۰۲۱ - ۸۸۰۰۱۳۶۱ کمک‌های مردمی

برنامه اقدام جهانی برای معلولین

مقدمه :

یکی از اصلی ترین برنامه های سازمان ملل متحد و جامعه جهانی برای افراد دارای معلولیت، برنامه اقدام جهانی است که امید است بتواند راهگشایی برای کلیه مسئولین و …. که می خواهند خدمات برای معلولین انجام دهند راهگشا باشد.

اهداف:

۱- هدف برنامه اقدام جهانی برای افراد معلول آن است که معیارهای موثر پیشگیری از معلولیت، توان بخشی و تحقق هدفهای ” مشارکت کامل ” افراد معلول را در زندگی اجتماعی، توسعه کشور و نیز ” برابری ” حقوق آنان ترویج دهد این به معنای فرصتهای برابر برای تمام افراد جامعه، و سهمی یکسان از توسعه اقتصادی و اجتماعی، در بهبود شرایط زندگی آنان است.

این مفاهیم باید با گستره ای یکسان و فوریتی همانند در تمام کشورها، و بدون در نظر گرفتن میزان توسعه آنها اعمال شود.

۲- بیش از ۵۰۰ میلیون نفر از مردم جهان به علل روانی، جسمانی یا اختلالات حسی معلولند، آنا حق دارند از همان حقوق و مزایایی برخوردار باشند که دیگران برخوردارند، ولی زندگی آنان غالبا” با موانع خارجی و اجتماعی در جامعه روبرو است، که این امر امکان مشارکت کامل آنان را در امور اجتماعی مختل می سازد، به همین دلیل میلیونها کودک و بزرگسال، در نقاط مختلف جهان، غالبا” با نوعی زندگی پست و جدا از دیگران مواجه اند.

۳- تحلیل موقعیت افراد معلول را باید در متن سطوح مختلف توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگهای مختلف جستجو کرد. اما در تمام نقاط جهان، مسئوولیت نهایی بهبود شرایطی که موجب معلولیت می گردد، و نیز بررسی شرایط معلولیت، به دولتها واگذار می شود، ولی مسئوولیت دولت، مسئوولیت جامعه به طور کلی و افراد و سازمانهای دیگر را تضعیف نمی کند.

دولتها باید با آگاه کردن مردم کشور خود، مشارکت معلولین را در  زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراهم سازند و همچنین مزایایی را که از  این اقدام عاید کامل جامعه می شود گوشزد نمایند. دولتها باید اطمینان دهند افرادی که بعلت معلولیت های شدید، به دیگران وابسته می شوند، باید امکان دستیابی به یک زندگی همانند با سایر هم میهنان خود را داشته باشند.

سازمانهای غیر دولتی نیز می توانند در شناخت نیازها و ارائه راه حلهای مناسب و فراهم کردن خدمات که مکمل خدمات حکومتهاست، کمک و مساعدت نمایند. مشارکت تمام اقشار جامعه در تامین منابع مادی و مالی و شرکت دادن مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه، که موجب گسترش خدمات اجتماعی و بهبود امکانات اقتصادی می گردد، برای معلولین از اهمیت عمده ای برخوردار است.

۴- با انتخاب موازین و معیارهایی در مقابل سوء تغذیه، آلودگی محیط زیست، ضعف بهداشت، مراقبتهای غیر کافی قبل و بعد از زایمان، بیماریهای ناشی از آلودگی آب و انواع سوانح می توان از اکثر معلولیتها پیشگیری نمود.

جامعه جهانی نیز می تواند با گسترش جهانی برنامه های واکسیناسیون و مصون سازی، برای پیشگیری معلولیتهای ناشی از فلج اطفال، کزاز، سیاه سرفه و حصبه، و تا حدی سل، تلاش موثری به عمل آورد.

۵- سازمان جهانی بهداشت میان اختلال ناتوانی و معلولیت این تمایز را می گذارد:

اختلال : هر نوع ناهنجاری یا کمبود در ساختار یا کارکرد روانی، فیزیولوژیکی یا کالبدی را اختلال نامند.

ناتوانی: هر نوع کمبود یا فقدان توانایی ( ناشی از اختلال ) که فعالیت فرد  را برای انجام امری به روشی که افراد عادی انجام می دهند محدود سازد یا دامنه فعالیت وی را از حالت طبیعی خارج نماید.

معلولیت: هر نوع اشکالی که در نتیجه اختلال یا معلولیت برای فرد ایجاد شود و ایفای نقش عادی وی را با توجه به سن، جنس و عوامل اجتماعی و فرهنگی وی محدود سازد یا از آن جلوگیری نماید.

۶-بنابر این معلولیت عملکرد رابطه بین معلولین و محیط آنان است و این امر هنگامی روی می دهد که معلولین با موانع فرهنگی، فیزیکی یا اجتماعی مواجه می شوند که از دسترسی آنان به نظامهای مختلف جامعه، که برای سایر شهروندان میسر است، جلوگیری می نماید. پس معلولیت، فقدان یامحدودیت فرصتها در راه مشارکت در زندگی اجتماعی در سطحی همانند دیگران است.

۷-عباراتی که در ” برنامه اقدام جهانی برای معلولین ” ذکر شده عبارتنداز: پیشگیری، توان بخشی و برابری فرصتها، معانی و مفاهیم این عبارت بر اساس دیدگاه فوق بدین قرارند.

۸-پیشگیری: به معنای اتخاذ موازینی است که از بروز اختلالات جسمی، حسی و ذهنی جلوگیری می کند ( این نوع پیشگیری را پیشگیری اولیه گویند ) یا از گسترش اختلال پس از وقوع آن جلوگیری به عمل می آورد تا در وضع جسمانی، روانی یا اجتماعی فرد اثر منفی باقی نگذارد.

۹- توان بخشی : فرآیندی هدفدار است و در مدت زمانی محدود به اجرا در می آید تا افراد معلول را قادر سازد به حد بهینه ای از توانمندیهای جسمی، ذهنی یا اجتماعی برسد و به این ترتیب او را به ابزارهایی مجهز سازد تا به کمک آنها زندگی خود را تغییر دهد. و توان بخشی می تواند شامل معیارهایی باشد که هدف آنها، جبران کردن فقدان یا محدودیت عملکرد است ( مانند وسایل کمک توان بخشی ) و سایر موازینی که هدف آنها تسهیل سازگاری اجتماعی یا سازگاری مجدد است.

۱۰- برابری فرصتها: به فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن نظام کلی جامعه، نظیر محیط مادی و فرهنگی، مسکن و حمل و نقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی و فرصتهای شغلی و آموزشی، زندگی اجتماعی و فرهنگی از جمله تسهیلات ورزشی و تفریحی، در دسترس کلیه افراد جامعه قرار گیرد.

توان بخشی :

۱۱- توان بخشی معمولا” شامل انواع خدمات زیر است:

الف ) شناسایی، تشخیص و درمان به موقع:

ب ) مراقبت پزشکی و درمان ؛

پ ) مشاوره و مددکاری در زمینه های اجتماعی، روانی و انواع دیگر؛

ت ) آموزش افراد معلول برای مراقبت از خود از جمله آموزش طرز حرکت، ارتباطات، مهارتهای ضروری برای زندگی روزمره با توجه به نیاز آنها، برای مثال، آموزش مخصوص به کسانی که اختلال شنوایی، بینایی یا روانی دارند.

ت ) تهیه وسایل کمک توانبخشی، و سایر دستگاههای مورد نیاز معلولین.

ج ) خدمات آموزشی ویژه .

چ ) خدمات توان بخشی شغلی ( از جمله راهنمای شغلی )، آموزش شغلی، بکارگیری آنان در مراکز عادی کار یا مراکزی که مخصوص این افراد است.

ح ) پیگیری .

۱۲- اصل تساوی حقوق معلولین و افراد سالم حاکی است که نیازهای هر یک از افراد جامعه از اهمیتی یکسان برخوردار است و همین نیازهاست که اساس برنامه ریزی جوامع را تشکیل می دهد. این اصل حکم می کند که منابع به گونه ای به کار رود که امکان فرصت یکسان را برای تمام افراد جامعه تضمین نماید. سیاست گذاری برای معلولین باید طوری باشد که دسترسی آنان را به خدمات جمعی تامین کند.

۱۳- که معلولین جوان، علاوه بر سایر موارد، از فرصتهای شغلی و ارتقاء در مشاغل بهره مند شوند، نه آن که با مستمری زودرس و اعانات عمومی به زندگی خود ادامه دهند.

۱۴- انتظار بر این است که معلول نقش خود را بطور کامل اجرا کند و تعهدات خود را مانند سایر افراد بزرگسال جامعه، جامه عمل بپوشاند، تصویر از افراد معلول به گرایشهای اجتماعی بستگی دارد و بر اساس عوامل مختلفی است که ممکن است بزرگترین مانع بر سر راه مشارکت و تساوی حقوق آنان بوده باشد. ما معلولیت را چیزی می بینیم که عصای سفید رنگ، چوب زیر بغل، سمعک و صندلی چرخدار نشان می دهد، نه خود معلول، آن چه ضروری است دیدن توانایی افراد معلول است نه معلولیت آنان .

۱۵- اعلامیه جهانی حقوق بشر، بدون اعمال هیچ گونه تبعیضی در باب ازدواج، حق مالکیت، دسترسی یکسان به خدمات عمومی، تامین اجتماعی ، و تحقق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد تاکید میکند میثاق بین المللی حقوق بشر، اعلامیه حقوق بشر در باره عقب ماندگی ذهنی و اعلامیه حقوق بشر در خصوص افراد معلول به اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر تجلی ویژه ای می بخشد.

۱۶- اعلامیه پیشرفت و توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد، ضرورت حراست از حقوق جسمی و ذهنی افراد معلول را به رسمیت می شناسد و رفاه و توان بخشی آنان را تعهد می نماید. این اعلامیه، برای کار مفید و و مولد هر فردی حق و فرصت قایل است.

۱۷- در دبیرخانه سازمان ملل تعدادی از ادارات وابسته، فعالیتهای مربوط به مفاهیم فوق و فعالیتهای مرتبط با برنامه اقدام جهانی برای معلولین را به اجرا در می آورند. این ادارات شامل ” بخش حقوق بشر ” ، ” اداره امور اقتصادی و اجتماعی بین المللی ” ، ” اداره همکاریهای فنی برای توسعه” ” اداره اطلاعات همگانی ” ، ” بخش مواد مخدر ” و ” کنفرانس سازمان ملل در زمینه تجارب و توسعه ”  است. کمیسیونهای منطقه ای نیز در این زمینه نقش عمده ای ایفا می کنند که از جمله آنها می توان ” کمیسیون اقتصادی آفریقا ” در شهر آدیسا بابا ( اتیوپی ) ” کمیسیون اروپا ” در ژنو (سوییس ) ، ” کمیسیون اقتصادی آمریکای لاتین ” در شهر سانتیاگو (شیلی ) ” کمیسیون اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانویس آرام” در شهر بانکوک ( تایلند ) و ” کمیسیون اقتصادی آسیای غربی ” در شهر بغداد “عراق” را نام برد.

۱۸- در دبیرخانه سازمان ملل تعدادی از ادارات و ابسته، فعالیتهای مربوط به مفاهیم فوق و فعالیتهای مرتبط با برنامه اقدام جهانی برای معلولین را به اجرا در می آورند. این ادارات شامل ” بخش حقوق بشر ” . ” اداره امور اقتصادی و اجتماعی – سایر سازمانها و برنامه های سازمان ملل، در باب توسعه، رهیافتهایی را پذیرفته اند که در اجرای برنامه اقدام جهانی برای معلول، از اهمیت زیادی برخوردار است. این رهیافتها عبارتند از:

الف ) فرمان مندرج در قطعنامه ( ۳۴۰۵ ) مجمع عمومی ملل در زمینه     “ابعاد جدید همکاریهای فنی ” ، که برنامه توسعه سازمان ملل متحد را وا می دارد تا در برنامه های خود، به هنگام پاسخگویی به تقاضای دولتها برای تامین نیازهای ضروری و فوری کشورهایشان، برای رسیدن کمکها به فقیرترین  و آسیب پذیرترین  اقشار جامعه اهمیت زیادی قایل شوند. کمکهای مزبور همکاریهای فنی را نیز در بر می گیرد.

ب ) اصول ” صندوق بین المللی کودکان سازمان ملل ” از خدمات بنیادی  برای تمام کودکان، و راهبردی که این صندوق در ۱۹۸۰ اختیار کرد، بر تحکیم خانواده و منابع جامعه برای کمک به کودکان معلول در محیطهای طبیعی شان تاکید دارد.

پ ) ” اداره کمیساریای عالی سازمان ملل در مورد آوارگان” برنامه خاصی برای آوارگان معلول دارد.

ت ) ” کارگزاری کار و امداد رسانی ملل برای آوارگان فلسطینی و کاهش موانع جسمی و اجتماعی معلولین آواره را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است.

ث ) اصول اقدامات ویژه آماده شدن در قبال سوانح، پیشگیری از سوانح برای افراد معلول و جلوگیری از معلولیت دائم ، که در زمان وقوع حادثه از آسیب یا حتی از درمان ناشی می شود، از سوی ” اداره هماهنگ کننده کمکهای سازمان ملل متحد برای امداد سوانح ” مطرح شده است.

ج ) ” مرکز اسکان بشر سازمان ملل ” که توجه خاصی به موانع جسمانی و دسترسی به محیط خارجی معلولین دارد.

چ ) فعالیتهای ” سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل ” تولید داروهای ضروری و حیاتی برای پیشگیری از معلولیت، همچنین تولید وسایل فنی برای افراد معلول را تحت پوشش دارد.

عوامل بیشماری در افزایش تعداد معلولین و قرار دادن آنها در حاشیه جامعه دخالت دارند که عبارتند از :

الف ) جنگ و پیامدهای ناشی از آن و سایر انواع خشونت، تخریب فقر، گرسنگی، بیماریهای واگیردار و دگرگونی عمده در ساختار جمعیت ؛

ب ) بالا بردن تعداد خانواده های فقیر یا خانواده هایی که به سختی گذران می کنند یا خانواده های پر جمعیت که مسکن  و شرایط زندگی غیر بهداشتی دارند ؛

پ ) جمعیتهایی که درصد بالایی از آنان بیسواد هستند و آگاهی کمی از خدمات اجتماعی بنیادی یا معیارهای بهداشتی و آموزشی دارند ؛

ت ) عدم وجود دانش و آگاهی درست و دقیق در زمینه معلولیت و علل آن، و راههای معالجه و پیشگیری آن، که از جمله آنها، ننگ شمردن معلولیت و تبعیض قایل شدن یا داشتن تصور نادرست درباره آن را میتوان نام برد؛

ث ) نقص برنامه های خدمات و مراقبتهای اولیه بهداشتی؛

ج ) فشارها، از جمله فقدان منابع، فاصله جغرافیایی، موانع جسمانی و اجتماعی که موجب می شوند امکان استفاده از خدمات موجود، برای بسیاریی از مردم غیر ممکن گردد؛

چ ) سوق دادن منابع به خدمات تخصصی سطح بالا، که با نیازهای اکثریت مردمی که به کمک و مساعدت احتیاج دارند ارتباط ندارد ؛

ح ) فقدان یا ضعف زیربنای خدماتی که به کمکهای اجتماعی، بهداشت، آموزش و پرورش، آموزش شغلی و اشتغال و کاریابی افراد مربوط میشود؛

خ ) کم اهمیت تلقی کردن فعالیتهایی که به برابری فرصتها، توان بخشی و پیشگیری معلولیت، در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی مربوط می شود؛

د ) حوادث مرتبط با صنعت، کشاورزی و حمل و نقل ؛

ذ ) سوانح طبیعی و زلزله ؛

ر ) آلودگی محیط طبیعی ؛

ز ) فشارهای عصبی و سایر روانی- اجتماعی همراه با انتقال از جامعه سنتی به جامعه نوین؛

ژ ) مصرف خودسرانه دارو، استفاده نابجا از امکانات درمانی و استفاده نامشروع و غیر قانونی از داروهای مخدر و محرک ؛

س ) معالجه و درمان نادرست افراد آسیب دیده به هنگام سانحه، که میتوان آن را علت معلولیتی اجتناب پذیر دانست ؛

ش ) شهرنشینی و رشد جمعیت و سایر عوامل غیر مستقیم .

۲۰- مشکلات معلولیت در کشورهای در حال توسعه باید به نحوی شایسته مشخص شود. در این کشورها حدود  ۸۰% معلولین در نواحی دورافتاده روستایی زندگی می کنند. درصد معلولین در پاره ای از این کشورها بیش از ۲۰% کل جمعیت براورد شده است. پس هر گاه خانواده ها و وابستگان آنان را نیز بر این تعداد بیفزایم، ۵۰% جمعیت، ناخواسته گرفتار معلولیت است و مساله در واقع زمانی شکل پیچیده به خود میگیرد که دریابیم اکثریت افراد معلول را معمولا” فقیرتین قشر جامعه تشکیل   می دهند. معلولین کشورهای در حال توسعه، غالبا”، در مناطقی زندگی می کنند که خدمات پزشکی یا سایر خدمات وابسته، کمیاب است یا حتی کلا” فاقد این گونه، خدمات اند. در این مناطق، معلولیتها به موقع تشخیص داده نمی شوند و معلولین حتی در صورت دسترسی به خدمات پزشکی، فقط زمانی از آن بهره مند می شوند که اختلال آنها علاج ناپذیر شده باشد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، منابع کافی برای تشخیص و پیشگیری معلولیت، و تامین نیازهای توان بخشی و خدمات پشتیبانی معلولین وجود ندارد. کارکنان تعلیم یافته ای که بتوانند راهبردها و دیدگاههای نوین و ثمربخشی را در مورد توان بخشی و ساخت و تامین وسایل کمکی و تجهیزات مورد نیاز افراد معلول تحقیق و پژوهش نمایند اندک اند.

۲۱- برای بسیاری از کودکان، وجود معلولیت به معنی جدایی و گسستن از تجربیاتی است که بخشی از رشد عادی و متعارف آنان به شمار میرود. این وضع ممکن است بعلت اشتباه خانواده، و گرایشها و رفتار نادرست جامعه طی سنین بحرانی کودکان، که خلق و خویها و تصویرهایی که از خود دارند پرورش می یابد، تشدید گردد.

۲۲- در اکثر کشورها، تعداد سالخوردگان رو به فزونی است و همین امر سبب شده است که بیش از ۳/۲ معلولین را سالخوردگان تشکیل دهند. مهمترین عللی که منجر به معلولیت این گونه افراد می گردد ( مانند آرتروز، شوکها و ضربه های ناگهانی، بیماریهای قلبی و تحلیل قوای بینایی و شنوایی ) در میان معلولین جوانتر دیده نمی شود و ممکن است شکلهای دیگری از پیشگیری، معالجه ، توان بخشی و خدمات پشتیبانی را لازم داشته باشد.

۲۳- در دنیای امروز، بیش از ده میلیون پناهنده و آواره زندگی می کنند که در نتیجه سوانح و بلایای ناشی از عوامل انسانی به این وضع گرفتار  آمده اند، بسیاری از آنها به  علت رنج و شکنجه، خشونت و تحمل ضربات، معلول جسمی یا روانی شده اند، اکثر این معلولین در کشورهای جهان سوم، که خدمات و تسهیلات لازم در آنها بیش از حد محدود است، زندگی می کنند، پناهنده بودن نوعی معلولیت به حساب می آید و پناهنده معلول بودن، عقب ماندگی مضاعف است.

۲۴- خدمات توان بخشی غالبا” از سوی موسسات تخصصی فراهم میشود، ولی امروزه تاکید فراوان بر این روند استوار است که خدمات مزبور با خدمات و امکانات همگانی و عمومی جامعه، تلفیق و یکپارچه شوند.

۲۵- بسیاری از معلولین برای تسهیل تحرک و جابه جایی، ارتباطات و گذران زندگی روزمره خود به تجهیزات و وسایل ساده ای نیاز دارند. چنین وسایلی را در بعضی از کشورها تولید و در دسترس افراد معلول قرار     می دهند، ولی در بسیاری از کشورهای دیگر چون چنین وسایلی در دسترس نیست یا قیمت آنها بالاست، نمی توان تهیه کرد. به طرح دستگاههای ساده تر و کم بهاتر، که با روشهای تولید داخلی ساخته میشود، باید توجه بیشتری کرد. این دستگاهها با شرایط کشورها سازگار و با نیازهای اکثر معلولین تناسب دارند و به آسانی می شود آنها را تهیه کرد.

۲۶- بسیاری از کشورها، برای حذف یا کاهش موانعی که از مشارکت کامل معلولین جلوگیری می کند، گامهای مهمی برداشته اند. در غالب موارد، قوانینی برای تضمین حقوق، فرصتهای لازم برای تحصیل، کاریابی و دسترسی، به تسهیلات و امکانات اجتماعی وضع نموده اند تا موانع فرهنگی و خارجی را از میان ببرند و اعمال تبعیض به معلولان را منتفی سازند و کوشش به عمل آمده است تا زندگی آنان دور از آسایشگاهها و در بطن زندگی جامعه صورت گیرد. در برخی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، بر تحصیل معلولین در نظام ” آموزش باز ” تاکید می شود که موجب کاهش تحصیل در آسایشگاهها و مدارس ویژه گردیده است و روشهایی ابداع شده است تا وسایل حمل و نقل عمومی قابل استفاده معلولین واقع شوند و نیز شیوه هایی بوجود آمده تا معلولین حتی بتوانند به اطلاعات لازم دست یابند. ضمنا” آگاهی عمومی از چنین اقداماتی نیز افزایش یافته است. در بسیاری موارد تلاشهای آموزشی و آگاهی همگانی طوری به اجرا در آمده که همگان را برای تغییر نگرشها و اعمالشان در قبال معلولین آموزش دهند.

۲۷- بین کشورهایی که از سطح تسهیلات بالاتری برای معلولین برخوردارند و کشورهایی که چنین تسهیلاتی در آنها محدود است یا اصولا” فاقد آن هستند. اختلاف فاحشی به چشم می خورد.

۲۸- بسیاری از معلولین از اشتغال محروم اند یا در مشاغل پست و سطح پایین به کار گمارده می شوند. این امر صحت دارد که با ارزیابی، آموزش و به کار گماری صحیح، اکثریت قریب به اتفاق معلولین می توانند طیف گسترده ای از کارها را با استانداردهای تعیین شده انجام دهند.

در زمان بیکاری و رکورد اقتصادی، معلولین معمولا” نخستین کسانی هستند که آنها را کنار می گذارند و آخرین کسانی هستند که به کار گمارده می شوند. در برخی از کشورهای صنعتی، بنا به تجربه ای که از بحرانهای اقتصادی کسب کرده اند، برخ بیکاری در میان معلولین جویای کار نسبت به افراد سالم دو برابر است. در بسیاری از کشورها، برنامه های متعددی تدوین شده و اقدامات چندی برای ایجاد مشاغل برای معلولین صورت گرفته است که از میان آنها می توان از اینها نام برد :

کارگاههای تولیدی مخصوص معلولین، مراکز حمایت از معلولین ، تعیین مشاغل معلولین، طرحهای سهمیه بندی، پرداخت سوبسید به تعاونیها و کارفرمایانی که کارگران معلول را آموزش داده و به کار می گمارند، یا تعاونیهایی که برای معلولین ایجاد می شود و امثال آنها، تعداد کارگران معلولی که در کارگاههای معمولی یا ویژه به کار گمارده شده اند بسیار کمتر از تعداد کارگرانی معلولی است که توانایی انجام کار را دارند. کاربرد وسیع اصول مهندسی انسانی منجر به تطابق تقریبا” کم هزینه محیط کار با ابزار و وسایل، ماشین آلات و تجهیزات می شود و به امکانات اشتغال گسترده معلولین کمک می کند.

۲۹- مشارکت کامل در واحدهای بنیادی جامعه، یعنی خانواده، گروههای اجتماعی و جماعت ، اساس و جوهر تجربه بشر است. حق برابری فرصتها برای چنین مشارکتی در اعلامیه جهانی حقوق بشر طرح شده و باید در مورد کلیه افراد جامعه، از جمله معلولین، به اجرا درآید، ولی در واقع، معلولین غالبا” از فرصت شرکت کامل در فعالیتهای نظام اجتماعی- فرهنگی، که خود بخشی از آن هستند، محروم اند. این محرومیت از طرق موانع خارجی و اجتماعی به بار می آید که از جهل، بی تفاوتی و ترس ناشی می شود.

۳۰- معلولین بسیاری از مشارکت فعالانه در جامعه محروم شده اند، زیرا عرض درها برای عبور صندلی های چرخدار آنان تنگ است. آنها نمی توانند از پله های  ساختمانها، اتوبوسها، قطارها و هواپیماها بالا روند و به تلفن و کلیدهای برق دسترسی داشته باشند، یا از سرویس های بهداشتی استفاده نمایند. موانع دیگری نیز وجود دارد که مانع مشارکت معلولین در جامعه می شود، برای مثال، ارتباطات شفاهی که مشکلات دارندگان اختلالات شنوایی را نادیده می گیرد و اطلاعات مکتوب که به مشکلات نابینایان توجه ندارد، چنین موانعی ناشی از ناآگاهی و   بی توجهی است. واقعیت این است که بیشتر آنها را می توان با برنامه ریزی دقیق، که هزینه زیادی را نیز در بر نمی گیرد، از بین برد. اگر چه برخی کشورها قوانینی را در این زمینه به مرحله اجرا گذاشته اند و زمینه مساعد آموزش عمومی را به منظور رفع موانعی فراهم آورده اند، ولی مشکل هنور به گونه ای جدی و لاینحل باقی است.

۳۱- انتقال منابع و تکنولوژی از کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه چنانچه در چارچوب نظم نوین اقتصاد بین المللی و برای تقویت اقتصاد کشورهای در حال توسعه به اجرا درآید، برای مردم این کشورها، و از جمله معلولین کشورهای مزبور، مفید خواهد بود. بهبود شرایط اقتصادی کشورهای در حال توسعه، و بویژه در نواحی روستایی آنها، امکانات اشتغال جدیدی برای معلولین به وجود می آورد. همچنین منابع مورد نیاز را به منظور حمایت از اقدامات پیشگیری، توان بخشی و برابری فرصتها ایجاد می کند. انتقال تکنولوژی، اگر به گونه ای صحیح به اجرا درآید می تواند به توسعه و پیشرفت صنایعی که در تولید انبود وسایل و دستگاههای کمک به اختلالات جسمی، ذهنی و حسی تخصص دارند موثر واقع شود.

پیامدهای توسعه اقتصادی و اجتماعی :

۳۲- هر قدر تلاشهای توسعه عمومی کشور در تامین تغذیه، آموزش، مسکن، بهبود امکانات و مراقبتهای بهداشتی و درمانی با موفقیت همراه باشد، دورنمای پیشگیری از اختلال و مداوای معلولیت نیز بهتر می شود پیشرفت در موارد زیر نیز به همراه تلاشهای فوق، تسهیل می گردد.

الف ) آموزش کارکنان در زمینه های عمومی مانند مددکاری اجتماعی، بهداشت عمومی، پزشکی، آموزش و پرورش و توان بخشی شغلی ؛

ب ) افزایش ظرفیت تولید داخلی وسایل و تجهیزات مورد نیاز معلولین ؛

پ ) ایجاد خدمات اجتماعی، نظامهای تامین اجتماعی، تعاونیها و    برنامه هایی برای همیاری در سطح ملی و محلی

ت ) راهنمای شغلی مناسب و خدمات کاریابی توام با امکانات فزآینده اشتغال برای معلولین .

۳۳-اجرای برنامه اقدام جهانی برای معلولین و توسعه آتی آن، باید با معلولین و سازمانهای مرتبط با آنان به مشورت گذاشته شود. برای این منظور، هر گونه تلاش برای تشکیل سازمانهای معلولین در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی باید تقویت شود. نظر کارشناسامه منحصر به فرد این قبیل سازمانها که از تجربه آنان ناشی می شود میتواند سهم عمده ای در طرح برنامه ها و خدمات معلولین ایفا نماید. سازمانهای مزبور می توانند با شرکت در بحثها، نقطه نظرهای خود را درباره کلیه مسائل و مشکلات معلولین ابراز دارند. اثر این سازمانها بر گرایشهای عمومی، موجب می شود تا به آنها مشورت به عمل آید و همچون نیرویی در جهت تغییر در اولویت دادن به مسائل معلولیت ، تاثیر بسیار بگذارد. خود معلولین نیز باید در تصمیم گیری درباره خط مشی های مثمر،    برنامه ها و خدمات طراحی شده در جهت منافعشان نفوذ جدی داشته باشند. باید تلاش ویژه ای به عمل آید تا عقب ماندگان ذهنی نیز در این فرآیند سهمی داشته باشند.

۳۴-کشورهای عضو سازمان ملل متحد باید برنامه های بلند مدت را هر چه زودتر آغاز کنند تا به اهداف برنامه اقدام جهانی دست یابند؛ چنین برنامه هایی باید جزء لاینفک خط مشی عمومی جامعه برای توسعه اجتماعی – اقتصادی باشند.

۳۵- موضوعات مربوط به معلولین باید در متن برنامه های عمومی مناسب، و نه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرند. وزارتخانه ها و سایر ادارات، اعم از دولتی و خصوصی، که مسئول اجرای این امر هستند یا در این زمینه فعالیت می کنند، باید با توجه به زمینه فعالیت و قابلیت خود، بخش ویژه ای را به امور مربوط به معلولین اختصاص دهند. دولتها باید کانونی را ( برای مثال، کمیسیون ملی، کمیته ملی یا هیاتی مشابه آنها ) برای بررسی و پیگیری فعالیتهای مربوط به برنامه اقدام جهانی در وزارتخانه های گوناگون، ادارات، کارگزاریهای دولتی و سازمانهای غیر دولتی ایجاد نمایند. هر سازوکاری که ایجاد می شود باید تمام طرفها، و از جمله سازمانهای معلولین را، در بر گیرد. این کانون باید به تصمیم گیرندگان در عالیترین سطوح دسترسی داشته باشد.

۳۶-موارد زیر برای کشورهای عضو سازمان ملل، جهت اجرای برنامه اقدام جهانی ضروری است؛

الف ) برنامه ریزی، سازماندهی و تامین مالی فعالیتها در هر سطحی

ب ) ایجاد فرصتها و امکانات شرکت کامل معلولین در جامعه از راه برداشتن موانع

پ ) ایجاد مبانی و اختیارات لازم قانونی به منظور داشتن معیارهایی برای رسیدن به هدفها، از طریق وضع قوانین

ت ) اعطای وسایل کمکی مورد نیاز معلولین و ارائه خدماتی در زمینه تغذیه، درمان و آموزش و کمکهای شغلی، تا امکان توان بخشی آنان فراهم گردد.

ث ) ایجاد یا تجهیز سازمانهای دولتی و خصوصی مرتبط با کار معلولین

ج ) تاسیس و رشد سازمانهای معلولین

چ ) آماده سازی اطلاعات مربوط به برنامه اقدام جهانی برای معلولین و اشاعه آن در میان تمام آحاد ملت و از جمله معلولین و خانواده هایشان

ح ) ارتقای سطح آموزش همگانی به منظور درک کامل موارد اصلی و کلیدی برنامه اقدام جهانی و اجرای آن

خ ) ایجاد تسهیل برای تحقیق درباره موضوعات مربوط به برنامه اقدام جهانی

د ) افزایش همکاری و مشارکت فنی در امر برنامه اقدام جهانی ؛

ذ ) ایجاد تسهیل در امر مشارکت معلولین و سازمانهای آنان در تصمیمات مربوط به برنامه اقدام جهانی .

۳۷- کشورهای عضو باید فعالانه در جستجو و تقویت راه حل های  ممکن برای ایجاد سازمانهایی باشند که از معلولین تشکیل شده باشد یا معلولین در آنها عضویت داشته باشند. چنین سازمانهایی که معلولین یا در برخی مواقع خویشاوندانشان در بین اعضاء و هیات مدیره آنها نفوذ عمده ای دارند در اغلب کشورهای جهان وجود دارد. بسیاری از این گونه سازمانها قدرت دفاع از خود و تلاش برای کسب حقوق خود را ندارند.

۳۸- برنامه های هماهنگ پیشگیری در کلیه سطوح جامعه مورد نیاز است. این برنامه ها شامل موارد زیر است:

الف ) نظامهای مراقبتهای اولیه بهداشتی برای تمام افراد جامعه که به تمام بخشهای جمعیت و به ویژه  نواحی روستایی و محله های فقیرنشین شهرها تسریع یابد.

ب ) مراقبت و مشاوره بهداشتی موثر برای مادر و کودک، همچنین مشاوره در زمینه تنظیم خانواده و زندگی خانوادگی

پ ) آموزش تغذیه به مردم و کمک در دستیابی به برنامه غذایی مناسب، خصوصا” برای مادران و کودکان، از جمله تولید، و استفاده از مواد غذایی مغذی و پر ویتامین و مواد خوراکی دیگر.

ت ) ایجاد مصونیت در برابر بیماریهای مسری، در راستای اهداف برنامه گسترده مصونیت سازمان جهانی بهداشت

ث ) ایجاد نظامی برای تشخیص به موقع و اقدام به موقع بیماریها

ج ) مقررات ایمنی و برنامه های آموزشی برای پیشگیری از سوانح در خانه، محل کار، جاده و در فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت

چ ) سازگار کردن مشاغل و تجهیزات و محیط کار و پیش بینی بهداشت شغلی برای پیشگیری از به وجود آمدن معلولیت و بیماریهای ناشی از مشاغل یا تشدید آنها

ح ) اقداماتی برای کنترل مصرف بی رویه دارو و مواد مخدر، الکل، توتون و سایر مواد محرک یا افسرده کننده برای پیشگیری از معلولیت ناشی از استفاده مواد مخدر، خصوصا” در بین کودکان دانش آموز و افراد سالخورده استفاده بی رویه زنان باردار از این گونه مواد بر جنین تاثیر دارد که باید بدان توجه خاص معطوف داشت؛

خ ) فعالیتهای آموزشی و بهداشتی همگانی، در دست یافتن به شیوه های زندگی، که حداکثر دفاع را در مقابل علل اختلال پدید آورد، کمک خواهد کرد.

د ) آموزش مناسب مداوم جامعه و صاحبان حرفه ها، همچنین دادن اطلاعات مربوط به برنامه های پیشگیری از معلولیت

ذ ) آموزش کادر پزشکی، پیراپزشکی و سایر کسانی که در موقع اضطراری به خدماتشان نیاز هست.

ر )ضوابط و معیارهای پیشگیری در آموزش مروجین کشاورزی روستاها، برای کمک به کاهش وقایع منجر به معلولیت

ز ) آموزش شغلی با سازماندهی مناسب، و آموزش عملی ضمن کار برای کارکنان، با این هدف که در تصادف در حین کار و درجات مختلف معلولیت جلوگیری نماید. باید توجه داشت که در کشورهای در حال توسعه، غالبا” تکنولوژی قدیمی و از کار افتاده مورد استفاده قرار می گیرد و در بسیاری موارد این تکنولوژی از کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه انتقال می یابد. این نوع تکنولوژی با شرایط کشورهای در حال توسعه نامناسب است و به همراه آموزش ناکافی و محافظت نارسای نیروی کار، باعث افزایش حوادث و معلولیت های محیط کار می گردد.

۳۹- کشورهای عضو باید تشویق شوند بهداشت و درمان و خدمات وابسته به آنها را برای همه مردم فراهم آورند تا بدین وسیله اختلالاتی را که باعث معلولیت می شوند کاهش دهند یا از بین ببرند.

توصیه بالا شامل خدمات اجتماعی تغذیه ای ، بهداشتی و شغلی مورد نیاز معلولین نیز می گردد تا آنان را در نیل به کمال مطلوب در سطوح مختلف انجام وظایف خود توانا سازند. خدمات مزبور را با توجه به عواملی نظیر توزیع جمعیت، جغرافیا و مراحل توسعه، می توان از راههای زیر در دسترس قرارداد:

الف ) کارکنان خدماتی جمعی؛

ب ) تسهیلات عمومی تامین کننده بهداشت، آموزش و پرورش، رفاه و خدمات شغلی؛

ج ) سایر خدمات تخصصی که تسهیلات عمومی قادر به تامین خدمات ضروری نیست.

۴۰- کشورهای عضو باید تشویق شوند تا در نظام عمومی خدمات اجتماعی خود، افرادی شایسته و لایق را برای مشاوره و سایر همکاریهای مربوط به مشکلات معلولین و خانواده های آنان به کار گیرند.

۴۱- معلولین نباید از خانواده و جامعه خود جدا شوند. نظامهای خدماتی باید مسائل و مشکلات مربوط به حمل و نقل و ارتباطات را در نظر بگیرند؛ نیاز به حمایت از خدمات اجتماعی، بهداشتی و آموزشی معلولین، وجود شرایط اولیه و غالبا” فاجعه آمیز زندگی معلولین ، بویژه در برخی از    محله های فقیرنشین شهری، موانع اجتماعی که از آمادگی افراد برای پیگیری یا پذیرفتن خدمات جلوگیری می نماید، نیز باید مدنظر قرار گیرد. کشورهای عضو باید اطمینان دهند که توزیع عادلانه و برابر این خدمات، بر حسب نیاز آنان شامل حال کلیه گروههای اجتماعی و مناطق جغرافیایی خواهد شد.

۴۱- خدمات بهداشتی و اجتماعی بیماران روانی در بسیاری از کشورها کاملا” نادیده انگاشته شده است. مراقبت و روان درمانی بیماران روانی باید از طریق تامین اجتماعی و راهنمایی آنها و خانواده هایشان، که غالبا” تحت فشار قرار دارند، صورت گیرد. در نقاطی که چنین خدماتی فراهم می شود، طول اقامت و امکان مراجعه مجدد به آسایشگاه باید کاهش یابد. در مواردی که عقب ماندگان ذهنی از مسائل و مشکلات بیماری روانی نیز رنج می برند امکاناتی باید فراهم شود تا اطمینان حاصل گردد که مراقبین بهداشت از نیازهای مبرم عقب ماندگی نیز آگاهند.

۴۲- کشورهای عضو باید مسئوولیت برابری فرصتهای معلولین با سایر شهروندان را تضمین نمایند. و اقدامات لازم را برای رفع هر گونه تبعیض در مورد معلولین به کار بندند.

۴۳-کشورهای عضو باید سیاستی را اتخاذ نمایند که در برنامه ریزی اسکان جمعیت، جنبه های مختلف دسترسی معلولین رعایت شده باشد. این سیاست شامل برنامه هایی است که در مناطق روستایی کشورهای در حال توسعه به اجرا در می آید. ضمنا” اقداماتی باید صورت گیرد که در صورت امکان و خصوصا” با بهره گیری از نوسازی ساختمانها، امکان دسترسی معلولین را به بناها و تسهیلات عمومی و حمل و نقل فراهم آورند.

۴۴- کشورهای عضو باید تضمین نمایند که معلولین برای دست یابی به تمامی اشکال در آمد و حفظ آن، تامین اجتماعی، از امکاناتی برخور دارند. چنین فرآیندی باید به نحوی ارائه شود که با نظام اقتصادی و میزان توسعه کشور عضو سازگار باشد. و هر جا که تامین اجتماعی ، بیمه اجتماعی و نظامهای نظیر آن، برای عامه مردم وجود دارد، باید بازبینی شوند تا اطمینان حاصل شود که منابع و خدمات کافی برای پیشگیری، توانبخشی و برابری فرصتها برای معلولین و خانواده هایشان فراهم است؛ ضمنا” مقررات حاکم بر این نظامها، چه مربوط به ارائه کنندگان و چه مربوط به استفاده کنندگان خدمات، نباید افراد معلول را کنار بگذارد یا نسبت به آنها تبعیض روا دارد. استقرار و گسترش نظام عمومی مراقبت بهداشتی، ایمنی صنعتی و حفاظت بهداشتی، پیش نیاز ذیل به این مجموعه هدفهاست.

۴۵- کشورهای عضو باید خط مشی هایی را بپذیرند که حقوق معلولین را برای برخورداری از فرصتهای آموزشی برابر با سایر افراد جامعه به رسمیت بشناسد. آموزش معلولین باید تا حد امکان در نظام مدارس همگانی صورت گیرد. مسئوولیت آموزش و پرورش آنان باید به عهده اولیای آموزش و پرورش باشد، و  قوانین مربوط به آموزش اجباری، باید کودکانی را که انواع مختلف معلولیت دارند و حتی آنهایی را که از شدیدترین نوع معلولیت برخوردارند، در بر گیرند. همچنین در مقررات مربوط به پذیرش سنی معلولین، ارتقای آنان از کلاسی به کلاس دیگر، و در صورت امکان حتی در مراحل امتحانات، انعطاف بیشتری به خرج دهند.

۴۶-هر گاه بنا به دلایلی، امکانات نظام آموزش عمومی، برای برخی از کودکان معلول نامناسب باشد، تحصیلات این کودکان معلول نامناسب باشد، تحصیلات این کودکان باید برای دوره معینی در مدارس ویژه صورت گیرد. کیفیت تحصیلات ویژه معلولین باید با کیفیت تحصیل در مدارس عمومی برابر و یا آن پیوند کامل داشته باشد. ضمنا” مشارکت والدین افراد معلول در کلیه سطوح آموزشی امری ضروری است. کمکهای لازم باید در اختیار والدین قرار گیرد. تا بتواند محیط خانوادگی هنجاری را برای خود فراهم سازند کادر آموزشی برای همکاری با والدین معلولین، باید آموزش ببینند.

۴۷- کشورهای عضو می توانند با اقدامات گوناگون، معلولین را در بازار آزاد کار جذب کنند، از جمله این اقدامات می توان از طرحهای سهمیه بندی تشویقی، به کار گماشتن معلولین در کارهای خاص، وام یا کمکهای بلاعوض برای مشاغل و تعاونیهای کوچک، قرارداد انحصاری یا اعطای حق اولویت در تولید، تخفیفهای مالیاتی، بستن قرارداد یا اعطای کمکهای فنی یا مالی به شرکتها و سازمانهایی که کارگران معلول را به کار می گمارند، نام برد. کشورهای عضو باید از ایجاد و توسعه وسایل فنی کمکی و فراهم ساختن و تسهیلاتی برای دسترسی معلولین به این وسایل فنی، که برای انجام کار خود بدانها نیاز دارند، حمایت کنند.

۴۸- کشورهای عضو باید تضمین نمایند که معلولین نیز مانند سایر شهروندان، از فرصتهای برابر برای فعالیتهای تفریحی برخوردارند، که این به معنای استفاده از رستورانها، سینماها تئاترها، کتابخانه ها و سایر مکانهای تفریحی، همچنین میدانهای ورزشی، هتلها، ساحلهای دریا و تفرجگاههای دیگر است. سازمانهای مسئول سیاحتی، شرکتهای مسافرتی، هتلها، سازمانهای داوطلب و سایر سازمانهایی که به نحوی در فعالیتهای تفریحی و مکانات سیاحتی ، دخالت دارند، باید خدمات خود را به عموم عرضه کنند و برای معلولین تبعیض قائل نشوند؛ مثلا” این موسسات باید در عرصه اطلاعات خود به همگان نحوه دسترسی معلولین را نیز بگنجانند.

۴۹-اقداماتی باید صورت گیرد تا امکان بهره مندی کامل معلولین از مراسم مذهبی موجود در جامعه تضمین گردد. مشارکت کامل معلولین در این گونه فعالیتها از این راه میسر می شود.

خ : ورزش

۵۰- اهمیت ورزش برای معلولین روز به روز بهتر شناخته می شود. بنابراین کشورهای عضو باید کلیه رشته های فعالیتهای ورزشی معلولین را تقویت نمایند، و تامین امکانات مناسب ورزشی و ایجاد سازمانی برای فعالیتها، از آن جمله است.

۵۱- به هنگام تربیت معلمان ویژه معلولین، پوشش طیفی گسترده تا جایی که ممکن است اهمیت دارد، زیرا در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، معلم مخصوص معلولین، به تنهایی به جای گروه معلمان مخصوص معلولین، ایفای وظیفه می کند. ذکر این نکته نیز لازم است که تربیت در سطح عالی، همیشه مطلوب و ضروری نیست، و اکثریت قریب به اتفاق کادر آموزشی را دارندگان مدارج پایین و متوسط تشکیل می دهند.

۵۲- صندوق اعتباری که مجمع عمومی سازمان ملل برای سال بین المللی معلولین تاسیس کرده است باید برای تامین نیازهای کشورهای در حال توسعه، سازمانهای معلولین، و اجرای برنامه اقدام جهانی مورد استفاده قرار گیرد.

۵۳- با در نظر گرفتن وضع معلولین و با توجه به حقوق بشر، باید معاهدات سازمان ملل متحد و سازمانهای بین المللی دیگر موجود در نظام سازمان ملل، و سایر امکانات این سازمانها برای اولویت دادن به حفظ و حمایت از حقوق همه مردم به کار رود. این اصل با مفهوم سال بین المللی معلولین، یعنی ” مشارکت کامل و تساوی حقوق معلولین ” همساز است.

۵۴- کلیه سازمانهای بین المللی که فعالیتهایشان جنبه همکاری مالی و فنی دارد، به گونه ای تقویت شوند تا اطمینان یابند که اولویتهای پیشگیری از معلولیت، توانبخشی و برابری فرصتها، مطابق با تقاضای آنان برای همکاری صورت گرفته و با اولویتهای طبیعی این کشورها نیز سازگاری دارد. چنین اقداماتی موجب تخصیص منابع بیشتر برای سرمایه گذاری و تامین هزینه جاری خدماتی می گردد که پیشگیری، توانبخشی و برابری فرصتها را تضمین نماید. این اقدام باید در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کلیه کارگزاریهای امدادی دو جانبه و چند جانبه منعکس شود و همکاری فنی بین کشورهای در حال توسعه نیز از آن جمله به شمار می آید.

۵۵- تلاشهای اصلی صندوق بین المللی کودکان ( یونیسف ) باید به سوی اقدامات پیشگیری بهتر هدایت شود، که حمایت بیشتر از خدمات بهداشتی مادران و کودکان ، آموزش بهداشت کنترل امراض و بهبود تغذیه افرادی که از قبل معلول بوده اند، از آن جمله به شمار می رود. این سازمان، توسعه و گسترش طرحهای آموزشی یکپارچه را تشویق کرده، فعالیتهای توان بخشی در سطح جامعه را با استفاده از منابع ارزان قیمت داخلی مورد پشتیبانی قرار می دهد.

۵۶- دبیرکل سازمان ملل، باید هر چند گاه درباره کوششهای سازمان ملل و کارگزاران تخصصی آن سازمان گزارش منتشر کند، تا معلولین بیشتری به کار گمارده شوند و امکانات و اطلاعات مورد لزوم آنان به نحو بهتری عرضه شود.

۵۷- بر پایه نتایج حاصل از ارزشیابی دوره ای و توسعه اوضاع اقتصادی و اجتماعی جهان، ممکن است لازم باشد که برنامه اقدام جهانی، در فواصل معین، مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد. بررسی باید هر پنج سال یکبار به عمل آید… و نیز باید در روند فرآیند بررسی و ارزیابی راهبرد توسعه بین المللی برای دهه سوم سازمان ملل را به وجود آورد.

منبع:  -برگرفته از  اولین کتاب راهنمای جامع توانبخشی و خدمات شهری معلولین – جانبازان – سالمندان ، انتشار: مرکز ضایعات نخاعی جانبازان