۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

قصه پرغصه ۲ برادر معلول+تصاویر

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از سایت باغملک نیوز، معلولین هر جامعه چشم بینای آنها می باشند بدین تعبیر که حکمت و مصلحت الهی در ظرفیت وجودی آنها به عنوان موجودی باعزت و با ظرفیت تحمل مصائب، متجلی گشته است. دو تن از این معلولان علی ۴۰ ساله و نادعلی ۴۹ ساله است که در روستای دم آب در فاصله ۴ کیلومتری شهرستان باغملک زندگی می کنند.

علی بسیار شیرین سخن می گوید به گونه ای که همه جذب شیوایی بیان و گشادگی چهره اش می شوند. متولد ۱۳۵۲ می باشد و از گردن به پایین دچار معلولیت است. انگشتانش نیز محدودیت حرکت دارند به گونه ای که نمی تواند آنها را صاف و یا به درستی تکان دهد، اما او با همین انگشتان، با گوشی موبایلش با دیگران تماس گرفته و از روی بلنگوی آن صحبت می کند. علی دلیل معلولیت خود و برادرش را این چنین بیان می کند : در گذشته آزمایشاتی قبل از ازدواج در باغملک به صورت امروزی نبود و پدر و مادر ما هم فامیل بودند و به خاطر کمبود امکانات آن زمان معلول شدیم.

علی ادامه می دهد : زمانی که به دنیا آمدم چند ماهی خوب بودم و بعد از مدتی خانواده ام دیدند که نمی توانم راه بروم و بدنم سست می شود و با مراجعه به دکتر فهمیدند که فلج شدم. آن موقع مرا به دکترهای زیادی هم در اهواز و هم در تهران نشان دادند که آنها گفتند فایده ای ندارد.

علی گفت : آخرین باری که از خانه بیرون رفتم برای عید فطر به باغملک بود که از آن روز ۵ سال می گذرد.

از بزرگ ترین سرگمی اش؛ یعنی موبایل می گوید : با موبایل با هر کس که شماره اش را دارم تماس می گیرم و با او صحبت می کنم، از حال و احوالش می پرسم و…

وقتی از علی پرسیده شد که آرزویت چیست؟، جواب داد : آرزویم این است که خدا مادرم را برایمان نگه دارد، نمی دانم که بعد از مادرم چه سرنوشتی در انتظار ماست و دوست دارم که مردم بیایند و وضعیت ما را ببیند و قدر سلامتی خودشان را بدانند.

در این خانواده مادر پیری زندگی و از دو پسر معلولش نگهداری می کند که تحمل ۴۰ سال تر و خشک کردن این ها را به عهده گرفته است، عبدعلی پدر علی و نادعلی، ۱۰ سال پیش در اثر سکته قلبی فلج شده بود و بعد از چند ماه دست و پنجه نرم کردن با این عارضه دار فانی را وداع می کند و مادر سالخورده را با پسرانش تنها می گذارد.

مادر پیر و فداکار علی و نادعلی می گوید : ۸ فرزند ۲، ۳ و ۴ ساله را از دست داده ام و در حال حاضر ۳ پسر و ۲ دختر دارم که ۲ تن از پسرانم (علی و نادعلی) هم فلج هستند.

مادر ادامه می دهد: دخترانم ازدواج کرده و به سراغ زندگی و سرنوشت خود رفتند و پسر سالم من هم تشکیل خانواده داده و در همسایگی ما زندگی می کند و خرج و مخارج زندگی خود و ما را با سختی و مشقت به صورت کارگری در می آورد که وضعیت فعلی آن هم خوب نیست و به خاطر کار زیاد کمر درد گرفته است.

مادر از دغدغه هایش می گوید: خودم تحت پوشش کمیته امداد هستم و ماهیانه ۴۰ هزار تومان دریافت و پسران معلولم تحت پوشش بهزیستی و ماهیانه هردوی آنها ۸۰ هزار تومان دریافت می کنند که با این وضع موجود و گرانی بازار، کفاف مایحتاج اولیه ما را هم نمی دهد.

مادر با اشاره به ریختن دندان ها و سفیدی موهای فرزندان و اینکه تمام کارهای آنها را خود انجام می دهد، اظهار می کند با تمام وجودش آنها را دوست دارد.

نادعلی متولد ۱۳۴۳ و همچون برادرش از گردن به پایین دچار معلولیت است. انگشتانش نیز محدودیت حرکت دارند به گونه ای که نمی تواند آنها را به درستی تکان کند، اما او نیز با همین انگشتان خود رادیویی را که همراه تنهایی های اوست را روشن و خاموش می کند و از اخبار به روز دنیا با خبر می شود و نسبت به مسائل روز کشور حساس است.

نادعلی از معلولیتش می گوید : تا کلاس پنجم ابتدایی در حال تحصیل بودم که جسمم کم کم ضعیف و بدنم سست می شد تا به این حالت در آمدم.

نادعلی ادامه می دهد : هیچ انتظاری از مسئول یا کس دیگری ندارم چه به دیدنم بیایند و چه نیایند، از آنها راضی هستم.

از نادعلی دلیل راضی بودنش را پرسیدیم و در جواب گفت : از موقعی که معنی این انقلاب و جمهوری اسلامی را درک کردم اگر در سخت ترین شرایط هم باشم که هستم از این نظام مقدس و مسئولین راضی هستم.

نادعلی در جواب این سؤال که آرزویت چیست؟، گفت : آرزویم دیدن زیبایی های طبیعت است و وقتی با پیشنهاد بیرون بردن مواجهه می شود، می گوید با یک گل بهار نمی شود.

نادعلی در آخر با لحن زیبای خودش می گوید که وقتی خدا مصلحت دید که این طور باشم من هم با کمال میل می پذیرم و می دانم که کار خدا با حکمت است.

علی و نادعلی مجبورند به خاطر شرایط مخصوص معلولیت خود در دو اتاق مجزا روزها را سپری کنند.

مردم شریف و مسئولین محترم درست است علی و نادعلی این محرومیت را پذیرفته اند و به معلولیتشان به چشم یک نعمت نگاه می کنند و شکرگزار پروردگارشان هستند، درست است که این دو بزرگوار بیش از ۴۰ سال از دیدن جلوه های طبیعت و مردمان محروم ماندند، درست است که آنها گفتند هیچ انتظاری از مسئولین ندارند و حقیقت انقلاب اسلامی ایران با نهضت عاشورا پیوند خورده است و افتخار می کنند در این مملکت زندگی می کنند، اما اگر فردای قیامت ندا آمد که امثال علی و نادعلی پلی بوده اند تا خداوند سبحان، جوابمان چه خواهد بود !؟

گفتنی است تابستان پارسال بسیج دانشجویی به همت سپاه ناحیه باغملک در قالب اردوی جهادی برای این دو بزرگوار اتاق هایی بنا کرده بود که تا پایان امسال تکمیل خواهد شد.