ترتیب مربوط به سایر هزینه‌های بهداشتی و درمانی (١٢/٣۴ درصد)، هزینه خدمات پزشکی (‌۴٨/٣٠ درصد) و هزینه‌های بیمه‌های درمانی (٣۵/١٧ درصد) است.

سرانه درمانی هر خانوار و فرد ایرانی در این سال به ترتیب ‌١۶٨٠٨٢١ و ‌٣٩۵٠٠۶ ریال است. همچنین ارتباط معناداری بین کاهش هزینه‌های ورزشی با افزایش هزینه‌های درمانی خانوار مشاهده شد.

از آنجا که میزان هزینه‌های ورزشی خانوار با میزان رواج ورزش در هر کشوری متناسب است و هر شرکت کننده یک خریدار محسوب می‌شود، بنابراین میزان هزینه‌های ورزشی خانوار با مشارکت مردم در ورزش ارتباط مستقیم دارد. به عنوان مثال میزان هزینه ورزشی خانوار استرالیایی، انگلیسی و اسکاتلندی در سال ‌١٩٩۵ به ترتیب ‌۶/١، ‌٢۴/٢ و ‌٧۵/٢ درصد کل هزینه خانوار این کشورها گزارش شده است. طبق مطالعات صورت گرفته، میزان مشارکت ورزشی در کشورهای توسعه یافته بیش از ‌۶٠ درصد است. به عنوان مثال در برخی از کشورها مانند آلمان، فرانسه، سوئیس و کانادا به ترتیب بیش از ‌۶٩، ‌٩/٧٣، ‌٧۴ و ‌٧٨ درصد جمعیت بالای ‌١۵ سال در فعالیت‌های ورزشی شرکت می‌کنند.

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد مشارکت مردم در ورزش و در نهایت میزان هزینه‌های ورزشی خانوار با میانگین درآمد یک کشور همخوانی دارد. به عنوان مثال کشورهایی که دارای درآمد متوسط به بالا هستند دارای سرانه ورزشی ‌١٠٠ تا ‌٣٠٠ دلار هستند. این در حالی است که در ایران تنها ‌٧/٣١ درصد جمعیت بالای شش سال در فعالیت‌های ورزشی مشارکت دارند و این امر موجب کاهش هزینه‌های ورزشی و به تبع آن افزایش هزینه‌های درمانی خانوار شده تا جایی که هزینه‌های درمانی ‌۵/٣٧ برابر هزینه‌های ورزشی است. هزینه‌های درمانی خانوار کشور ‌٣٠/٣ درصد GDP را به خود اختصاص می‌دهند و چنانچه هزینه‌های درمانی غیر مستقیم مانند ناتوانی‌هایی که در کوتاه مدت یا طولانی مدت عارض می‌شود و به نیروی کار کشور، عملکرد و بهره‌وری آنان و در کل به اقتصاد مملکت ضرر می‌رساند، به آن اضافه گردد، این میزان بسیار بیشتر و خطرات آن ملموس‌تر می‌گردد.

 

آنچه معلولین نخاعی باید درباره ورزش بدانند.

معلولین نخاعی می‌توانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارت‌های تازه بپردازند. بیشتر افرادی که از دوران کودکی به فعالیت و ورزش عادت می‌کنند ، در سنین بزرگسالی نیز ، به ‌رغم مشغله و نوع کار خود ، زمانی را به ورزش اختصاص خواهند داد . ورزش‌های همراه با بازی ، بهترین روش برای تبدیل کردن تمرین‌های بدنی به کاری مفرح است…

پرداختن به ورزش می‌تواند آمادگی جسمانی معلولین نخاعی را افزایش دهد. کسب مهارت و موفقیت اعتماد به نفس آنها را افزایش می‌دهد و به آنها می‌آموزد که چگونه محرک‌های آنی را در خود کنترل کنند که این توانایی نه‌تنها در ورزش که در مناسبات اجتماعی نیز مفید خواهد بود و به یافتن دوستان تازه کمک می‌کند.

در کشف علایق و شیوه صحیح زندگی به معلولین نخاعی کمک می‌کند. به فرد می‌آموزد که قوانین را رعایت کرده و منصفانه عمل کند. کنار آمدن با پیروزی و شکست را به او می‌آموزد. یک نکته مهم دیگر اینکه چاقی مفرط در سراسر جهان به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و اگر معلولین نخاعی از سنین کمتر به کشف لذت ورزش و بازی‌های ورزشی پی ببرند و کمتر به انجام بازی‌های کم‌تحرک یا بی‌تحرک بپردازند ، در آینده نیز سالم و تندرست خواهند بود.

 

سن شروع ورزش

کارشناسان ورزش و روان‌شناسی توصیه می‌کنند که کودکان تا قبل از رسیدن به سن ۸ تا ۱۰ سالگی نباید در ورزش‌های رقابتی سازمان یافته که در آن امتیاز محاسبه می‌شود و به خصوص بزرگسالان در اجرای آن نقش دارند، شرکت کنند زیرا اگر کودکان قبل از رسیدن به سنی که از نظر احساسی و فیزیکی آماده شده باشند به ورزش‌های رقابتی بپردازند، احتمال اینکه فشار روانی دوران تمرین و زمان مسابقه و همچنین یأس ناشی از باخت تاثیرات ناگواری بر آنان بگذارد، بسیار زیاد است و می‌تواند به کنار گذاشتن دایمی ‌ورزش منتهی شود.

زیر ۸ سال

باید در بازی، کشف و یادگیری مهارت‌هایی که از طریق پرتاب کردن و گرفتن، ضربه زدن به توپ، بالا و پایین پریدن، دویدن و شنا کردن حاصل می‌شود، کاملا آزادانه رفتار کنند و این مهارت‌ها را به شادی‌بخش‌ترین روش بیاموزند. واضح است که آموختن این موارد به آنها کمک می‌کند تا با اعتماد به نفس بیشتر وارد مرحله بعد شوند. والدین می‌توانند نقش مهمی‌ در بازی با کودکان ایفا کنند. به یاد داشته باشید که کودکان قبل از اینکه مفاهیم برد و باخت را بیاموزند، به تمرین فراوان احتیاج دارند.

۸ تا ۱۰ سال

کودکان ۸ تا ۱۰ ساله ، بسته به میزان رشد خود می‌توانند در مسابقات سازمان‌یافته شرکت کنند مانند مسابقات داخلی در مدارس. آنها هنوز برای توسعه مهارت‌های خود به کمک نیاز دارند و باید کنار آمدن با ناامیدی و شکست را بیاموزند. کودکان معلولی که بیشتر اوقات بازنده هستند بیش از دیگران مستعد کنار گذاشتن ورزش هستند. والدین و اولیای مدرسه باید مراقب باشند که با فراهم آوردن زمینه مناسب مثلا شرکت دادن این کودکان معلول در مسابقه‌ای که در آن بیشترین توانایی را دارد موجبات برنده شدن و دلگرمی‌ او را فراهم نمایند. این سنین، بهترین زمان برای پرداختن به ورزش‌های مختلف و انتخاب ورزش مورد علاقه از میان آنهاست.

۱۰ تا ۱۲ سال

کودکان و نوجوانان معلول می‌توانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارت‌های تازه بپردازند. بعضی از کودکان در این گروه سنی استعداد و علاقه خاصی به یک ورزش به خصوص نشان می‌دهند و می‌توانند با داشتن مربی در این زمینه بسیار پیشرفت نمایند. یک مهارت بسیار مهم در این سنین ، آموختن رفتار صحیح در زمان بازی، بردن و باختن است. پرداختن به ورزش در این سنین می‌تواند شامل سفرهایی با تیم ورزشی و فرصت‌هایی برای رهبری گروه هم باشد. نکته مهم در اینجاست که نباید نوجوان را بیش از حدود آمادگی و توانایی جسمی‌روحی او به انجام کاری وادار کرد. نوجوانانی که به هر دلیل علاقه‌ای به شرکت در ورزش‌های رقابتی تیمی ‌ندارند، می‌توانند با راهنمایی مربیان و والدین خود به ورزش‌هایی چون اسکیت، سوارکاری، دوچرخه‌سواری و مانند اینها بپردازند.

 

واقعیاتی درباره ورزش

دوست دارید سر کار تند و تیز تر شوید؟ وقتی به خانه می آیید کمتر احساس خستگی کنید؟ بتوانید ساعاتی را به آسودگی کنار همسرتان بگذرانید؟ اگر پاسخ شما به این سؤالات مثبت است، ورزش چاره کارتان است! فعال بودن از نظر جسمی فواید و مزایای بسیار زیادی برای شما دارد. اگر به دنبال انگیزه ای برای شروع یک برنامه ورزشی هستید یا می خواهید تمرینات خود را به صورت منظم از سر بگیرید .

 

۱۰ نکته در مورد ورزش برای بالا بردن انگیزه و علاقه مندی به ورزش

۱٫ ورزش قوای مغزی را تقویت می کند.

دیوید اَتکینسون، مربی حرفه ای بدنسازی اعتقاد دارد که ورزش نه تنها باعث تقویت بنیه و جسم شما می شود، بلکه به عملکرد مغزتان هم کمک می کند. “ورزش سطح انرژی بدن را بالا برده و همچنین میزان سروتونین موجود در مغز را که باعث افزایش کارکرد آن می شود را نیز افزایش می دهد.

آشکار است که کسانی که فعالیت بدنی بالایی دارند یا ورزش می کنند، کارایی بسیار بالاتری در محل کار دارند. شرکت ها و کمپانی هایی که ساعات اتلاف وقت و مرخصی های استعلاجی کارکنانشان کمتر باشد، نه تنها هزینه های بهداشتی و درمانی کمتری متقبل می شوند، بلکه درکل پیشرفت بیشتری نیز در کار خواهند داشت.”

۲٫جنبش و تکاپو، استرس را از بین می برد .

به همان اندازه که فکر و خیال ورزش کردن ممکن است باعث ایجاد استرس در شما شود، وقتی کار تمریناتتان را شروع کردید، در کلیه جنبه های زندگی با استرس بسیار کمتری مواجه خواهید شد.

سدریک بریانت روانشناس ورزشی عقیده دارد، “ورزش واکنش تمدد اعصاب در بدن ایجاد خواهد کرد و به نوعی حواس افراد را از آشفتگی ها و فشارهای روحی روانی به طرز مثبتی پرت میکند.” او همچنین می گوید ورزش خلق و خو را بهتر کرده و از بروز افسردگی جلوگیری می کند. شما تنها کسی نیستید که می تواند از خوشبختی و فقدان استرس در زندگی لذت ببرد. هرچه استرستان کمتر باشد، تند مزاجی و زود رنجیتان نیز کمتر خواهد شد و این مسئله باعث تقویت رابطه تان با همسر، فرزندان و دوستانتان خواهد شد.

۳٫ ورزش به شما انرژی می دهد.

ممکن است تعجب کنید که چطور ۳۰ دقیقه در روز ورزش کردن می تواند کل روزتان را تغییر دهد. وقتی طی ورزش، اندورفین به جریان خونتان وارد می شود، بقیه روز احساس انرژی بیشتر خواهید داشت و وقتی قدرت و استقامت بدنیتان را تقویت کردید، انجام کارهای روزانه مثل حمل خریدهای خانه یا بالا رفتن از پله ها برایتان ساده تر خواهد شد  و این مسئله باعث می شود درطول روز بسیار پرانرژی تر باشید.

یکی از مهمترین بهانه های افراد که به مشاوران ورزشی مراجعه می کنند این است که برای ورزش کردن خسته هستند. متخصصین عقیده دارند با اینکه ورزش در ابتدای کار ممکن است خستگی شما را بیشتر کند، اما این وضع خیلی دوام نمی آورد. احساس خستگی جسمی که بعد از ورزش کردن دارید مثل خستگی های عادی روزمره نیست. بعلاوه وقتی بدنتان به ورزش عادت کرد، میزان انرژیتان روز به روز بیشتر خواهد شد.

۴٫ پیدا کردن کمی وقت برای ورزش چندان هم دشوار نیست.
اَتکینسون اعتقاد دارد که کلید کار این است که از زمانتان بهتر و عاقلانه تر بهره گیرید. باید با یک تیر دو نشان بزنید. فرزندانتان را به پارک ببرید یا با آنها به دوچرخه سواری بروید. با اینکار نه تنها کمی فعالیت بدنی انجام داده اید بلکه از بودن کنار خانواده هم لذت برده اید.

با بچه ها به شنا بروید. حتی قایم باشک بازی با آنها هم نوعی فعالیت فیزیکی به شمار می رود و بهتر از هیچی است. با همکارانتان قرار پیاده روی و بیلیارد بگذارید. این فکر را از ذهنتان دور کنید که برای ورزش کردن حتماً باید به باشگاه بروید و روزی یک ساعت در آنجا مشغول به تمرین شوید.

با اضافه کردن کمی فعالیت بدنی به کارهای روزانه تان به همان میزان به سلامت جسمتان کمک خواهید کرد. اتکینسون می گوید، “همه باید حداقل ۲۰ دقیقه در روز فعالیت جسمانی در حد ورزش داشته باشند. گاهی اوقات ۱۰ دقیقه طناب زدن از ۲۰ دقیقه پیاده روی یا دو بهتر است.

جاروبرقی کشیدن خانه در صبح، بردن بچه ها به پارک در بعد از ظهر و کمی پیاده روی با همسرتان هنگام شب می تواند روزی بسیار فعال را برایتان بسازد. دستورالعمل های جدید عنوان میکند که برای کاهش وزن و حفظ آن، باید حداقل روزی ۶۰ دقیقه ورزش کنید، اما برای حفظ سلامتی و استفاده از فواید ورزش در مقابله با بیماری ها، روزی نیم ساعت هم کفایت می کند.

۵٫ ورزش به ایجاد رابطه ها کمک می کند.

مطمئناً ورزش کردن به همراه کسی دیگر، همسر، خواهر یا برادر، یا یک دوست، در تقویت رابطه تان با او بسیار مثمرثمر خواهد بود. علاوه بر این متخصصین عقیده دارند که ورزش اگر به صورت جمعی یا دونفره انجام شود، لذت بخش تر می شود. به همین خاطر برنامه ای بریزید که هر شب بعد از شام با همسرتان به پیاده روی بروید.

با خواهر یا برادرتان یا دوستتان هم برنامه تنیس بگذارید یا با هم به باشگاه ایروبیک بروید. کسانی که برای ورزش کردن خود یک همراه دارند، نسبت به کسانی که تنهایی ورزش می کنند، در ادامه تمرینات خود پایدارتر هستند و بیشتر به اهدافشان دست پیدا می کنند.

۶٫ ورزش از بروز بیماری ها جلوگیری می کند.
تحقیقات نشان داده است که ورزش می تواند بروز بیماری های قلبی، سکته، فشارخون بالا، کلسترول بالا، دیابت نوع دو، پوکی استخوان، ورم مفاصل، و از دست رفتن حجم عضلانی را کندتر کرده یا از آن جلوگیری کند.

ورزش همچنین پیر شدن را هم آسانتر می کند. سدریک بریانت عقیده دارد، “از آنجا که ورزش باعث تقویت عضلات و مفاصل می شود، از بسیاری از دردهای دوران میانسالی که به خاطر عدم فعالیت فیزیکی ایجاد می شود، می کاهد. ورزش همچنین باعث تقیت سیستم دفاعی بدن نیز می شود و به همین دلیل کمتر به سرماخوردگی یا آنفولانزا مبتلا خواهید شد. بریانت می گوید، “هیچ نوع بیماری خاصی وجود ندارد که ورزش کردن روی آن تاثیر مثبت نداشته باشد.”

۷٫ فیتنس قلبتان را تقویت می کند.

بریانت عقیده دارد ورزش نه تنها با بیماری ها مقابله می کند، بلکه قلبتان را هم تقویت می کند. و این مسئله باعث می شود ورزش کردن یا سایر فعالیت های فیزیکی روزانه ، برایتان ساده تر شود. او می گوید، “قلب شما و سیستم قلبی-عروقیتان، با ورزش بسیار کارآمدتر عمل خواهند کرد و قلبتان پلاک های کمتری خواهد ساخت. و وقتی قلب قدرت بیشتری پیدا کرد، برای ایجاد همان مقدار نیرو، لازم نیست آنقدر تند بتپد. فقط پس از چند روز از شروع تمریناتتان، بدن خود را با این محرکات جدید هماهنگ می کند و ورزش برایتان ساده تر خواهد شد و خستگی کمتری احساس خواهید کرد. تنفستان نیز حین ورزش بهتر می شود.

۸ . ورزش اجازه می دهد بیشتر بخورید.

هر چه عضلات بدنتان بیشتر باشد، میزان سوخت و ساز بدنتان حین استراحت بیشتر خواهد شد و وقتی هم که ورزش می کنید کالری بیشتری می سوزانید. اینها به این معناست که وقتی به طور منظم ورزش می کنید می توانید هر از گاهی از شیرینی جات یا شکلات هایی که دوست دارید، نه دزدکی، بخورید. وقتی مداوم ورزش کنید باعث نمی شود که با خوردن یک شیرینی ۱۰ قدم به عقب برگردید.

۹٫ ورزش کارائیتان را بالا می برد.

بعد از چند هفته ورزش منظم، ممکن است لباستان طور دیگری در تنتان بایستد و احساس کنید که شکل ماهیچه هایتان متفاوت شده اند. ورزش مداوم عضلات و ماهیچه هایتان را تقویت می کند، انعطاف پذیریتان را بیشتر می کند، و کارایی کلیتان را هم ارتقاء می دهید. بریانت در این زمینه می گوید، “عضلاتتان خیلی کارآمدتر کار میکنند و استقامتتان بالاتر خواهد رفت. همچنین زمان واکنش و توازن بدنتان هم تقویت خواهد شد.”

۱۰ . کاهش وزن مهمترین هدف نیست.

یکی از مهمترین دلایل ورزش کردن برای خیلی از افراد کم کردن وزن است. اما مطمئناً این تنها فایده یک برنامه ورزشی نیست. بریانت می گوید، کاهش وزن برای آندسته از افرادی که به تازگی تمرینات ورزشی خود را شروع کرده اند، هدفی دراز مدت است و این می تواند تا قسمتی ناامید کننده باشد. مردم معمولاً اگر نتوانند سریع نتیجه بگیرند، قادر به ادامه کار نیستند. از اینرو بریانت عقیده دارد که، مردم علاوه بر کاهش وزن باید بر فوایدی که ورزش میتواند در کارهای روزانه داشته باشد نیز فکر کنند. این هم می تواند انگیزه ای برای ادامه راهشان باشد. وقتی برنامه ورزشیتان را شروع می کنید، هر هدفی که از کاهش وزن در ذهنتان باشد، نباید بگذارید که تنها هدفتان باشد. سعی کنید برای انرژی بیشتری که به شما می دهد، برای اینکه استرستان را کم می کند و قوای جسمانیتان را تقویت میکند به سراغ ورزش بروید. وقتی این اهداف باهم در ذهنتان باشد، خیلی زود ورزش قسمتی از زندگیتان خواهد شد.

۱۰ راه ساده برای علاقه مند شدن به ورزش

واقعا چطور می‌شود یک نفر همان‌طور که عادت دارد غذا بخورد،حمام برود،سر یک ساعت خاصی از خواب بیدار شود و… عادت دارد که ورزش کند؟

ورزش کردن اصلا کار سختی نیست.فقط یک استارت و کمی انگیزه می‌خواهد.همه ما حتما بیش از یک بار ورزش کردیم مگر نه؟ اما چه کسانی عادت کردند که همیشه ورزش کنند؟

چه چیز باعث می‌شود برای ورزش کردن انگیزه داشته باشیم ؟ چه عاملی پدربزرگ‌ها را به پارک می‌کشاند؟ چه عاملی از یک نفر یک ورزشکار می‌سازد؟

شاید پیش خودتان می‌گویید ما نمی‌خواهیم ورزشکار حرفه‌ای بشویم.درست است ما نمی‌خواهیم ورزشکار حرفه‌ای بشویم،فقط می‌خواهیم بدنی آماده داشته و در طول روز روحیه شاداب و بدنی سالم داشته باشیم. بیشتر کسانی که به ورزش عادت کردند،این عوامل را انگیزه‌ای برای ورزش کردن می‌دانند: آمادگی جسمانی،احساس خوب بودن،پر انرژی بودن،لذت بردن از ورزش،اولویت دادن به ورزش،خواب بهتر،احساس هوشیاری احساس آرامش،کنترل وزن.

 

شاید با رعایت این نکات ورزش کردن برای ما هم به صورت عادت در بیاید :

۱) فهرستی از فعالیت‌های مورد علاقه‌تان تهیه کنید .

به خاطر داشته باشید که هیچ قانونی وجود ندارد که حتما باید به ورزشگاه بروید یا وسیله‌های ورزشی گران بخرید حتی بدون هزینه کردن هم می‌توانید ورزش کنید.

فقط کافی است کمی طرز تفکرمان را از ورزش کردن تغییر بدهیم.ورزش کردن،باشگاه رفتن و حرفه‌ای شدن نیست.هر گونه فعالیت جسمی مثل پیاده‌روی و دویدن،بلند کردن وزنه،بازی تنیس،دوچرخه‌سواری و انجام ورزش‌های هوازی برای ما مفید است.

۲) با یک دوست و همراه به ورزش بروید.

جنبه‌های اجتماعی ورزش بسیار مهم است. وقتی با یک دوست و همراه برای ورزش می‌رویم انگیزه‌مان برای پیاده‌روی،ورزش‌های کششی و نرمش بیشتر می‌شود و حتی روحیه‌مان شادتر می‌شود و بیشتر از این کار لذت می‌بریم.در تنهایی ممکن است تنبلی کنیم ولی اگر با دوستی قرار داشته باشیم سر یک ساعت ورزش کنیم، کم‌کم به ورزش کردن عادت می‌کنیم.

۳) ورزش را در اولویت کارهایمان قرار دهیم.
بیایید خودمان را عادت بدهیم که ورزش کردن را هم مانند بسیاری از کارهایی که در طول روز باید انجام بدهیم برای مثال سرکار رفتن،غذا پختن و مسواک زدن و… جزو کارهای روزمره بر خود لازم بدانیم، نه اینکه هر وقت شد و دیگر کاری نداشتیم حالا کمی منت سر خودمان بگذاریم و برویم قدم بزنیم.بعد از اینکه توانستیم به آن عادت کنیم کم‌کم سعی کنیم که ورزش را در اولویت کارهایی که باید انجام بدهیم،بگذاریم پس بلافاصله بعد از بیدار شدن و مسواک زدن، حداقل ۱۰ دقیقه ورزش کنیم.

۴) صبح‌ها بیشتر ورزش کنیم.
بهترین زمان برای انجام ورزش صبح‌ها است بنابراین برنامه‌های خود را طوری تنظیم کنیم که برای انجام ورزش هنگام صبح زمان داشته باشیم. ورزش کنیم، دوش بگیریم و با انرژی به سرکارمان برویم.

۵- پیاده‌روی کنیم.
اگر با ماشین به سر کار می‌رویم وسیله خود را دورتر از محل کار پارک کنیم و حتی چند قدمی هم که شده پیاده‌روی کنیم.اگر اتوبوس سواریم،یک یا دو ایستگاه جلوتر از ایستگاه اصلی پیاده شویم و کمی تا محل کار قدم بزنیم.کافی است کمی و شاید ۱۰ دقیقه زودتر از منزل بیرون بیاییم حتی اگر صبح‌ها زمان این کارها را هم نداشتیم، بعد از کار بلافاصله به خانه نرویم و حداقل مدتی را پیاده‌روی کنیم .

. ۶ ورزش کنیم حتی اگر خیلی خسته هستیم.
مطمئن باشید حتی اگر احساس خستگی هم دارید چنانچه ورزش کنید و نفس عمیق بکشید اکسیژن بیشتری به بدن می‌رسد و هم خستگی‌تان در می‌رود و هم احساس شادابی خواهید داشت

. ۷ در مورد فعالیت خود بنویسیم.
کاغذی برداریم و مواردی که برایمان مهم است را یادداشت کنیم.هر اندازه که ورزش کردیم،یادداشت کنیم. چه مقدار قدم زدیم یا دویدیم و دوچرخه‌سواری کردیم؟ این کار باعث می‌شود هر روز مقدار آن را با هم مقایسه کنیم و روز به روز مدت زمان بیشتری را به ورزش اختصاص دهیم.

۸٫ از پیشرفت خود مطلع باشیم .
جالب است اگر بفهمیم که پیشرفت کرده‌ایم.تغییرات ناشی از ورزش در زندگی خود را یادداشت کنیم و ببینیم تاثیر ورزش در ما تا چه حد بوده است؟ برای مثال موجب خواب بهتر ما شده است؟ بهتر می‌توانیم فکر کنیم و تصمیم بگیریم؟ یا نه؟ انرژی بیشتری داریم؟ آمادگی بدنی ما بیشتر شده؟ روحیه‌مان چقدر تغییر کرده یا از افسردگی درآمده‌ایم؟ پزشک برای کاهش چربی و فشارخون،چقدر تشویق‌مان کرده؟

۹٫ به خودمان جایزه بدهیم!
آیا تا به حال کاری کردیم که خوشحال‌مان کند و بعد به خاطر آن به خودمان جایزه بدهیم؟ خیلی لذت‌بخش است که آدم کاری بکند که خودش از خودش راضی باشد بنابراین می‌توانیم بعد از مدتی که به ورزش کردن عادت کردیم چیزی را که دوست داریم به خود هدیه بدهیم.

۱۰٫ورزشی را انتخاب کنیم که از انجام آن لذت می‌بریم و تکرار آن برای ما قابل اجرا و عملی باشد.

همه ما باید سعی کنیم به ورزش کردن عادت کنیم و یاد بگیریم که ورزش کردن هم مثل مسواک زدن،غذا خوردن و مدرسه رفتن،قسمتی از وقت روزانه ما را به خود اختصاص بدهد.پس باید ورزشی را که دوست داریم و از آن لذت می‌بریم انتخاب کنیم،می‌توانیم دوچرخه‌سورای را انتخاب کنیم.

برخی افراد به اشتباه فقط یک نوع ورزش خاص را انتخاب می‌کنند و مدتی هم به انجام آن می‌پردازند برای مثال اسکی،گلف،تنیس،شنا… ولی پس از مدتی به علت تغییر فصل سال،هزینه زیاد تهیه لوازم ورزشی و راه دور منزل تا سالن ورزشی مجبور می‌شوند آن ورزش را ترک کنند و به فراموشی بسپرند.

پس سعی کنیم ورزشی را انتخاب کنیم که به راحتی قادریم آن را انجام بدهیم تا برایمان دردسر ایجاد نکند.

 

منابع و ماخذ

۱- مطلب آموزشی ورزش و تفریحات سالم برگرفته از کتاب Moving Forward نشر یافته توسط انجمن ضایعات نخاعی انگلستان ” تهیه کننده : گروه ترجمه مرکز ضایعات نخاعی -مترجم ف .خادمی – ویراستار : مهندس عباس کاشی – انتشار : مرکز ضایعات نخاعی جانبازان – شهریور ۱۳۸۶

۲- عبدلی ، بهروز ( ۱۳۸۶ ) – مبانی روانی و اجتماعی تربیت بدنی و ورزش ،چاپ دوم –انتشارات بامداد کتاب .

۳- ام. هی وود ، کاتلین – رشد و تکامل حرکتی در طول عمر ، چاپ نهم – مترجمین : مهدی نمازی زاد و محمد علی اصلانخانی (۱۳۸۷ ) – انتشارات سمت .

۴- اچ . ویلمور ، جک و ال . کاستیل ، دیوید – فیزیولوژی ورزشی و فعالیت های بدنی ، چاپ ششم- مترجمین : مینا معینی ؛فرهاد رحمانی نیا ؛ حمید رجبی ؛حمید آقا علی نژاد و فاطمه اسلامی (۱۳۸۶)-انتشارات مبتکران پیشروان .

۵- جمشیدی ، محمد ، ورزش اوقات فراغت ، (۱۳۸۷۹) .

 

 

منبع : مقاله “شیوه هایی علاقمندی افراد آسیب نخاعی به ورزش ” -مولفان:  مهدی اسکندری،وحید بحرینی ،معصومه حاجیانی، طیبه حیدری، الهام فرید -انتشار در  سومین  کنفرانس اینترنتی  با عنوان  ورزش و آسیب نخاعی -تیرماه ۱۳۹۱-برگزارکنندگان :مرکز ضایعات نخاعی جانبازان،انجمن معلولین ضایعات نخاعی استان تهران ،فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین