۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

نگاه به زنبورها !

همیشه رفتن به بیرون از منزل برای من با دغدغه همراه بود . چرا ؟ خوب معلومه .  دلیل اصلی اون مناسب سازی نشدن خیلی از پیاده روها و اماکن عمومی و … بالاخره چه وقت این مشکلات برطرف می شه ، خدا می دونه ؟ ۵ سال از نخاعی شدنم می گذشت و به هر درو تخته ای هم که فکرش رو بکنید زده بودم ، از نامه بگیر تا تلفن و ایمیل وملاقات با مسئولین . قولهای زیادی داده شد ه بود و حرفهای زیادی زده شده بود .  اما خوب !  باید خیلی صبر داشته باشی و خیلی پیگیری کنی . با این وجود این جورمشکلات برای من وامثال من که ویلچری هستیم ، هنوز که هنوزه زیاده . بگذریم ! .
حالا با این وضعیت و بنا به اصرار خانواده و دوستان می خواستیم بزنیم به دل کوه و بیابون . فکر نمی کنم برای من و امثال من هیچ چیزی بهتر ازگردش در طبیعت و بیرون از منزل باشه . اما باید واقعا” شرایطش فراهم باشه . مناسب سازی رو که باید بی خیالش شد . اما حداقل چیزی که لازمه ، چند نفر آدم وارده که بدونن چه جوری توی این جور جاها باید ویلچر ما را جابجا کنند و از جاهای مشکل عبور بدهند . خوشبختانه من از این نظر مشکلی نداشتم . چون چند نفری از جمله برادرانم کنار من بودند و خیالم راحت بود . خلاصه رفتیم و یه جای باصفا اطراق کردیم . من هم روی یک تخت ، روی تشکچه ام مستقر شدم .
نسیم بهاری می وزید ، صدای پرندگان گوشها را نوازش می داد ، برگها ی تازه روئیده درختان و گیاهان با تابش آفتاب دلچسب می درخشیدند و صدای آب رودخانه آرامش خاصی به روح و روان انسان می بخشید . صدای خنده و بازی مردم دل هر کسی را شاد می کرد و من هم با تماشای آنها خوشحال بودم  … گاهی وقتها صدای ویزویز حشرات هم شنیده می شد . جورابهام رو در آورده بودم و پاچه های شلوارم رو هم کمی بالا زده بودم تا پاهام هوا بخوره . یه مرتبه نگاه کردم و متوجه یک قرمزی و تورم غیرعادی روی پام شدم . همینطورکه نگاه می کردم دیدم یه زنبور در کنار آن  نشسته . سریع متوجه قضیه شدم . ب…له ! کار خودش بود . زنبوره نیش زده بود . مثل اینکه خیلی هم بهش مزه داده بود . دوباره برگشته بود ، تا یه بار دیگه نیش بزنه . چون در پاهام حس نداشتم ، هیچ دردی احساس نمی کردم . اما قرمزی و تورم آن خیلی غیر عادی بود . سریع کیشش کردم و داداشمو صدا زدم .

خوشبختانه اطلاعات کافی در مورد زنبورگزیدگی داشتم ، چرا که یکبار هم قبلا” تجربه اش کرده بودم . دقیق به محل گزیدگی نگاه کردم ، تا اگه نیش زنبور داخل اون مونده باشه ، درش بیارم . داداشم ، اول محل گزش را با آب و صابون شستشو داد و بعد هم یه کیسه یخ آورد وروی آن گذاشت تا جلوی ورمش رو بگیره . خوشبختانه من نسبت به نیش زنبور حساسیت نداشتم ، اما شنیده بودم که حساسیتهای شدیدی ممکنه ایجاد کنه .که به اونها ” آنا فیلکسی ” می گویند که حتی ممکنه باعث مرگ هم بشه ! . اگه کسی این حساسیت را داشته باشه ، باید سریع به یه بیمارستان یا یه کلینیک بره .  اون روز سپری شد و خیلی هم خوش گذشت . اما من همش سرم می چرخید و بیشتر زنبورها رو نگاه کردم .

منبع : نوشته «افسانه موسوی» – انتشار : مرکز ضایعات نخاعی جانبازان