۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

پایان نامه

من مشاورتغذیه افراد نخاعی هستم و در یکی از مراکز توانبخشی افراد مبتلا به آسیب های نخاعی مشغول فعالیت هستم . داستان من برمی گردد به دوره دانشجویی ام وهرروززندگی ام با یاد وخاطره آن سپری می شود. هروقت مشغول مشاوره دادن به افراد نخاعی هستم ، وقتی می خواهم نکات مهم تغذیه ای را به مخاطبینم گوش زد کنم ، وقتی با تجویز یک رژیم غذایی موفق می شوم ازیک سری عوارض و بیماری های مهم این افراد پیشگیری کنم یا آنها را درمان کنم ، وقتی افرادی را می بینم که با وجود ویلچری بودن بدنی بسیار مناسب دارند ، ناخودآگاه یاد آن داستان می افتم .

ترم آخربودم . به عنوان یک دانشجوی دوره کارشناسی دررشته تغذیه بایستی درمورد پایان نامه خودم فکری می کردم . به همین خاطرباید به دنبال موضوعی می گشتم که هم اهمیت آن بالا باشد و هم اینکه درسطح جامعه به درد یک سری از افراد بخورد و به اصطلاح حرفی برای گفتن داشته باشد. هرچه فکر می کردم می دیدم که مشکلات تغذیه ای مردم درواقع یک مشکل اجتماعی مهم محسوب می شود. چراکه متاسفانه عده خیلی زیادی از افراد جامعه ، ازنظرکیفیت و کمیت غذاهای مصرفی و داشتن وزن مطلوب با مشکل جدی مواجه هستند .اما من به دنبال یک موضوع خاص بودم . تا اینکه درراه بازگشت به منزل چشمم به یک فرد ویلچری افتاد. ” یک فرد نخاعی برروی ویلچر! “. در همان لحظه سووالات زیادی ازذهنم گذشت :

– وضعیت دستگاه گوارش افرادنخاعی بعد ازآسیب به چه صورت است؟
– آیا آنها درمصرف هرغذایی آزاد هستند؟
– مهمترین مشکلاتی که این افراد دررابطه با تغذیه با آن مواجه می شوند چیست؟
– رژیم غذائی آنان چگونه باید باشد ؟
– این افراد برای کنترل وزن خودچه کارهایی باید انجام دهند؟
– اگرچاق باشند ، چطورمی توانند لاغرشوند؟
– اگرلاغرباشند، چه کارکنند که به وزن مطلوب خودبرسند؟
– .
– .
– وخیلی سئوالات دیگر.

آنقدردراین افکارغرق شده بودم که اصلا” متوجه مسیرنشدم ووقتی به خودم اومدم که ایستگاه خودم را رد کردم . فردای آن روز وقتی با استادراهنمای خودم موضوع را درمیان گذاشتم ، بااستقبال گرم او متوجه شدم . چراکه او هم عقیده داشت موضوع تغذیه برای افراد نخاعی اهمیت فوق العاده زیادی دارد و خیلی ازآنها ازنظرتغذیه با مشکل مواجه اند . اومی گفت بیشترافراد نخاعی به دلیل اختلالاتی که دراثرآسیب نخاعی در عملکرد روده ، مثانه و عضلات شکمی پیدامی کنند ، وضعیت خاصی دارند. ضمن اینکه اختلالاتی مثل زخم بستر ، ‌عفونت های مکرر ، ضعف و خستگی عمومی که از مشکلات رایج آنان است ، به نوعی می تواندبا تغذیه آنها در ارتباط باشد. بنابراین اگر سیستم تغذیه ای این افراد به درستی طراحی شود ، آنان قادرخواهندبود با اختلالات مذکور به خوبی مقابله کنند.

با اطمینان ازاینکه موضوع خوبی انتخاب کرده ام ، فکرکردم که بهتراست برای قدم اول وآشنایی بهتربا موضوع انتخابی ام ، ازنزدیک با تعدادی ازافراد نخاعی ارتباط برقرارکنم . به همین منظورتصمیم گرفتم به یکی ازمراکزی که با این افراد کارمی کنند ، مراجعه نمایم.به همین خاطربعد ازچند روز تلاش موفق شدم ازطریق اینترنت و تلفن ، نشانی چند تا ازمراکز مرتبط با آسیب دیدگان نخاعی را بدست آورم . بالاخره یکی ازآنهارا انتخاب وعازم آنجا شدم. . ازاینجا به بعد بود که رویارویی من با این عزیزان آغاز گردید. وقتی پا به اولین مرکزگذاشتم ، ازخوش اقبالی من درهمان قدم اول بیشترافرادی که به چشمم می خورد ، اضافه وزن داشتند. اما به یکی ازافراد نخاعی برخوردم که بنظرم می آمد ، بدن نسبتا” مناسبی دارد. از همه مهتر این که فردی خوشروومهربان بنظرمی رسید. ویلچرخودرا با انرژی حرکت می داد. با همه خوش وبش واحوالپرسی می کرد. پیش خودم فکر کردم که این فردمی تواند بهترین کسی باشد که باید با اوصحبت کنم . در یک موقعیت مناسب پیش او رفتم وبعدازمعرفی خودم ، ازاو خواستم که اگرمی تواند درمورد وضعیت تغذیه خودش توضیحاتی به من بدهد. به گرمی از من استقبال کرد وگفت :

– قبل از هرچیزخدمتتون بگم که هم من آدم پرچونه ای هستم وهم اینکه مسئله تغذیه افراد نخاعی بحث مفصلی است . پس اگه می خواهی دچار پادرد و گوش درد وخلاصه از اینجورچیزا نشی ،بهتره تو هم بنشینی . تازه من هم اینجوری گردنم درد نمی گیره .

من که از همان برخورد اول ، ازشوخ طبعی او خیلی خوشم آمده بود گفتم :

– شرمنده ! من شاگرد شما هستم

بعد شروع کرد به گفتن سرگذشت خودش :

– یه چاله بزرگ تو پیاده روتوسط یکی از سازمانها کنده شده بود . معلوم بود که چندروزی هستش که همیجوری رها شده. توپیاده رو جای گذری وجود نداشت. نخاله های اون کارراهم در کنار خیابون تل انبار کرده بودند ، مسیر خیابون باریک شده بود ، عابرین مجبور بودند ازخیابون و ازکنار نخاله ها بگذرند. یک نوجوان شیطون ، بدون گواهینامه ، با موتورسیکلت، با ‌سرعت خیلی زیاد ، دوستش هم ترکش نشسته بود و تک چرخ می زد. فکرمی کرد که خیلی وارده . راه رفتن من در کنار نخاله ها همانا و تک چرخ زدن اون و بهم خورد ن تعادلش همانا . …. بعدش دردشدیدی درپشتم حس کردم و کله ملق زنان تو آسمونها . دیگه نفهمیدم چی شد . چشممو باز کردم ودیدم تو بیمارستانم . خلاصه اینجوری بود که دچارآسیب نخاعی شدم . ازحال و  روز اون موقع دیگه چیزی نمی گم که اگه بگم باید هفت هشت روزی مهمون ما باشی .

بعدازگذشت مدتی ازآسیب دیدگی ام ، به شدت اشتهای خودرا ازدست داده بودم . خوب این مسئله طبیعی بود چراکه دستگاه گوارش من تحت تاثیرآسیب نخاعی قرارگرفته بود . به همین علت هم سوخت و ساز بدنم تغییرپیداکرده بود و نیاز بدنم به انرژی، پروتئین و بسیاری از ویتامین ها و مواد معدنی با قبل از ضایعه ام عوض شده بود. درواقع این موضوع باعث شد تعادل بین تامین پروتئین و انرژی مورد نیازبدنم به هم بخورد . بعد از ۲ تا ۳ هفته حدود ۳۰ درصد توده عضلانی خودرا ازدست دادم و واقعا” در معرض خطرجدی قرارگرفتم . قبل ازتصادف و ضایعه نخاعی شدنم هم فرد لاغری بودم .حالا دیگه تصورکنید که بعدازآن دوره حاد به چه شکلی درآمده بودم. اما خوشبختانه با درایت وتوجه یکی از متخصصین تغذیه وکلی زحمت تونستم ، ازآن وضعیت وخیم نجات پیدا کنم . درو اقع کاری که او برای من انجام داد یک کارعلمی و زیربنائی بود که کلیات اون شامل : ارزیابی وضعیت تغذیه من ،‌ محاسبه درصد پروتئین و تخمین میزان انرژی موردنیاز بدنم با توجه به سطح و شدت ضایعه ای که داشتم ، زمان بندی غذائی ، تامین مایعات کافی و پیشگیری از دهیدراتاسیون ( از دست دادن آب ) ، حفظ تعادل الکترولیت های بدن و سایر عوامل فردی و بطورکلی محاسبه پروتئین به منظور بازگرداندن و حفظ تعادل نیتروژن ، زمان بندی غذایی و کلا” توجه به کیفیت تغذیه من برای به حداقل رساندن تحلیل ذخایر بدن بود. با اینکار او توانست به مرور ازتحلیل بیشترذخایربدن جلوگیری کند.

حالامن فکرمی کنم نقش یک متخصص تغذیه ی با تجربه در ۲۴ ساعت اول بعد از بستری شدن بیماران نخاعی درکنارسایر متخصصان گروه درمانی ارزش خیلی می تواند داشته باشد.

با شنیدن صحبت های اولیه او احساس خوبی پیدا کردم و از اینکه بطور تصادفی با کسی مواجه شده بودم که اطلاعات خیلی خوبی ازعلل کاهش وزن خود در زمان آسیبش داشت ،‌ خیلی خوشحال شدم . داشتن اطلاعات و برخورد خوب اوازیک طرف وبدن متناسبش ازسوی دیگر مرا برآن داشت که ازاو بخواهم وقت بیشتری دراختیار من قراردهد. او هم با روی باز پذیرفت و ادامه کلام ما……ازاوخواستم به ادامه توضیح سرگذشت خودش بپردازد :

– خوشبختانه با اجرای برنامه غذایی که متخصص تغذیه برایم تجویزکرد و نظارت دقیق او ، زمانی که می خواستم ازواحد نخاعی ترخیص شوم ،‌ تقریبا” به همان صورتی بودم که موقع بستری شدن داشتم که وضعیت نسبتا” خوبی برای من محسوب می شد. اما مدتی بعد ازترخیص شدنم ، نمی دونم به چه دلیل ! شاید به خاطرافسردگی و احساس خستگی که داشتم ، شدیدا” کسل شده بودم و ازآنجا که اوضاع زندگی مطابق میلم پیش نمی رفت ، ازنظرجسمی و روحی به هم ریختم . دیگه حال و حوصله هیچ کاری را نداشتم . نمی تونستم هیچگونه فعالیت بدنی داشته باشم .  وضعیتم همینطورادامه داشت، تا اینکه بعدازمدت نه چندان زیادی احساس کردم همینجور، داره وزنم زیاد می شه . بله به تدریج وزنم خیلی زیاد شد . به طوری که مردم محله مان کم کم داشتند ، من را به عنوان” فلج چاقالو” می شناختند. بعضی ها هم اسم ” توپولوف ” و ” توپولی ” وازاین جورچیزها رو برایم گذاشته بودند. من هم واقعا” خجالت می کشیدم و سعی می کردم کمتربیرون بروم . ازمواجه شدن با دوستان وهمسایگان احساس خوبی نمی کردم . داشتم به یک آدم منزوی تبدیل می شدم . کارم به جایی رسید که ازخودم هم بدم می آمد. به دلیل افزایش وزن ، داشت مشکلات زیادی برای خودم و اطرافیانم درست می شد. جابجایی وحرکتها ی روزمره من روزبه روز سخت تر می شد . حتی زحمت پرستاران و مراقبین و خانواده ام هم خیلی زیادتر شده بود. اونا به خاطر کمک به من درمعرض کمردرد  و ناراحتی های مفصلی قرارگرفته بودند. متوجه شدم که با ادامه این روند احتمال بروزمشکلاتی مانند بیماری های قلبی و عروقی ،‌ دیابت و زخم بستر وسایرعوارض برای من بیشترخواهدشد. درآن زمان بود که تصمیم گرفتم با همان متخصص تغذیه که در بیمارستان به داد من رسیده بود ، مشورتی داشته باشم. با پیگیری و اصرارزیادی که کردم زودترین وقت ممکن را ازمطبش گرفتم و سراغش رفتم . اوکه ازدیدن وضعیت من شگفت زده شده بود ، ضمن آرام کردن من گفت :

– ” فکرش رو نکن . مطمئن باش ، اگه همت کنی و پیگیروصبور باشی همه چیزدرست می شه . اما اولا” باید حوصله کنی و بعدش هم اینو بدون که اوضاعت کم کم بهتر بشه.”

دکتربعد ازبررسی های لازم یک برنامه غذایی ویژه برایم تجویز کرد. یادم می آید شش ماه بعدازاجرای آن‌ ظاهری کاملا” متفاوت پیدا کردم . رعایت رژیم غذائی درآغازکار سخت و ادامه آن خیلی سخت تر بود ، اما خیلی مهم . بدن بعضی ها هیچوقت تمایل به اضافه وزن ندارد ، اما بدن من به گونه ای است که اگرمراقبت نکنم ، تمایل زیادی به چاق شدن دارم .

به طورکلی رمزموفقیت من ، بهترشدن کیفیت و کمیت غذایم بود.رژیم غذائی من غنی ازسیزیجات و غذاهای حاوی فیبر و عاری ازچربی بود که درآن زمان خیلی موثرواقع شد . اما درکناررعایت رژیم غذایی هفته ای دوسه روزهم ورزش کردم و به طورمرتب آن را ادامه دادم که هنوزهم ادامه می دهم … درآن زمان بود که متوجه شدم موضوع تغذیه برای من و امثال من یعنی افراد آسیب نخاعی چقدرمهم است . به خصوص درمواقعی که با مشکلات حادی مثل عفونت ادراری یا زخم مواجه می شوم . دیگه متوجه شدم که کوتاهی در توجه به تغذیه ، باعث بدتر شدن وضعیت من خواهد شد و برعکس با بهبود وضعیت تغذیه ام کمک خیلی خوبی به رفع مشکلاتم می کنم. همیشه این شعار رو به دیگر افراد نخاعی نیز یادآوری می کنم “

تغذیه تو تضمین کننده سلامت توهستش” .

اما مسئله خیلی مهم برای اشخاصی مثل من، پیشگیری از اضافه وزن در دراز مدت است. درواقع افراد نخاعی می توانند هم در معرض خطر کاهش وزن شدید باشند و هم اینکه ممکن است در معرض خطر افزایش وزن قرار داشته باشند. اما فکرمی کنم مشکل اضافه وزن افراد نخاعی یک خطربزرگ برای آنها محسوب می شود چراکه می تواند مشکلات جدی تری را به دنبال داشته باشد. پس متناسب بودن وزن افراد نخاعی درتمام طول عمر مهم است.

به طور کلی افراد نخاعی باید برای حل مشکلاتی از جمله یبوست، اسهال، ضایعه پوستی و غیره ، به رژیم غذایی خود یعنی میزان مصرف پروتئین، فیبر، مایعات یا مواد مغذی توجه کنند. یعنی با استفاده از غذای خود به رفع مشکلا ت جسمی خود کمک کنند.

ببخشید اگه می شه می تونید بگید که الآن رژیم غذائی شما شامل چه چیزهایی می خورید ؟

خوب ! من فهمید ه ام که برای داشتن یک تغذیه مناسب باید به دوکلیداصلی توجه کنم : یکی تنوع غذایی و دیگری اعتدال در مصرف غذاها . الآن غذای روزانه من شامل این چیزها است :

– مقدارزیادی میوه و سبزیجات : برای تامین ویتامین C ، آنتی اکسیدانها و فیبرفراوان و سایرویتامین ها واملاح و مواد معدنی وضروری بدن .

چون شما دانشجوی تغذیه هستید فکرمی کنم که بهتره یه کمی بیشترتوضیح بدهم . سبزیجات زرد منبع بتا کاروتن وسبزیجات سبزهم منبع غنی ازویتامین ها و اسیدفولیک می باشند. فیبر درواقع بخش غیرقابل هضم غذاهای گیاهی است وهم اینکه مواد غذائی باکتریهای مفیدروده راتامین می کند وازهمه مهمتراینکه از یبوست پیشگیری می کند. نکته مهم در مورد میوجات وسبزیجات اینه که انواع تازه آنها سالم ترازانواع کنسروشده آنان است چراکه معمولا” غذاهای کنسرشده ، نمک و موادنگهدارنده دارند که برای ما اصلا” خوب نیست .

– مقدارکافی نان وغلات که منبع مهم کربوهیدرات برای تامین انرژی کافی هستند ، همچنین فیبروحتی ویتامینهای گروه B و منیزیم دارند. حبوبات و غلات و نان های تهیه شده ازغلات کامل (باسبوس) بهترازانواع بدون سبوس آن هستند.

– مقدارکافی فرآورده های لبنی : که می توانند کلسیم ، پروتئین وحتی انرژی بدن را تامین کنند.

– مقدارمتعادلی گوشت وموادپروتئینی : که حاوی پروتئین کافی و‌آهن وروی موردنیازبدن هستند وبرای رشدوبازسازی تمام قسمت های بدن ضرورت دارند. در ضمن انواع ماهی ، مرغ بدون پوست، گوشت های بدون چربی ، فراورده های لبنی کم چرب و محصولات سویا ،سالم تراز غذاهائی مانندگوشت گاو،کره بادام زمینی،و تخم مرغ ،پنیر وشیر هستند.

– مقداربسیارناچیزی چربی وموادقندی : این مواد هم منبع خوبی ازانرژی و کالری هستند و هم اینکه برای افراد کم وزن مفیدند. غذاهایی که درآنها چربیهای اشباع نشده (مخصوصا” امگا-۳ ) وجوددارد، سالم ترازغذاهایی هستند که چربی های ترانس واشباع شده دارند . (هرنوع غذائی که واژه”هیدروژنه” درفهرست اجزای چربی های ترانس آنها درج شده باشد،درواقع دارای مضرترین نوع چربی می باشند )

– اما باید بگم که بنظرمن آب مهمترین ماده است . درواقع آب ضروری ترین ماده مغذی نسبت به سایر مواد محسوب می شودو بهتره که روزانه حداقل ۶ تا ۸ لیوان آب بنوشیم . البته مقداری آب هم به همراه سایرمایعات واردبدن می گردد.

به طورکلی لازمه که غذاهایی  را انتخاب کنیم که ضمن تامین حداقل انرژی ، بیشترین ارزش غذایی  راداشته باشند: بهترین رژیم غذایی ،  رژیمی است که درآن سبزیجات بیشترازمیوجات ، میوجات بیشترازمواد نشاسته ای، غذاهای نشاسته ای بیشترازگوشت وفراورده های لبنی، گوشت ولبنیات بیشترازچربی مصرف شوند. همانطور که گفتم مصرف فیبر که ازطریق خوردن فراوان سبزیجات ومیوه و غذاهایی  مثل غلات وحبوبات سبوس دارتامین می شوند ، نقش خیلی مهمی درپیشگیری از یبوست دارد.

امکان داره که بگید آن زمانی که وزن بدنتان کم شده بود ، برای خوردن شما چه چیزی تجویزشده بود ؟

بله . همانطورکه گفتم با شروع ضایعه نخاعی اشتهای فرد خیلی کم می شه وبدن با کاهش وزن جدی روبرو می شه . به همین خاطر بدن نیازبه پروتیین و منابع انرژی زای بیشتری دارد. پس باید غذاهایی مصرف شوندکه دارای پروتیین وکالری بیشتری باشند. مصرف شیرهای غنی شده ، ماست ، پنیروبیسکوییت بصورت وعده های غذایی کوچک میان وعده می تواند به اشتها و جذب غذا کمک کنند. اما اگه بخواهم به صورت ریزبگم من برای رسیدن به وزن مطلوب ازمیان وعده های زیرمصرف می کردم :

– نوشیدنی های حاوی شیرغنی شده : مثلا” افزودن ۳ قاشق غذاخوری پودرشیربه یک فنجان شیر و استفاده از طعم دهنده ها ، یا مثلا” بستنی وغیره به آن .
– نکتارمیوه ها : مثلا” مخلوط کردن یک عددموزداخل شیرغنی شده.
– ماست یا مایعات حاوی شیربین وعده های غذایی .
– مصرف کمی میوه های مغزدار( مثل بادام ، فندق ، پسته وغیره ) ،‌میوه های خشک ،بیسکوییت و پنیر، استفاده ازمصرف سوپ های تهیه شده با شیربه جای آب .
– افزودن پنیریا سس پنیربه سوپ ها و سبزیجات مصرفی
– افزودن خامه به به غذاهائی مثل غلات ، نوشیدنی ها وپوره سیب زمینی .

اما همانطورکه گفتم این میان وعده های کوچکی که گفتم فقط باید در شرایطی مصرف شوند که بدن نیاز به انرژی بیشتری دارد یا وقتی می خواهیم وزن بدن را افزایش دهیم باید مصرف کنیم .

موقعی که وزن بدنتان زیاد شده بود ، برای شما چه چیزی تجویزشده بود؟


زمانی که دچار اضافه وزن شده بودم ، لازم بود یک رژیم متعادل با کالری کم مصرف کنم . به همین دلیل متخصص تغذیه به من توصیه کرده بود که تنها باید سه وعده غذایی مصرف کنم که هر وعده هم از بخش های کوچکی تشکیل شده بود و باید نصف بشقاب رژیم غذایی خودم را سبزیجات مصرف می کردم. او می گفت که :
“بطورکلی بهترین راه برای پیشگیری ازاضافه وزن ، کاهش مصرف مواد قندی (مثل شکر )، چربی، وغذاهای پرکالری و افزایش میزان حرکت و ورزش منظم است که باید ازطریق مصرف فراوان میوه وسبزیجات ، غذاهای حاوی غلات و حبوبات و مصرف بسیارناچیز فراوردهای چربی به این هدف رسید “.


رژیم غذایی من هم عمدتا” حول وحوش همین مواد است . ضمن اینکه ازآن به بعد از نوشیدنی های کم کالری و بدون شکر استفاده می کنم. اگربخوام نوشیدنی هایم را شیرین کنم ، به جای شکرازشیرین کننده های مصنوعی استفاده می کنم . نوشیدنی هایی نظیر آب میوه ها و نوشابه های گازدار معمولی حاوی مقدار قابل توجهی قند و کالری هستندو مصرف آنها به آسانی و ناخواسته باعث اضافه وزن می شود. بنابراین، عمده مایعات مصرفی بیماران نخاعی را باید آب و سایر نوشیدنی های بدون قند و کافئین تشکیل دهد. درضمن ازآنجایی که اعتدال درمصرف غذاهای رستورانی و فست فود به افرادنخاعی خیلی توصیه شده ، من هم این مسئله را خیلی رعایت می کنم . اما کاهش مصرف چربی دررژیم غذائی اهمیت خیلی زیادی دارد.


یکی ازنکات خیلی مهم این است که تمام اقداماتی که در زمینه کاهش وزن بعمل می آید، هنگامی به نتیجه خواهد رسید که عادات غذایی با ساده ترین تغییر و” بصورت تدریجی “عوض شود و بهتر است هر کسی با توجه به خصوصیات فردی خود ش و به منظور کسب اطلاعات بیشتر در مورد رژیم های مختلف ازجمله پرفیبر، غنی ازکلسیم و بطور کلی کاهش وزن با متخصصین تغذیه مشورت کند.


درصحبتهایتان به” کاهش مصرف چربی ” اشاره کردید. برای اینکه مصرف چربی را کم کنیم ، باید چیکارکنیم؟

خوب اولین قدم شناخت غذاهای چرب می باشد :

– انواع گوشت های پرورده و نمک زده، گوشت های دودی، انواع کالباس ،دنبه، پوست پرندگان، آواکادو، انواع روغن، کره، مارگارین ، انواع زیتون، ، انواع مواد روغنی و افزودنی های تردکننده گوشت، سس های مایونز، انواع چاشنی سالاد، پنیر خامه ای، انواع خامه، انواع آجیل و تخمه و غیره از غذاهایی هستند که مقدار زیادی چربی دارند.

بهترین روش های کاهش چربی در رژیم غذایی ازاین قرارند:

– جداکردن کامل چربی ازروی گوشت . بنابراین باید تمام چربی های قابل رویت گوشت کاملا” جدا شوند
– جداکردن کامل پوست مرغ .
– استفاده ازشیرکم چرب ، جداکردن خامه یا چربی شیر(بطوردستی یعنی فیزیکی ) .
– مصرف ماست کم چرب و پنیرکم چرب وعدم استفاده ازانواع پنیر های چرب ( از جمله چیدار و غیره )
– پختن غذا با حداقل روغن ،‌کره یا مارگارین .
– استفاده ازیک لایه نازک کره روی نان .
– استفاده ازسس گوجه فرنگی به جای سس های خامه ای درغذاها .
– استفاده از سس سالاد بدون چربی .
– مصرف خوراکی هایی مثل چیپس ،‌شکلات وکیک بیسکوییت باید هرازگاهی ،‌آن هم به اندازه خیلی کم باشد. بهتر است این قبیل خوراکی ها را از وعده های غذائی خود حذف کرده و بجای آن از میوه ها و یا ماست کم چرب استفاده کنید.
– محدودکردن سیب زمینی سرخ شده درروغن .
– بطورکلی غذاهای آماده فقط بایستی گاهی اوقات مصرف شوند.
– بهتر است به جای مصرف غذاهای سرخ شده در روغن ، از غذاهای سوخاری استفاده شود.
– عدم استفاده از گوشت سوسیس ( تمام انواع آن ) ،هات داگ ( تمام انواع آن ) .

الآن می دونید که” وزن ایده ال ” برای شما چقدراست ؟

وزن من به عنوان یک فرد پاراپلژی بالغ باید بین ۵/۴ تا حدود ۵/۶کیلوگرم کمتر از وزنم قبل از آسیب نخاعی باشد .اما برای افراد تتراپلژی این رقم باید حدودا” بین ۸/۶ تا ۹ کیلوگرم باشد. هرازگاهی که من به این مراکز نخاعی می آیم ، وزنم را اندازه گیری می کنم . خوشبختانه با توجه به کنترل وزنم و رعایت رژیم غذایی و ورزش آن را در حد متعادلی نگه داشته ام.


حالا که در وزن متعادلی قراردارید ، چه احساسی دارید؟

همان طورکه گفتم چاقی می تواند برروی کیفیت زندگی انسان تاثیربگذارد واحتمال بروزخطریکسری بیماریها وعوارض جسمی را افزایش دهد . داشتن اضافه وزن ، زندگی رزمره را برای هرکسی وحتی مراقبین وخانواده او سخت تر می کند . اما اجرای یک رژیم غذایی مناسب و داشتن وزن متعادل و کنترل آن مزایای جسمی زیادی را به دنبال دارد . الآن من با وضعیت فعلی خودم احساس خیلی خوبی دارم. درآخرین آزمایش خونی هم که دادم ، نشان داد که میزان کلسترول و قند خونم درحد مناسبی قرارداشت و فشارخونم هم خیلی خوب بود. من می دونم که با این وضعیت کمتردرمعرض خطربیماریهای قلبی قراردارم .درفعالیتهای روزمره هم مشکل خاصی ندارم . به همین خاطرکلا” احساس خوبی دارم .


شما می دونید که با توجه به وزنتان ، روزانه به چه مقدار کالری نیاز دارید؟

بطورکلی متابولیسم بدن افراد نخاعی به علت عدم فعالیت وکاهش حجم عضلات کاهش پیدا می کند. درنتیجه نیازبدن به کالری کمترمی شود. این تغییرات که درمتابولیسم بدن به وجودمی آیند، باعث می شوندکه بسیاری ازافرادنخاعی ، مبتلا به افزایش وزن گردند.


علاوه بر سطح ضایعه نخاعی عوامل زیادی وجود دارند که بر روی کالری مورد نیاز افراد نخاعی اثر می گذارند از جمله سن، مقدار فعالیت بدنی، میزان سوخت و ساز بدن و بیماری های مزمن. بطور کلی ، میزان کالری مورد نیاز روزانه برای من ( به عنوان یک فرد پاراپلژی ) تقریبا” بین ۱۳ تا ۱۴ کالری به ازای هر پوند ( حدود ۴۵۰ گرم ) وزن بدن و برای افراد تتراپلژی بین ۱۱ تا ۱۴ کالری به ازای هر پوند وزن بدن می باشد.


اگرکسی بخواهد کاهش وزن پیدا کند، درابتدا باید میزان جذب کالری بدنش راکاهش دهد. اکثرمردان وزنان نخاعی که ازنظربدنی فعال هستند ، می توانند با میزان ۱۸۰۰ کالری درروزکاهش وزن پیدا کنند.

بیشترزنان نخاعی یا مردانی که دارای جثه های کوچک هستند،به احتمال زیاد می توانند با جذب ۱۵۰۰ کالری در روز وزن خودراکاهش دهند.


همین طورکه توضیح می داد نگاهی به ساعتم انداختم . با شنیدن توضیحات او ، تا حدود زیادی با تغذیه پایه ورژیم غذایی افرادنخاعی آشنا شدم وازاینکه می دیدم یک فرد نخاعی این همه اطلاعات دارد، خیلی خوشحال شدم و فهمیدم که موضوع تغذیه افراد نخاعی در مقایسه با عامه مردم ریزکاری های خیلی زیادی دارد . نگاهی به ساعتم انداختم و احساس کردم که اگر بخواهیم بحثمان را ادامه دهیم ، ‌مطمئن بودم که دریکی دو جلسه هم نمی توانستیم به تمام جوانب بپردازیم . اما ازآنجا که او شخصی فعال و پرانرژی بود ، واز طرفی هم نمی خواستم اورا از دست بدهم . ، تصمیم گرفتم چند سئوال دیگر ازاوبپرسم

. خودم را جمع و جورکردم و روبه او گفتم :‌
– من خیلی خیلی ازشما معذرت می خوام .خیلی وقتتان رو گرفتم وخسته تون کردم . آنقدر اطلاعات و تجربه شما برای من با ارزش است که نمی خواهم به راحتی از دست بدمتون .

اوهم با لبخند و روی باز به من گفت :

– خواهش می کنم . حرفشو نزن.حقیقتش من کارم توی این مرکز تموم شده بود و داشتم می رفتم که با شما آشنا شدم . خیلی خوشحال می شم که بتونم کار مثبتی انجام بدهم . فقط حواستون باشه اگه زیاد سووال کنی ، باید نهار ، مهمون شما بشم .

با شنیدن حرف اودرحالی که می خندیدم ، این جرات را پیداکردم که به سووالاتم ادامه بدهم . به همین خاطر ناخودآگاه گفتم :

آخ جون ! . بعدش هم ادامه دادم : قول می دم که چند تا سووال بیشتر نشه . درضمن خوشحال می شم که میزبان شما باشم . بعد هم سووالم را اینجورپرسیدم که : من می دانم یبوست یکی ازمشکلاتی است که اکثرافرادنخاعی با آن مواجه اند و باعث آزردگی آنان می گردد. اما اگه امکان داره درمورد ” روش پیشگیری از یبوست با استفاده تغذیه مناسب ” توضیح دهید؟

خوب ! همانطورکه گفتم . بهترین راه پیشگیری ازیبوست افزایش مصرف فیبر و مایعات فراوان است . چراکه با اینکارازیک طرف ، حجم مدفوع بیشترمیشه و ازطرف دیگه نرمتر می شه . این کارباعث می شه که مدفوع در روده راحت ترحرکت کند . بهترین مواد فیبردار اینهایی هستند که می گم : تمامی سبزیجات وانواع سالادها ، سیب زمینی بصورت پخته شده در آب یا فر ( بخصوص با پوست که بهتر است پوست آن نیز خورده شود)، انواع میوه های تازه و پخته ترجیحا” با پوست ، میوه های خشک یا حتی کمپوت ها ، حبوبات سبوس دار ( از جمله لوبیا و عدس ) ، جوی سبوس دار ( جو کامل ) ، انواع آجیل و خشکبار ، بادام زمینی ، نخود و لوبیای خشک و کنسرو شده ، سالاد سبوس یا کلوچه های تهیه شده از گندم سبوس دار،سیب زمینی با پوست، رشته فرنگی تهیه شده از گندم سبوس دار، نان های تهیه شده از گندم سبوس دار، ذرت بو داده ، بیسکویت های سبوس دار( کراکرها ).


اما من خودم برای پیشگیری ازیبوست برنامه زیررا دارم :

– مصرف روزانه حداقل ۲ وعده میوه .
– مصرف حداقل ۵ وعده سبزیجات مختلف ( که حدود ۲ تا ۳ فنجان می شود) .
– استفاده ازحبویات ونان سبوس داربه طورروزانه .
– یک نکته مهم این است که هیچکدام از وعده های غذایی به خصوص صبحانه را نباید حذف کرد. صبحانه هم بهتر است غنی ازحبوبات فیبردار باشد ( ازجمله عدس و لوبیا و سایر حبوبات) .


– مصرف روزانه ۶ تا ۸ لیوان آب .

اما اگه کسی نتونه رژیم غذایی غنی از فیبر مصرف کنه چی ، باید چیکار کنه ؟

اگر کسی به هر دلیلی نتواند از غذاهای غنی از فیبری که گفتم به اندازه کافی استفاده کنه ، می تواند ازسبوس خالص استفاده کند. امروزه می توان سبوس خالص را از داروخانه ها و فروشگاههای مواد غذایی خریداری نمود. که معمولا” می توان بصورت ۳ بار در روز و هر وعده یک قاشق معمولی مصرف کرد و برای مصرف اون هم بهتره که آن را روی وعده های غذایی از جمله انواع سوپ و خوراک ها یا میوه های پخته شده و حتی کیک ها اضافه کرده و مصرف نمود.


با این وجود توصیه می شود که تا حد امکان از مصرف سبوس خالص خودداری شود، زیرا مصرف بی رویه آن باعث کاهش جذب مواد معدنی از جمله کلسیم و آهن می شود.


یه نکته مهم اینه که در تابستان ها و روزهای گرم که میزان تعریق بدن افزایش می یابد ، درصورتی که رژیم غذایی پرفیبر مصرف می شود، لازم است که آب بیشتری مصرف بشه . متاسفانه بعضی ها که درمورد دفع ادرار خود مشکل دارند ، سعی می کنند که آب مصرفی خود را کاهش دهند که این موضوع می تواند باعث آسیب دیدن کلیه ها شود.


بطورکلی هرکسی نیازدارد که روزانه ۲۵ تا ۳۵گرم فیبرمصرف کند . اما توجه داشته باشیدکه تغییردادن میزان مصرف فیبر باید به صورت تدریجی باشد،چراکه افزایش یا کاهش ناگهانی مصرف آن می تواند باعث بی نظمی در برنامه دفع مدفوع واجابت مزاج شود، درنتیجه مشکلاتی را برای فرد بوجود خواهد آورد.


عفونت ادراری و پیشگیری ازآن هم ازمشکلات خیلی مهم افرادنخاعی است . اما چطور می توان با تغذیه مناسب ازعفونت دستگاه ادراری پیشگیری نمود؟

خوب ! منظور: توجه به مصرف مایعات به خصوص آب به عنوان ضروری ترین ماده مغذی به اندازه کافی است . معمولا” برای رقیق نگه داشتن ادراروکاهش خطرعفونت و سنگهای کلیه ، مصرف مایعات به اندازه حداقل ۲ لیتردرروز توصیه می شود. اما در عفونت های شدیدبایداین مقدارتا ۳ لیترافزایش پیداکند.

یک نکته مهم درپیشگیری از عفونت های ادراری توجه به وضعیت اسیدی ادراراست . بهتراست که هر فرد نخاعی سعی کند ادرار خود را در حالت اسیدی نگه دارد. چراکه ادرار اسیدی مانع ازرشد باکتریهای مولد بیماریهای مثانه و کلیه می شود. هر کسی می تواند جهت اطلاع از وضعیت اسیدتیه ادرار خود ازیکسری نوارهای آزمایش مخصوصی که برای این منظور ساخته شده و از داروخانه ها قابل تهیه کردن است استفاده کند. برای اطلاع ازوضعیت اسیدی ادرار، فقط کافیست که نوار را در داخل ادرار خیس کرده و به تغییرات رنگ آن توجه کنید . اگر PH ادرار بالاتر از ۶ باشد ، یعنی قلیایی، بایستی رژیم غذایی عوض شود. ممکن است عجیب باشد اما باید یادتان باشد که در چنین شرایطی باید مصرف گوجه ، انواع مرکبات، لیمو و آب پرتقال را کم شود ، چراکه این مواد ، ادراررا ” قلیایی ترمی کنند نه اسیدی تر ” و درعوض بهتر است که به جای آنها آب سیب، زغال اخته یا گریپ فورت بنوشید و یا می توان از قرصهای ویتامین C استفاده نمود.


البته در مورد هر گونه عفونت ادراری ابتدا بهتر است با پزشک و متخصصین مربوطه مشورت شود.
همچنین باید سعی شود که مصرف نوشیدنی های گازدار کاهش یابد چرا که این نوع نوشیدنی ها ادرار را قلیایی کرده و در نتیجه احتمال سنگ سازی مثانه و کلیه ها را افزایش می دهند.اما یکی از بهترین نوشیدنی ها برای کاهش عفونتهای ادراری عصاره کرانبری ( زغال اخته ) است .
هنگام بروززخم فشاری وضعیت غذایی باید به چه صورت باشه ؟

رژیم غذایی سالم در ” پیشگیری از شکنندگی پوست ” و همچنین ” ترمیم زخم ” اهمیت خیلی زیادی دارد . متاسفانه اکثرکسانی که دچار سوء تغذیه هستند، بیشتر در معرض زخم بستر قرار دارند  و کسانی هم که زخم بستر می گیرند ،‌ باید بیشتر به وضعیت غذای خودشان توجه کنند. بطور کلی در موقع داشتن زخم فشاری، بدن نیازبیشتری به کالری ، پروتئین و مواد معدنی دارد .


درموقع ایجاد زخم فشاری ، مصرف رژیم غذائی غنی از پروتئین و غذاهایی که میزان روی وویتامینC درآنها بیشترباشد، اهمیت زیادی دارد. گوشت گاو و گوساله ، گوشت بره (بصورت کباب شده یا استیک کبابی )، گوشت پرندگان( به صورت پخته شده) ، گوشت بوقلمون، گوشت ماهی ( بصورت پخته شده) و غذاهای دریایی ، کره ی بادام زمینی ، نخود و لوبیای خشک انواع آجیل وخشکبار، تخم مرغ، سفیده تخم مرغ، پنیر، شیرکم لاکتوز، شیرکم چرب ۱درصد و ۲درصد ، ماست ( معمولی و کم چرب )، فرنی ، تخم مرغ هم زده ، یا غذاهایی مثل سالاد تن و جوجه از غذاهائی هستند که پروتئین زیادی دارند.


اما همان طورکه گفتم بهتراست هرموقع که با مشکلی مواجه می شویم ، سریع با یک متخصص تغذیه مشورت کنیم ، ‌تا میزان پروتیین ، انرژی ، روی و ویتامین C مورد نیازمان را معین کند.

کم کم خستگی را در چشمانش حس می کردم . خودش را تند تند جابجا می کرد. حق هم داشت .

چراکه بیشتر ازیک ساعت بود که داشت برایم توضیح می داد . به همین خاطرضمن کلی تشکرازاو گفتم :
– حقیقتش شما آنقدرخوب توضیح می دهید که احساس می کنم تقریبا” چیزی ازنکات مهم جا نمی مونه .
با لبخند گفت :
– خواهش می کنم. هر چی باشه ما نخاعی ها باید درمورد تغذیه خودمون اطلاعات کامل داشته باشیم .

اما یادتون نره که موضوع تغذیه برای هرکسی مسئله ای است منحصربه فرد و کاملا” اختصاصی . وهرکسی باید با توجه به شرایط خود و مشاوره با متخصصین تغذیه وگروه پزشکی خود به آن بپردازد. این چیزهایی که من گفتم کلیات کاربودند وجزئیاتی هم که گفتم به فراخورخودم بود . ولی خوب می تونه تا حدود زیادی راه رو به شما نشان بده .


به نشانه اینکه می خواهم صحبت هایم را تمام کنم ، ایستادم و چون دلم می خواست بدانم که چطوراو این همه اطلاعات دارد. گفتم :
– از اطلاعات و تجربیات شما خیلی استفاد ه کردم و واقعا ” نمی دونم که چه جوری از شما تشکرکنم . راستی چطورشده که شما این همه اطلاعات دارید؟


– خوب ! من بطورمرتب ازاینترنت استفاد ه می کنم و درسایت های مختلف مربوط به مراکز نخاعی گشت می زنم و مطالب آنها را مطالعه می کنم . دربیشترآنها مقالات خیلی خوبی در مورد مسایل مختلف افراد نخاعی بیان شده ومطالب آنها هم دائما” به روزمی شه.

من فکرمی کنم که بد نباشه که هرکسی روزی چنددقیقه ای ازوقت خودشو به مطالعه این  سایت ها اختصا ص بده .راستش رو بخواهید این اطلاعاتی که به شما گفتم ، چکیده مقالات زیادی  بوده  که من آنها را خونده بودم . به نظر من داشتن اطلاعات و به طورکلی آموزش برای امثال ما خیلی مهمه ومن دوستان زیادی دارم و به چشم خودم دیده ام که کسانی که اطلاعات بیشتری دارند ،‌ به مراتب مشکلات وعوارض کمتری داشته اند.


****


بعد ازاتمام صحبتهایمان او را به نهار دعوت کردم . اما او نپذیرفت . احساس کردم می تونم با او ارتباط داشته باشم . شماره تلفنش را گرفتم . ازاینکه یک دوست نخاعی پیدا کرده بودم ، خیلی خوشحال بودم و از اینکه اطلاعات خوبی به من داده بود ،‌ خوشحالتر. با او خداحافظی کردم. با وجود آن همه توضیحی که به من داده بود ومن خسته اش کرده بودم ، ‌با انرژی ، ویلچرش را هل داد و به سرعت ازمن دور شد .


آخرای ترم بود و همه دانشجویان ، خودرا برای امتحانات و ارائه پایان نامه ها آماده می کردند . من که تمام مطالب خود را برمبنای داستان خودم تنظیم کرده بودم ، باجستجودراینترنت و با مطالعه ۱۶ مقاله انگلیسی واستخراج نکات مهم آنها موضوعات انتخابی ام را تکمیل نموده بودم . سرانجام تاریخ و ساعت نوبت من فرا رسید و باید برای دفاع از پایان نامه ام در گروه هئیت علمی حاضر می شدم . آن جلسه راباطرح موضوعات مهمی از جمله :


– اهمیت موضوع تغذیه برای افراد نخاعی
– بیماریها واختلالات مرتبط با تغذیه
– وضعیت تغذیه دردوره حاد آسیب نخاعی
– اضافه وزن درافراد نخاعی و مشکلات حاصل ازآن برای فرد واطرافیان او واهمیت پیشگیری ازآن
– تغذیه ضامن سلامت افراد نخاعی
– رژیم غذایی افراد نخاعی و تعیین بهترین موادی که باید مصرف شوند
– رژیم غذایی برای افزایش وزن ورسیدن به وزن مطلوب
– رژیم غذایی برای کنترل وزن
– روش های کاهش مصرف چربی
– میزان کالری مورد نیازبدن
– وزن ایده ال درافراد نخاعی واثرات وزن مطلوب
– پیشگیری از یبوست با استفاده تغذیه مناسب
– نحوه استفاده از غذاهای حاوی فیبر
– مصرف مایعات در پیشگیری ازعفونت دستگاه ادراری
– نقش تغذیه درپیشگیری ودرمان زخم فشاری
– نقش آموزش واطلاعات برروی سلامتی


به پایان رساندم . بالاخره رای نهایی گروه آموزشی درمورد پایان نامه من اعلام شد :
” نظربه اهمیت بسیارزیاد موضوع ” تغذیه افراد نخاعی” و با توجه به تمرکز آن برروی نکات مهم وضروری ، این پایان نامه موفق به کسب درجه عالی می گردد”
مشاهده آن برایم لحظه ای فراموش نشدنی و شیرین بود.

الان به عنوان مشاورتغذیه یکی ازمراکز نخاعی مشغول فعالیت هستم و ازاینکه به افراد نخاعی خدمت می کنم ، احساس غرورمی کنم .

منبع: ترجمه «مهندس عباس کاشی»، انتشار: مرکز ضایعات نخاعی